[۱]محمد جواد شمس، «خاندان بلیانی»، ج۱، ص۷۲، معارف، دوره ۱۴، ش ۲ (مرداد ـ آبان ۱۳۷۶).
[۲]عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس من حضرات القدس، ج۱، ص۲۶۴، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
وی از پدرش خرقه گرفت، و با اینکه در زمان خود از عرفای بزرگ بود، دست از طلب برنداشت. هنگامی که نجیبالدین علی بزغش (متوفی ۶۷۸)، از اصحابشیخ شهابالدین سهروردی، به شیراز وارد شد عبدالله به دیدار او رفت، اما خود را بینیاز از راهنمایی نجیبالدین دید.
[۳]محمد جواد شمس، «خاندان بلیانی»، ج۱، ص۷۲ـ۷۳، معارف، دوره ۱۴، ش ۲ (مرداد ـ آبان ۱۳۷۶).
[۴]عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس من حضرات القدس، ج۱، ص۲۶۴ـ۲۶۶، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
از فرزندان اوحدالدین عبدالله تنها از سراجالدین یاد کردهاند که از شاگردان پسر عمویش، امینالدین بلیانی، بود. از نوادگان وی میتوان از تقیالدین بلیانی (وفات بعد از ۱۰۳۶)، صاحب تذکره مشهور عرفاتالعاشقین، و اوحدالدین عبدالله حسینی مشهور به عبدالله اولیای بلیانی، صاحب ریاض الطالبین و شکریه، نام برد.
[۱۴]محمد جواد شمس، «خاندان بلیانی»، ج۱، ص۷۵ـ۷۶، معارف، دوره ۱۴، ش ۲ (مرداد ـ آبان ۱۳۷۶).
[۱۵]اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، ج ۱، ستون ۴۶۳، در حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۵، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.