• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عبدالحسین هژیر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عبدالحسین هژیر فرزند محمد هژیر، در سال ۱۲۸۱ در تهران در خانواده‌ای بهایی متولد شد.



عبدالحسین هژیر فرزند محمد هژیر (وثوق همایون)، در ۱۲۸۱ در تهران در خانواده‌ای بهایی متولد شد. در خردسالی در اثر انفجار ترقه، یک چشمش را از دست داد.
[۱] عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۷۰، ص۶۵۵.
تحصیلات مقدمه و متوسطه را در مدارس مظفری و دارالفنون پایان داد و وارد مدرسه علوم سیاسی شد. زبان‌های روسی و فرانسه را فرا گرفت و دو سال در استخدام وزارت امورخارجه بود. آن روزها راه ورود افراد طبقه سوم به سیاست، مطبوعات بود. در سال ۱۳۰۲ روزنامه پیکان را با مدیریت پدرش و سردبیری خود دایر کرد
[۲] هاشمی، صدر‌، تاریخ جراید و مجلات ایران، تهران، کمال، ۱۳۶۳، چ دوم، ص۹۱.
و در زمره اطرافیان مدرس درآمد. وی در منزل سیدحسن مدرس (رهبر متنفذ اقلیت پارلمانی و شخصیت برجسته روحانی و سیاسی) راه جست و گاه در مجلس درس او حاضر می‌شد. برخی از آشنایان مدرس که از کوشش‌های سیاسی هژیر آگاه بودند، می‌پنداشتند اسرار سیاسی مدرس را به بعضی از مراکز می‌رساند.
[۳] صفایی، ابراهیم، نخست وزیران، تهران، انجمن تاریخ، ۱۳۵۱ ش، ج۱، ص۱۹۷-۱۹۸.

رابطه هژیر با مدرس چند سال ادامه یافت. در آذر ۱۳۰۷ که محمدخان درگاهی مدرس را دستگیر کرد هژیر نزد او بود و گریخت.
[۴] صفایی، ابراهیم، نخست وزیران، تهران، انجمن تاریخ، ۱۳۵۱ ش، ج۱، ص۱۹۸.

پس از کودتای سیدضیاء و زندانی شدن مدرس، هژیر وزارت امورخارجه را رها و در سفارت شوروی] از ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۷خدمت کرد.
[۵] عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۷۰، ص۶۵۵.
مفسر خبرگزاری رویتر پایان یافتن خدمت او در سفارت شوروی را افشای اسرار سفارت دانست؛ ولی هژیر از این اتهام دفاع نکرد.
[۶] صفایی، ابراهیم، نخست وزیران، تهران، انجمن تاریخ، ۱۳۵۱ ش، ج۱، ص۱۹۸-۱۹۹.
با سقوط و تبعید سید ضیاء، مدرس آزاد شد و هژیر دوباره به وی پیوست.


در ۱۳۰۸ بازرس وزارت راه شد. سپس توسط تقی‌زاده وزیر دارائی وقت، جذب وزارت دارائی شد. سپس مامور مطالعه پرونده امتیازات نفتی ایران و ارائه گزارش آن به تقی‌زاده شد. در جریان تمدید قرار‌داد دارسی (۱۹۳۳ ـ دوره رضاخان) هژیر از دست‌اندرکاران بود. سپس در سال ۱۳۱۳ ریاست اداره حقوقی وزارت دارائی را که پرونده‌های مربوط به نفت در آن متمرکز بود، بر عهده گرفت.
[۷] صفایی، ابراهیم، نخست وزیران، تهران، انجمن تاریخ، ۱۳۵۱ ش، ج۱، ص۶۵۴- ۶۵۶.
در سال ۱۳۱۴ داور وزیر وقت مالیه دو قرارداد پایاپای با دولت آلمان و اتحاد جماهیر شوروی برای پیشبرد امور اقتصادی شرکت‌های دولتی منعقد نمود، و هژیر در سمت‌های مختلف قرار گرفت؛ مانند مدیر عامل شرکت قماش، عضو هیئت مدیره شرکت بیمه، عضو هیئت مدیره شرکت ساختمان بازرسی بانک فلاحت و رئیس کمیسیون اشعار. در سال ۱۳۱۵ برای اولین بار راهی اروپا شد تا به حساب دولت و حساب خصوصی شاه رسیدگی کند. در این سفر از خود لیاقت‌ها نشان داد که موجب خشنودی رضا شاه و انتخاب او به مدیر کل وزارت دارایی در ۱۳۱۸ و سپس معاون بانک ملی ایران گردید.
[۸] آوری، پیتر، تاریخ معاصر ایران، ترجمه رفیعی مهرآبادی، تهران، انتشارات عطایی، چاپ دوم، بی تا، ج۲، ص۳۵۶-۳۵۷.
پس از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط رضاخان، وارد سیاست شد و در اسفندماه ۱۳۲۰ در کابینه فروغی وزیر پیشه و هنر شد. با استعفا فروغی هژیر در کابینه سهیلی به وزارت پیشه و هنر رسید.
[۹] سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک، ۱۳۷۱، ج۱، ص۶۳.
سهیلی پس از چهار ماه، جای خود را به احمد قوام داد. در ۱۳۲۵ در ترمیم دوم کابینه احمد قوام به وزارت دارائی رسید.
[۱۰] سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک، ۱۳۷۱، ج۱، ص۱۸۸.
در کابینه دوم سهیلی، هژیر وزیر راه شد. در کابینه محمد ساعد مقام وزارت کشور گرفت.
[۱۱] طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، تهران، نشر علم، ۱۳۷۲، ج۲، ص۲۶۲.
در کابینه اول و دوم حکیمی‌ به وزارت دارائی و در ۱۳۲۶ سمت وزارت مشاور و در حقیقت گرداننده دولت حکیمی‌ بود.
[۱۲] طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، تهران، نشر علم، ۱۳۷۲، ج۱، ص۲۳۶ و ۲۳۹.



بعد از حکیمی، علی سهیلی و هژیر وزرای مشاور کاندیدای نخست‌وزیری بودند. ولی تمایل دربار
[۱۳] سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک، ۱۳۷۱، ج۱، ۲۳۹.
(اشرف پهلوی و محمدرضا پهلوی) به هژیر و توصیه نخست‌وزیری وی به نمایندگان مجلس، موجب انتخاب هژیر با اکثریت ۶۶ رای، از۱۲۰ رای به نخست‌وزیری شد.
[۱۴] اشجعی، زهرا، نخبگان سیاسی ایران، تهران، سخن، ۱۳۷۲، ج۳، ص۲۳۵.

خبر نخست‌وزیری هژیر، موجی از اعتراض مردم، دانشجویان دانشکده‌های حقوق و فنی، کسبه و اصناف تهران را برانگیخت که با صلاحدید و راهنمائی آیت‌الله کاشانی، در میدان بهارستان اجتماع و نمایندگان مجلس را برای انتخاب هژیر مورد سرزنش قرار دادند.
[۱۵] اشجعی، زهرا، نخبگان سیاسی ایران، تهران، سخن، ۱۳۷۲، ج۳، ص۲۳۶-۲۳۷.
دامنه تظاهرات بالا گرفت و به دستور دولت و رئیس مجلس، پلیس برای متفرق ساختن مردم به سوی آنان تیراندازی کرد. مردم نیز با چوب و چاقو به پلیس حمله کردند و عده زیادی زخمی‌ شدند. سردار فاخر رئیس مجلس، آیت‌الله کاشانی را مسبب این تظاهرات دانست.
[۱۶] سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک، ۱۳۷۱، ج۱ص۲۳۹.
به دنبال تظاهرات دانشجویان و اصناف علیه هژیر، در قم، مشهد، اصفهان و قزوین تظاهرات صورت گرفت.
هژیر در مصاحبه‌ای مطبوعاتی به مخالفین خود پاسخ و هشدار داد ماده ۷۹ قانون مجازات عمومی، اختلالگران نظم عمومی‌ و امنیت سرکوب خواهند شد.
[۱۷] اشجعی، زهرا، نخبگان سیاسی ایران، تهران، سخن، ۱۳۷۲، ، ص۲۳۷.

روز چهارم نخست‌وزیری هژیر، روحانیون تهران، قرآن بر سر به رهبری نواب صفوی رهبر فدائیان اسلام در میدان بهارستان طی تظاهرات و سخنرانی، نمایندگان مجلس را مذمت کردند و خواستار عزل هژیر شدند.
[۱۸] طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، تهران، نشر علم، ۱۳۷۲، ج۱، ص۲۸۴.

هژیر روز سوم تیرماه ۱۳۲۷ وزیران کابینه را به مجلس معرفی و برنامه خود را اعلام نمود. هنگام نطق او در لژ تماشاچیان مجلس تظاهرات شدیدی علیه او بر پا بود. در همین جلسه مکّی، حائری‌زاده، عبدالقدیر آزاد و رحیمیان درباره زد و خوردها علیه او اعلام جرم نمودند. با این وجود، برنامه و وزیران هژیر با ۸۸ رای موافق از ۹۶ رای به تصویب رسید.
[۱۹] سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک، ۱۳۷۱، ج۱ص۲۴۰.

هژیر برای جلب توجه عامه و رد اتهامات مذهبی در اولین جلسه هیئت وزیران تصویبنامه‌ای مبنی بر ممنوعیت تهیه و فروش مشروبات الکلی در شهرهای مشهد، قم و شهرری صادر کرد. مخالفین او را به ظاهرسازی متهم نمودند.
شاه در اواخر تیرماه ۱۳۲۷ قبل از حرکت برای بازدید رسمی‌ از انگلستان از نمایندگان خواست دولت را تقویت و لوایح مجلس را تصویب نمایند.
در غیاب شاه، عباس اسکندری و ناصرقلی اردلان نمایندگان مجلس، دولت هژیر را به علت سوء سیاست داخلی و خارجی و مسئله بحرین استیضاح کردند. هژیر طی پاسخی دندان‌شکن، تقاضای رای اعتماد کرد و مجلس با ۹۳ رای، دولتش را تایید نمود.
[۲۰] اشجعی، زهرا، نخبگان سیاسی ایران، تهران، سخن، ۱۳۷۲، ، ج۳، ص۲۳۷.



با این وجود مطبوعات تهران و شهرستان‌ها همه روزه اتهامات زیادی به وی وارد می‌ساختند. هژیر در هشتم شهریور ۱۳۲۷ تصویب‌نامه‌ای در هیئت وزیران مبنی بر برکناری کسانی که علاوه بر مشاغل دولتی دارای مشاغل آزاد دیگری بودند، را صادر کرد که شامل روزنامه‌نگاران و امثال آنها نیز می‌شد.
[۲۱] عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۷۰، ص۶۵۲.

با انتشار این تصویب‌نامه عده زیادی از مدیران و سردبیران و نویسندگان جراید در مجلس شورای ملی نسبت به تصویبنامه اعتراض نمودند. هژیر نیز در پاسخ آنها گفت: استعفا می‌دهم؛ ولی تصویب‌نامه را لغو نخواهم کرد. عبدالقدیر آزاد، دولت را نسبت به توقیف جراید و اختناق آزادی و نقض قانون اساسی و مشروطیت استیضاح کرد.
روز ۲۶ شهریور در جلسه علنی مجلس شورای ملی هنگام طرح لایحه عفو مرتکبین قضایای آذربایجان و زنجان، بین هژیر و چند تن از نمایندگان مشاجره شدیدی درگرفت، بالاخره هژیر در مقابل جوی که مخالفین برای او درست کرده بودند، با وجود برخورداری از حمایت اکثریت مجلس، روز پنجم آبان ماه ۱۳۲۷ پس از پنج کشمکش از کار کناره‌گیری کرد.
[۲۲] سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک، ۱۳۷۱، ج۱ص۲۴۲.

از اقدامات هژیر در دوران زمامداری، برقراری روابط سیاسی بین ایران و عربستان سعودی بود که زیارت بیت‌الله الحرام آزاد شد.
[۲۳] مهدی نیا، جعفر، نخست وزیران ایران، تهران، نشر پانوس، بیتا، ص۱۴.

هژیر پس از کناره‌گیری، در انتخابات مؤسسان دوم، در اردیبهشت ماه ۱۳۲۸ به نمایندگی تهران انتخاب شد و سرانجام در ۲۸ تیرماه ۱۳۲۸ وزیر دربار گردید.
[۲۴] طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، تهران، نشر علم، ۱۳۷۲، ج۲ع ص۶۵۶.
هژیر در ۱۳ آبان‌ماه ۱۳۲۸ در مجلس روضه‌خوانی دربار در مسجد سپه‌سالار بر اثر گلوله سیدحسین امامی عضو جمعیت فدائیان اسلام، کشته شد.
[۲۵] سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک، ۱۳۷۱، ج۱ص۲۹۸.

در تهران حکومت نظامی‌ برقرار شد و سرلشکر هوائی احمد خسروانی معاون ستاد ارتش به حکومت نظامی‌ منصوب شد و آقایان دکتر بقائی، حائری‌زاده، سید مصطفی کاشانی، سید علی بشارت، علی جواهر کلام، دانش نوبخت، عبدالقدیر آزاد و خلیل طهماسبی طبق ماده پنج حکومت نظامی‌ بازداشت شدند. سه روز بعد حسین مکی هم بازداشت و دکتر مصدق نیز تبعید گردید.
[۲۶] سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک، ۱۳۷۱، ج۱.

امامی‌ در اولین بازپرسی در روز چهاردهم آبان به قتل هژیر اعتراف کرد و گفت: وجود هژیر برای مملکت ضرر و زیان داشت؛ لذا او را کشتم.
[۲۷] مهدی نیا، جعفر، نخست وزیران ایران، تهران، نشر پانوس، بیتا، ص۲۵۷-۲۵۹.

روز پانزدهم آبان دادگاه نظامی‌ به ریاست سرهنگ جهانشاهی قاجار و دادستانی سرهنگ جهانگیری، حکم اعدام امامی‌ را صادر کردند و در هجدهم آبان اجرا شد.


هژیر از طبقه سوم برخاست. تحصیلات او منحصراً در ایران انجام گرفت. به علت هوش و استعداد زیاد، مطالعاتش را در زمینه‌های ادبیات فارسی و تاریخ و زبان‌های خارجه ادامه داد.
[۲۸] عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۷۰، ص۶۵۸.

مندرجات روزنامه پیکان‌ اندیشه سیاسی او و کتاب‌هایش آشنایی‌اش را با ادب و فلسفه بیان می‌دارد. از جمله کتاب تشریح حافظ که گلچینی از غزلیات حافظ با نظم و ترتیب موضوعی است. مقدمه‌ هشتاد صفحه‌ای این کتاب بیانگر بصیرت و اطلاعات وسیع او در ادبیات بویژه حافظ ‌شناسی است و چند ترجمه از جمله ترجمه قسمتی از تاریخ آلبرماله.
[۲۹] عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۷۰، ص۶۵۹.

اشرف پهلوی در کتاب خاطراتش می‌نویسد: «هژیر از دوستان خوب من بود (و باید بگویم که من تا حدی در انتصاب او مؤثر بوده‌ام). هژیر بوروکراتی باهوش، قابل و وفادار بود و بخوبی می‌توانست مسائل داخلی و بین‌المللی را درک کند و با آنها روبرو شود.
روی هم رفته مردی بلند‌ پرواز، زدوبندچی، قدرت طلب، باسواد، ادیب، شعرشناس و سخندان، ناطق و به مال دنیا بی‌اعتنا بود. پس از مرگ کلیه ماترک او شبیه یک کارمند دولت بود.
[۳۰] عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۷۰، ص۶۵۹-۶۶۰.



وی از عناصر حامی‌ منافع انگلیس در ایران بود و علیه نهضت ملی شدن صنعت نفت فعالیت می‌کرد.
[۳۱] رجال عصر پهلوی به روایت ساواک (جمال مامی)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۸، ص۱۵۱.
اشرف در دولت هژیر موفق به بازگرداندن املاک شاهنشاهی شد.
[۳۲] رستمی، فرهاد، پهلوی‌ها، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۸۲، ج۳، ص۱۳.

شاه به هژیر امیدهای بسیار بسته بود و او را عاملی برای تقویت قدرتش می‌پنداشت. از زمان ترور هژیر تا بعد از کودتا بتدریج از قدرت شاه کاسته شد.
[۳۳] رستمی، فرهاد، پهلوی‌ها، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۸۲، ج۳، ص۱۷.

گروه‌های مذهبی همچون آیت ‌الله کاشانی و فدائیان اسلام هژیر را عنصری خطرناک و بی‌دین، خائن به ملت و عامل استعمار می‌دانستند.
[۳۴] امینی، داوود، جمعیت فدائیان اسلام، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱، ص۱۶۶-۱۷۳



۱. عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۷۰، ص۶۵۵.
۲. هاشمی، صدر‌، تاریخ جراید و مجلات ایران، تهران، کمال، ۱۳۶۳، چ دوم، ص۹۱.
۳. صفایی، ابراهیم، نخست وزیران، تهران، انجمن تاریخ، ۱۳۵۱ ش، ج۱، ص۱۹۷-۱۹۸.
۴. صفایی، ابراهیم، نخست وزیران، تهران، انجمن تاریخ، ۱۳۵۱ ش، ج۱، ص۱۹۸.
۵. عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۷۰، ص۶۵۵.
۶. صفایی، ابراهیم، نخست وزیران، تهران، انجمن تاریخ، ۱۳۵۱ ش، ج۱، ص۱۹۸-۱۹۹.
۷. صفایی، ابراهیم، نخست وزیران، تهران، انجمن تاریخ، ۱۳۵۱ ش، ج۱، ص۶۵۴- ۶۵۶.
۸. آوری، پیتر، تاریخ معاصر ایران، ترجمه رفیعی مهرآبادی، تهران، انتشارات عطایی، چاپ دوم، بی تا، ج۲، ص۳۵۶-۳۵۷.
۹. سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک، ۱۳۷۱، ج۱، ص۶۳.
۱۰. سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک، ۱۳۷۱، ج۱، ص۱۸۸.
۱۱. طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، تهران، نشر علم، ۱۳۷۲، ج۲، ص۲۶۲.
۱۲. طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، تهران، نشر علم، ۱۳۷۲، ج۱، ص۲۳۶ و ۲۳۹.
۱۳. سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک، ۱۳۷۱، ج۱، ۲۳۹.
۱۴. اشجعی، زهرا، نخبگان سیاسی ایران، تهران، سخن، ۱۳۷۲، ج۳، ص۲۳۵.
۱۵. اشجعی، زهرا، نخبگان سیاسی ایران، تهران، سخن، ۱۳۷۲، ج۳، ص۲۳۶-۲۳۷.
۱۶. سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک، ۱۳۷۱، ج۱ص۲۳۹.
۱۷. اشجعی، زهرا، نخبگان سیاسی ایران، تهران، سخن، ۱۳۷۲، ، ص۲۳۷.
۱۸. طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، تهران، نشر علم، ۱۳۷۲، ج۱، ص۲۸۴.
۱۹. سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک، ۱۳۷۱، ج۱ص۲۴۰.
۲۰. اشجعی، زهرا، نخبگان سیاسی ایران، تهران، سخن، ۱۳۷۲، ، ج۳، ص۲۳۷.
۲۱. عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۷۰، ص۶۵۲.
۲۲. سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک، ۱۳۷۱، ج۱ص۲۴۲.
۲۳. مهدی نیا، جعفر، نخست وزیران ایران، تهران، نشر پانوس، بیتا، ص۱۴.
۲۴. طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، تهران، نشر علم، ۱۳۷۲، ج۲ع ص۶۵۶.
۲۵. سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک، ۱۳۷۱، ج۱ص۲۹۸.
۲۶. سفری، محمدعلی، قلم و سیاست، تهران، نامک، ۱۳۷۱، ج۱.
۲۷. مهدی نیا، جعفر، نخست وزیران ایران، تهران، نشر پانوس، بیتا، ص۲۵۷-۲۵۹.
۲۸. عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۷۰، ص۶۵۸.
۲۹. عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۷۰، ص۶۵۹.
۳۰. عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۷۰، ص۶۵۹-۶۶۰.
۳۱. رجال عصر پهلوی به روایت ساواک (جمال مامی)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۸، ص۱۵۱.
۳۲. رستمی، فرهاد، پهلوی‌ها، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۸۲، ج۳، ص۱۳.
۳۳. رستمی، فرهاد، پهلوی‌ها، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۸۲، ج۳، ص۱۷.
۳۴. امینی، داوود، جمعیت فدائیان اسلام، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱، ص۱۶۶-۱۷۳



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «عبدالحسین هژیر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۶/۰۴.    






جعبه ابزار