عبدالله بن احمد اشرفاوغلی رومی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَشْرَف اوغْلی، عبدالله بن احمد اشرف بن محمد رومی، صوفی و شاعر
سده - ۸-۹ق/ ۱۴- ۱۵م و مؤسس
طریقت اشرفیه در
ترکیه عثمانی است.
به مناسبت نام
پدر به اشرف اوغلی، ابن اشرف و اشرف زاده نیز مشهور شد. و از آنجا که زادگاهش ازنیق ه م بوده، به ازنیقی نیز شهرت یافته است. چون شیخ حسین حموی در نخستین دیدار او را «رومی» خواند، وی به اشرف زاده رومی شهرت یافت پاکالین، پدرش در جوانی از
مصر به ازنیق آمد، در آنجا
ازدواج کرد و ساکن شد. برخی وی را از مردم
مکه دانسته، و نسبش را به
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) و نیز به
حضرت علی (علیهالسلام) رساندهاند.
برخی تاریخ تولد اشرف اوغلی را ۵۴ق/ ۲۵۳م ذکر کردهاند اما با توجه به تاریخهایی که برای وفات او داده شده، این تاریخ درست به نظر نمیرسد.
وی تحصیلات مقدماتی را در ازنیق به انجام رساند، سپس برای ادامه تحصیل در
مدرسه سلطان محمد چلبی به بروسه بورسا رفت؛ و پس از فراغت از تحصیل در همان مدرسه، معید علاءالدین علی طوسی شد.
تنها اثر درباره حیات وی
مناقب اشرف زاده است. بر طبق آنچه در این کتاب آمده، وی در پی دیدن رؤیایی،
علم را کافی ندانست و راه
تصوف در پیش گرفت و به توصیه مجذوبی به نام ابدال محمد یا ابدال محمدسلطان به دیدار امیرسلطان رفت. امیر سلطان به سبب سالخوردگی، او را به
آنکارا نزد حاجی بایرام ولی فرستاد. حاجی بایرام ابتدا وی را به پایینترین خدمات در خانقاه گماشت. اشرف اوغلی در پی ۱
سال خدمت در خانقاه به مرتبهای رسید که حاجی بایرام ولی
دختر خویش، خیرالنسا را به
عقد وی درآورد و سال بعد اجازه نامهای به او داد و وی را به عنوان خلیفه خود به ازنیق فرستاد.
اشرف اوغلی پس از چندی برای دیدار حاجی بایرام ولی به آنکارا آمد و به توصیه وی به
حماه در
سوریه نزد شیخ حسین حموی از نوادگان شیخ
عبدالقادر گیلانی که در آنجا مشغول ارشاد بود، رفت و در آنجا به
چله نشینی پرداخت. سپس به عنوان خلیفه قادری به ازنیق بازگشت و در پنار باشی ازنیق خانقاهی دایر کرد و
طریقت اشرفیه را بنا نهاد. در پی تأسیس این خانقاه، وی در ازنیق، بروسه و حتی
استانبول شهرتی یافت، چنانکه در استانبول نیز خانقاهی تأسیس کرد.
اشرف اوغلی میان مردم هواداران بسیاری یافت و به گفته اولیا چلبی چندین هزار مرید داشت. افزون بر این در میان رجال عصر نیز عدهای وابسته او بودند، چنانکه محمود پاشا از صدراعظمهای سلطان محمد فاتح به او منسوب بود، از سوی دیگر چون
مادر بیمار سلطان را
شفا داده بود، در پی دعوت مکرر سلطان به استانبول رفت و پس از چندی دوباره به ازنیق بازگشت و در همانجا درگذشت.
تاریخ وفات او را برخی ۹۹ق/ ۴۹۴م ذکر کردهاند.
اما ماده تاریخی که برای مرگ او دادهاند: «اشرف زاده عزم جنان ایلدی» مطابق با ۷۴ق است.
البته در این صورت اشرف اوغلی، با توجه به تاریخی که برای ولادت او ذکر کردهاند، به هنگام وفات حدود ۲۰ ساله بوده است. آرامگاه او در محوطه خانقاهی که امروز مسجد است، قرار دارد. در جوار
مزار وی برخی از پیروان او نیز به
خاک سپرده شدهاند. آرامگاه او که به امر سلطان مراد چهارم با کاشیهای نفیس و بسیار باشکوه ساخته شده بود، در هنگام هجوم
یونانیان به دست نظامیان یونانی آسیب فراوان دید. پس از وی
داماد او عبدالرحیم تیرسی د ۲۶ق به
وصیت وی ریاست فرقه را بر عهده گرفت.
طریقت اشرفیه که اشرف اوغلی مؤسس آن است، تلفیقی از
طریقت بایرامیه و قادریه و آراء امیرسلطان است. قادریه شمال غربی آناتولی، اشرف اوغلی را «پیرثانی» خواندهاند. علاوه بر
آراء طریقتهای یاد شده، در اساس این
طریقت، کنارهگیری ازمردم در حد امکان، مجاهده و
ریاضت نفس قرار دارد. چلهنشینی از لوازم سلوک است و سالک باید در صورت توانایی جسمی سال روزه بگیرد، گرچه این
روزه اجباری نیست. اشرف اوغلی ابتدا
کلاه ترکی که
سکهای بالای آن بود، بر سر میگذاشت. به توصیه حسین حموی، آن سکه را برداشت و شمار ترکهای کلاه را به رسانید که اشاره به
آسمان است. مشایخ اشرفیه کلاه سفید، و درویشان کلاه سبز بر سر میگذاشتند.
از اشرف اوغلی آثاری به نظم و
نثر باقی مانده است:
دیوان او بارها در ۸۶۹ و ۸۸۳م به الفبای قدیم، در ۹۴۴ و ۹۶۷م با الفبای جدید ترکی چاپ شده است. مزکی النفوس او از آثار مهم تصوف در
ترکیه است. این اثر در ۵۲ق/ ۴۴۸م تألیف شده، و تاکنون چندین بار به چاپ رسیده است از جمله در ۲۶۹و ۲۹۸ق. علاوه بر اینها از وی رسالههایی نیز در دست است که به صورت خطی باقی ماندهاند، از جمله:
طریقت نامه،
دلائل النبوة،
فتوت نامه،
عبرت نامه،
معذرت نامه یا
هدیة الفقرا،
الست نامه،
نصیحت نامه،
حیرت نامه،
مناجات نامه،
اسرار الطالبین و
تاج نامه.
شرح قصاید شیخ صفی و ورد کبیر را هم جزو آثار او نام بردهاند.
اشرف اوغلی از شاعران بزرگ سده ق/ ۵م است. دیوان او از نظر بررسی سیر تحول
زبان ترکی عثمانی ارزشمند است.
در
شعر تحت تأثیر یونس امره بوده است یاشار، و تأثیر آثار
مولانا هم در اشعار او دیده میشود او در اشعار خود هم به
وزن عروضی و هم به
وزن هجایی شعر میسرود، اما در شعر هجایی مهارت بیشتری داشت و به عروض و قافیه اهمیت چندانی نمیداد وی در کنار شعر غنایی، شعر تعلیمی هم دارد. زبان شعر او ساده است، اما گاه از کلمات عربی و فارسی در شعر خویش بهره جسته است. اگر چه شعر او از نظر زمان کهنه است، ولی جاندار و دلنشین است. نثر او از زیباترین نمونههای نثر ترکی سدههای - ق/ ۴- ۵م به شمار میرود.
(۱) بغدادی، هدیه.
(۲) محمد طاهر بروسهلی، عثمانلی مؤلفلری، استانبول، ۳۳۳ق.
(۳) محمد ثریا، سجل عثمانی، تذکرة مشاهیر عثمانیه، استانبول، ۳۰۸ق.
(۴) احمد رفعت افندی، لغات تاریخیه و جغرافیه، استانبول، ۲۹۹ق.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اشرف اوغلی»، ج۹، ص۳۵۴۴.