• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عاص‌ بن وائل سهمی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عاص بن وائل سهمی، از افرادی بود که پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را بسیار مورد اذیت قرار می‌داد.



محقّقان اسلامی او را جزو پنج نفری دانسته‌اند که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را مسخره می‌کردند و خداوند آیه «اِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئینَ» را درباره این افراد نازل فرمود.
برخی از مفسّران شان نزول سوره کوثر را در جواب عاص بن وائل دانسته‌اند. ابن عباس می‌گوید: «عاص بن وائل که از سران مشرکان بود، پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را هنگام خارج شدن از مسجدالحرام ملاقات کرد، و مدتی با حضرت گفت‌وگو نمود، گروهی از سران قریش در مسجد نشسته بودند و این منظره را از دور مشاهده کردند، هنگامی که عاص بن وائل وارد مسجد شد به او گفتند: با که صحبت می‌کردی؟ گفت با این مرد «ابتر»! این تعبیر را به خاطر این انتخاب کرد که عبداللَّه پسر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از دنیا رفته بود، و عرب کسی را که پسر نداشت ابتر (بدون عقب) می‌نامید».
[۶] ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: شمس الدین، محمد حسین، ج۸، ص۴۷۷، دار الکتب العلمیة، منشورات محمدعلی بیضون، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.

به‌علاوه، مفسران شان نزول برخی آیات دیگر را نیز کار قبیح عاص می‌دانند.


دشمنی عاص با پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به حدی بود که وی در هر اجتماعی که علیه پیامبر برگزار می‌شد، حضور می‌یافت؛ لذا زمانی که تعدادی از کفار به خانه ابوطالب رفتند و از پیامبر خواستند تا از دعوت خود دست بکشد و آنها به او مال و مقام می‌دهند، عاص نیز با آنها همراه بود و پیامبر در جواب آنها فرمود: «اگر خورشید را در دست راست و ماه را در دست چپ من قرار دهید از دعوت خود دست نخواهم کشید». حتی در برخی از منابع او را جزو افرادی دانسته‌اند که به پیامبر پیشنهاد داد تا او خدای آنها را بپرستد و آنها نیز خدای او را بپرستند و در جواب این افراد، خداوند سوره کافرون را نازل فرمود.
از عاص فرزندانی نیز باقی ماندند که در تاریخ نام آنها آمده است، معروف‌ترین آنها عمرو بن عاص مشاور و مغز متفکر معاویه است که بعدها به حکومت مصر نیز رسید.


در مورد مرگ عاص بن وائل سخنان متفاوتی وجود دارد:
الف. در نقلی آمده است که خر یا قاطری به او لگد زد و در اثر آن ضربت مرد.
ب. او برای انجام کاری به کدا (کوهی در ارتفاعات مکه) رفت، سنگی که روی آن نشسته بود از زیرش غلطید و از کوه پرت شد و به شدت آسیب دید و ناله می‌کرد که پروردگار محمد مرا کشت و در اثر همان حادثه مرد.
ج. عاص چند ماهی پس از هجرت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به مدینه در سن هشتاد و پنج سالگی مرد.


۱. شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، ج‌ ۱، ص۲۷۹، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.    
۲. سوره حجر/سوره پانزدهم، آیه ۹۵.    
۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه:بلاغی‌، محمد جواد، ج‌۶، ص۵۳۳، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.    
۴. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج۱۹، ص۱۶۵، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.    
۵. واحدی، علی بن احمد، اسباب نزول القرآن، تحقیق:زغلول، کمال بسیونی، ص۴۹۴، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.    
۶. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: شمس الدین، محمد حسین، ج۸، ص۴۷۷، دار الکتب العلمیة، منشورات محمدعلی بیضون، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
۷. تستری، سهل بن عبدالله، تفسیر التستری، تحقیق:عیون السود، محمد باسل، ص۲۰۶، منشورات محمدعلی بیضون، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.    
۸. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۴، ص۱۴۶- ۱۴۷، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.    
۹. ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویة، ج۱، ص۳۶۲، دار المعرفة، بیروت، چاپ اول، بی‌تا.    
۱۰. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج‌۳، ص۷۴۱، دار الفکر، بیروت، ۱۴۰۹ق.    
۱۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق:زکار، سهیل، زرکلی، ج۱، ص۱۳۸، ریاض، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.    
۱۲. صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج‌۱، ص۲۷۹.    
۱۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب ‌الاشراف، ج‌۱، ص۱۳۹.    



پایگاه اسلام کوئیست، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۳/۷.    




جعبه ابزار