عبدالرحمان کواکبی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عبدالرحمان کواکبی، از متفکران، نویسندگان و دولتمردان برجسته سوری در
قرن سیزدهم و چهاردهم هجری/ نوزدهم میلادی بود.
وی در ۱۲۶۵ ق / ۱۸۴۸ در حلب
سوریه به
دنیا آمد. خانواده او کُرد بود. پدرش احمد مردی
دانشمند و مادرش سیده عفیفه
دختر مفتی انطاکیه از بزرگان سوریه بود. او سه سال در انطاکیه ماند و در این مدت قدری زبان ترکی یاد گرفت و پس از آن به حلب بازگشت و در آنجا آموختن
زبان عربی را آغاز کرد.
تحصیلات عالی را در مدرسه دینی کواکبیه حلب، که پدرش مدیر آن بود، به انجام رساند. علوم جدید را از استاد خورشید که از ادیبان برجسته ترک بود، فراگرفت و پس از چندی، معلومات خود را در زبانهای ترکی و فارسی تکمیل کرد. از آن پس با خواندن روزنامههای ترکی چاپ استانبول که حاوی مقالات غربی بود تا اندازهای با
اندیشههای غربی آشنا شد.
در بیست سالگی عضو هیئت تحریریه
روزنامه رسمی
فرات که به زبان ترکی و عربی درمیآمد. چندی بعد نخستین مجله عربی به نام الشهباء و سپس الاعتدال را در حلب منتشر کرد. انتقادهای تند وی در این مجله از خودکامگیهای سلطان عبدالحمید و دفاع از
حقوق سیاسی مردم سوریه، حاکم ترک حلب را وادار کرد که الشهباء را پس از انتشار پانزده شماره تعطیل کرد. اما در عین حال وی به انتشار مقالات ضد استبدادی خود در روزنامههای بیروت و استانبول ادامه داد. بر اثر فشار دولتیان، از همه مناصب خود کناره گرفت و به کار وکالت پرداخت.
در ۱۸۸۶ سوء قصد یک
وکیل دعاوی ارمنی به جان حاکم حلب به ترکان بهانهای داد تا انبوهی از سوریان را دستگیر کنند که عبدالرحمان کواکبی نیز در شمار آنان بود. ولی او پس از چندی از
زندان آزاد شد. این بار محبوبیتش در میان مردم فزونی گرفته بود و لذا پس از آن شهردار حلب شد.
مناصب بعدی او عبارت بودند از:
۱- ریاست اتاق بازرگانی حلب (۱۸۹۲)،
۲- سرمنشیگری محکمه شرع حلب (۱۸۹۴)،
۳- رئیس هیئت فروش اراضی دولتی.
در همه این مناصب، وی با زورگویی ترکان و فساد توانگران سوی مبارزه کرد. سرانجام در ۶ دسامبر ۱۸۹۹ در پنجاه و هفت سالگی سوریه را ترک کرد و رهسپار مصر شد.
در
مصر به زودی به محافل آزادیخواهان و روشنفکران مصری به ویژه
سید جمال الدین اسدآبادی و
شیخ محمد عبده پیوست و برای روزنامه المؤید مقاله مینوشت. وی دو کتاب مهم خود
طبایع الاستبداد و ام القری را در آنجا نگاشت. با این که وی در مصر فعالیت میکرد، اما با مبارزان سوری نیز ارتباط داشت و هر روز عصر با جمعی از رهبران سوری مقیم قاهره دیدار میکرد.
در ۱۹۰۱ به نمایندگی از طرف عباس دوم. پادشاه مصر، مأمور شد تا به برخی از کشورهای اسلامی
سفر کند و بر پای بیانیهای دایر بر لزوم انتخاب عباس دوم به مقام
خلافت، از
مسلمانان سنی امضا گرد آورد. در این مأموریت، از
عربستان،
یمن، سودان و زنگبار دیدن کرد و با اوضاع سیاسی و اقتصادی مسلمانان از نزدیک آشنا شد. پس از بازگشت به مصر به جمعیت المنار پیوست. به سبب مقالهها و کتابهایش، همگان او را به عنوان یکی از پیشروان تجدد فکر دینی میشناختند. وی در اوج
شهرت بود که در ۱۳۲۰ ق/ ۱۹۰۲ در قاهره درگذشت.
کواکبی از متفکران و نویسندگان نامدار
مسلمان است که از یک سو با آثار و افکار برخی از نویسندگان غربی مانند ویلفرد بلنت و به ویژه مصلحان اسلامیآن عصر مانند سیدجمال الدین و شیخ محمد عبده آشنا شد و از آنان تأثیر پذیرفت و از سوی دیگر، بر اصلاح طلبان مسلمان بعدی در جهان اسلام اثر گذاشت و بخصوص کتاب
طبایع الاستبداد وی در سراسر جهان اسلام شهرت بسزایی یافت.
این کتاب، شاید نخستین کتاب در ادبیات معاصر
عرب است که موضوع آن تماماً سیاسی است، زیرا تا زمان کواکبی، نویسندگان معاصر عرب، مسائل سیاسی را به طور مستقل بررسی نمیکردند، بلکه در ضمن رسالات خود، درباره
اخلاق و
دین و
ادب از آن سخن میگفتند.
کواکبی، کتاب
طبایع الاستبداد را در ۱۳۱۸ ق در مصر به صورت پاورقی در روزنامه المؤید آن کشور نوشت، سپس به صورت کتاب مستقل منتشر کرد در دیباچه کتاب مینویسد: «من در برخی از روزنامه مطالبی علمیـ سیاسی درباره خصلتهای
استبداد راههای
اسارت آدمیان نگاشتم. برخی از مطالب آن، تحقیق و نظر خودم و بعضی دیگر اقتباس از دیگران بود. بدون این که مستبد خاصی را در نظر داشته باشم و یا دولت ویژهای را مراد کنم. هدف من از نگارش این مقالات آن بود که ناآگاهان را به بیماری عمیق و ریشه داری آشنا کنم، شاید شرقیان دریابند که خود، مسبب
بیماری و
انحطاط خود هستند و لذا نباید دیگران را
سرزنش کنند و یا روزگار را
متهم نمایند».
به
عقیده کواکبی، استبداد مانع ترقی و
پیشرفت است. پیشرفتی که هر انسانی در پی آن است عبارتست از: پیشرفت جسمانی از نظر سلامتی و برخورداری از لذتها، پیشرفت در اجتماع از طریق خانواده و
قبیله، ترقی در توانایی از طریق دانایی و
ثروت و ترقی در
ملکات اخلاقی از طریق کسب
فضایل و افتخارات نوع دیگری از پیشرفت اخلاقی وجود دارد که عبارت است دیگری از پیشرفت اخلاقی وجود دارد که عبارت است از:
اعتقاد به
زندگی اخروی، و رسیدن به آن نیز از طریق مهرورزی و
نیکی است. اما استبداد با تمام پیشرفتها مخالف و دشمن است، استبداد تمایلات طبیعی و فطری آدمیان را به سوی
پستی و
رذالت سوق میدهد.
کتاب ام القری، انتقادی از احوال جهان
اسلام و در قالب گفت و گوهایی است که در یک کنگره خیالی منعقد مختلف مسلمان در آن شرکت داشته اند. وی در این کتاب، از زبان قهرمانانش سخن میگوید. سخنی که با زبان و دغدغههایی فکری آنها سازگاری دارد.
کتاب
طبایع الاستبداد او تحت عنوان سرشتهای دیکتاتوری در ۱۳۲۵ ق (دو سال پیش از تألیف کتاب نائینی) به وسیله عبدالحسین میرزا دولتشاهی به فارسی ترجمه شده و پس از آن نیز تجدید چاپ شده است. بی گمان این کتاب در تقویت آرمان و مبانی
مشروطیت ایران سهم بسزایی داشته است.
دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «عبدالرحمان کواکبی».