عاقِر (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عاقِر:(وَ كَانَتِ امْرَأَتي عاقِراً) «عاقِر» در اصل از واژه «
عقر» به معناى «ريشه و اساس» يا به معناى «حبس» است،
و اين كه به زنان نازا «
عاقر» مىگويند، به خاطر آن است كه كار آنها از نظر فرزند به پايان رسيده، يا اين كه تولد فرزند در آنها محبوس شده است.
(قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَ كَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا) (گفت: «
پروردگارا! چگونه براى من پسرى خواهد بود؟! در حالى كه همسرم نازاست، و من نيز به سبب پيرى ناتوان شدهام!»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
زکریا (علیهالسلام) با اينكه خودش در دعايش اعتراف به پيرى خود و نازايى همسرش كرد، و با اين حال خدا را تواناى بر استجابت دعايش ديده و دعا كرد، چرا در آيه مورد بحث وقتى اين بشارت را مىشنود كه خدا دعايش را مستجاب نموده و فرزندى به نام
یحیی به او مىدهد، از روى تعجب مىپرسد: مگر ممكن است سر پيرى آن هم از زنى نازا فرزنددار شوم؟. جواب اين است كه اين تعجب خاصيت بشريت است، و با ايمان به قدرت خدا منافات ندارد، و در حقيقت استفسار از خصوصيات آن است، كه چطور صورت مىگيرد، نه انكار. به هر بشرى بشارتى بدهند كه به خاطر وجود موانع و نبود وسایل و اسباب، انتظار و توقعش را ندارد آنگاه دلش مضطرب گشته و به محض شنيدن شروع مىكند به پرسش از خصوصيات آن بشارت، تا به اين وسيله آن اضطراب درونى را ساكن و آرام كند، با اينكه از همان اول يقين دارد كه بشارت راست است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «عاقِر»، ص۳۷۱.