عبد الله بن زبیر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَبد الله بن زُبیر (به فتح عین و ضم زاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای فرزند
زبیر بن عوام و از دشمنان
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است.
او مدتی در
مکّه حکومت کرد.
از این ماده یک مورد در «
نهج البلاغه» آمده است.
عَبد الله بن زُبیر فرزند زبیر بن عوام و از دشمنان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بود.
او مدتی در مکّه حکومت کرد.
و در زمان
عبد الملک مروان به دست
حجاج بن یوسف مغلوب گردید و سرش در
مسجد الحرام بریده شد.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام (صلواتاللهعلیه) درباره زبیر فرموده است:
«ما زالَ الزُّبَيْرُ رَجُلاً مِنّا أَهْلَ الْبَيْتِ حَتَّى نَشَأَ ابْنُهُ الْمَشْؤُومُ عَبْدُ اللهِ.» «عمه زادهام زبیر پیوسته از ما اهل بیت بود تا وقتی که پسرش شومش عبدالله بزرگ شد (و او زبیر را از ما دور کرد).»
ناگفته نماند. زبیر، دختر
ابو بکر را که
اسماء بنت ابی بکر نام داشت
متعه کرده بود عبدالله از آن متعه به وجود آمد. روزی عبدالله بر
ابن عباس ایراد گرفت و گفت: «رجل اعمی، اعمی الله قلبه و هو یفتی بحلّیة المتعة» این مرد نابینا که
خدا قلبش را نیز کور گرداند
فتوی میدهد که متعه
حلال است، ابن عباس گفت: مرا پیش عبدالله بن زبیر ببرید چون پیش عبدالله آمد گفت: «سل امّک اوّل مجمرة سطعت فیها مجمرة امّک» یعنی از مادرت بپرس اوّلین آتشدانی که در متعه آتش گرفت آتشدان مادر تو بود. عبدالله شرمنده شد و از مادر پرسید آیا تو متعه پدرم بودهای آیا من از متعه به وجود آمدهام، مادرش گفت: چه کسی این را به تو گفت: جواب داد: ابن عباس. مادرش گفت: مگر به تو نگفتهام که با آن کور سخن مگو، چرا او را به حرف در میآوری
علامه امینی در
الغدیر آن را به چند نوع نقل کرده است.
از این ماده یک مورد در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «عبدالله بن زبیر»، ج ۲، ص ۶۹۶.