به معنای ناخن است.
و غیر انسان میشود.
(بر وزن عنق و قفل) به معنای ناخن، اعم از آنکه در انسان یا غیر انسان باشد.
) نیست.
نقل میکند: ظفر ناخن انسان و ناخن پرنده است. گفتهاند ظفر در مرغی یا در
است که شکار میکند.
و چربيشان را بر آنان تحريم نموديم؛ مگر چربیهايى كه بر پشت آنها قرار دارد و يا در دو طرف پهلوها، و يا آنها كه با استخوان آميخته است؛ اين كيفر را بهسزاى ستمشان به آنها داديم و ما راست مىگوييم.)
ناخن
داران که بر یهود حرام شده حتما شامل پرندگان و
حیوانات چنگال
دار نیست، زیرا
چنگال
داران در
اسلام نیز حرام هستند و اختصاص به یهود ندارد. آنچه از
فخر رازی نقل شده که
ظفر را در آیه اعمّ از ناخن و
چنگال گرفته و آنها را بنابر ظهور آیه
حلال دانسته و حدیث:
«حَرَّمَ کُلِّ ذِی نَابٍ مِنَ السِّبَاعِ وَ ذِی مِخْلَبٍ مِنَ الطُّیُورِ» را ضعیف پنداشته،
بیهوده است.
نظیر این آیه است آیه:
(فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ اُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ کَثِیراً) (به خاطر ظلمى كه از يهود صادر شد و نيز به خاطر بازداشتن فراوان آنها از راه خدا، بخشى از چيزها و خوراكىهاى پاكيزه را كه براى آنها حلال شده بود، بر آنان حرام كرديم.)
این آیه نیز روشن میکند که این محرّمات در اصل حلال بوده و به واسطه ظلمشان بر یهود حرام شدهاند و شاید این آیه از آیه اول اعم باشد. باید دید مراد از این ناخن
داران چیست؟
از
ابن عباس،
سدّی و غیره نقل شده: مراد
حیوانی است که سماش یکی است و شکاف ندارد مثل
شتر،
شتر مرغ،
اردک و
غاز.
از
مجاهد نقل شده مراد هر چهارپایی است که سم شکافته نیست و سم شکافتگان را یهود میخورند و از
ابن زید نقل شده که مراد شتر است.
در
تورات فعلی سفر لاویان باب یازدهم به طور قاعده کلی هر شکافته سم و نشخوار کنندهای حلال شمرده شده، ولی شتر را تحریم کرده که نشخوار میکند، ولی شکافته سم نیست و ونک (
حیوانی است مثل گربه که بعضی آن را گوسفند
بنیاسرائیل گویند) نشخوار میکند، ولی شکافته سم نیست، ایضا
خرگوش و
خوک که اولی سم شکافته نیست و دومی نشخوار نمیکند،
ولی از اینها فقط شتر داخل در
ما نحن فیه است.
ناگفته نماند: گوسفند و گاو داخل در این تحریم نیست زیرا جمله
(وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ) نشان میدهد فقط پیه آن دو بر یهود حرام شده است. میماند شتر و قسمت دیگری از طیّبات و ناخن
داران. یهود میگفتند: این محرّمات در اصل شریعتها حرام بودند و در اثر گناهان بر ما حرام نشدهاند،
قرآن در جواب آنها فرموده: هر طعام پیش از نزول تورات بر بنیاسرائیل حلال بوده مگر آنچه اسرائیل بر خود حرام کرده بود، تورات را بیاورید و بخوانید تا صدق این سخن روشن شود:
(کُلُّ الطَّعامِ کانَ حِلًّا لِبَنِی اِسْرائِیلَ اِلَّا ما حَرَّمَ اِسْرائِیلُ عَلی نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ اَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراةُ قُلْ فَاْتُوا بِالتَّوْراةِ فَاتْلُوها اِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ) گفتهاند:
حضرت یعقوب مرضی داشت که گوشت شتر آن را مزید میکرد، لذا تصمیم گرفت که گوشت شتر نخورد. مراد از
(ما حَرَّمَ) آن مطلب است.