ظهیرالدین علی بن مراد تفرشی اصفهانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ظهیرالدین علی بن مراد تفرشی اصفهانی، فیلسوف ادیب و فقیه متکلم اصفهان در عهد صفویه بوده است.
ابوالفیض ظهیرالدّین علی تفرشی اصفهانی فرزند ملاّ مراد بن علیخان تفرشی، عالم فاضل، فقیه متکلم، حکیم محقّق، فیلسوف مدقّق و ادیب شاعر، از دانشمندان عهد
صفویه بوده است.
پدرش از مدرسین علوم دین و
حکمت در
اصفهان بوده و خود او نزد پدر و علمای اصفهان تحصیل کرد و از طرف
شاه سلیمان به منصب وزارت و پیشنمازی ولایت گرجستان منصوب شد و به همراه شاه نظرخان والی کاخت راهی آنجا شد.
در تفلیس با یکی از مبلغین مسیحیت با نام «پادری گبرائیل افرنجی» (که در اصفهان به تبلیغ
مسیحیت مشغول بود و کتابی به فارسی در ردّ
دین اسلام نوشته بود و برای بحث با ظهیرالدین به تفلیس آمده بود)
مناظره کرد. سپس در تبریز کتابی به عربی به نام «
نصرة الحق» در ردّ عقاید «
گبرائیل افرنجی» نوشت و چندی بعد به خواهش شاه سلیمان آن را به فارسی ترجمه کرد.
وی پس از بازگشت از گرجستان، مدتی در تبریز بود. در سال ۱۰۸۶ق در قزوین و در سال ۱۰۹۶ق در
مشهد مقدس بود.
محمّدعلی حزین لاهیجی که در کودکی (حوالی سالهای ۱۱۰۶ تا ۱۱۰۹ق) به همراه پدر به منزل او میرفته است از او چنین یاد میکند: «... به ذکاء و حدّت فهم و استقامت طبع و جامعیّت فنون علمیّه خصوصا علم حساب و هندسه و هیات موصوف و بین الافاضل به تبحّر معروف، طبعش محک ناقص و کامل و نقّاد رایج و کاسد، ردّ و قبول او را مسلّم میداشتند.» حزین اشاره میکند که در اواخر عمر از مناصب دولتی و معاشرت با مردم کناره گرفته و فقط جمعی از خواصّ دوستان در منزلش با و ملاقات میکرده و از فیض سخن او کامیاب میشدهاند.
تاریخ دقیق تولّد و وفات او به دست نیامد. امّا ظاهرا تا سال ۱۱۱۰ق زنده بوده است. از فرزندان او تنها از دختری اطلاع داریم که مادر محمّد مؤمنا تفرشی بوده و شاه سلطان حسین طی فرمانی مقداری از نقد و جنس برای او و سایر نوادگان مقرری برقرار نموده است. این فرمان نزد امام جمعه تفرش موجود بوده است.
این
شعر از اوست:
"عرفان به گفتگو نگشاید نقاب را ••• مینا ز سرمه کنند این نقاب را"
"ناراست را ز مالش دوران گریز نیست ••• از رشته پیچ و تاب برد پیچ و تاب را"
"گو میرد از خمار و نبیند کسی به چشم ••• ابرو بلند کردن موج سراب را"
"میخانه را ز مدرسه نتوان شناختن ••• از بس که رهن باده نمودم کتاب را".
این کتابها از تالیفات اوست:
۱. «
اثبات الواجب»، به عربی که مؤلف در تعقیب بحثهای میرزای شیروانی و
آقا حسین خوانساری نوشته و از گفتههای شیروانی خرده گیری میکند. نسخهای از آن در ضمن مجموعه شماره ۱۳/۱۳۰۹
کتابخانه آیتاللّه مرعشی وجود دارد که در
ربیعالثّانی سال ۱۱۲۸ق به
خط نسخ نوشته شده است.
در همان کتابخانه نسخه دیگری از «
اثبات الواجب» در مجموعهای به شماره ۱۱/۱۲۹۹۷ موجود است که در سال ۱۲۷۹ق کتابت شده است.
۲. «
انوار القرآن و مصباح الایمان»، در
تفسیر قرآن که در سال ۱۰۸۳ق تالیف نموده و در آن از «
صافی»
فیض کاشانی مطالب زیادی نقل کرده است. نسخهای از آن نزد
میرزا عبداللّه افندی اصفهانی موجود بوده است.
۳. «
ترجمه نصرة الحق» که آن را به درخواست
محمّدباقر اصفهانی کربلائی از عربی به فارسی برگردانده است نسخهای از آن به
خط نستعلیق سیّدمحمّدمهدی بن سیّدطالب علی که در ۱۱
جمادیالاولی ۱۲۹۹ق کتابت شده است به شماره ۱۰۵۹۸ در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.
۴. «
جواب الشّبهتین» که به عربی نوشته و در
محرم ۱۱۰۴ق از آن فراغت یافته است. این نسخه به شماره ۴۴د در کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران موجود است.
۵. «چمن سخن» که مهدی حسینی در آخر
ذیحجه ۱۰۹۲ق آنرا کتابت کرده است و به شماره ۸۴/۱۳۴۴۳ در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.
۶. «دیوان اشعار» که نسخهای از آن در دست نیست ولی برخی از ابیات او در
تذکره نصرآبادی و
تذکره حزین نقل شده است.
۷. «
شبنم شاداب» یا «باغ و بهار» در تعریف عباسآباد
جدید، به نثر که نسخهای از آن به
خط شکسته میرزا حسن کرمانی در کتابخانه ملّی ملک موجود است.
همچنین نسخهای در کتابخانه ملّی و نسخهای در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است. نسخه اخیر را احتمالاً شخصی به نام «محمّد» در بهمنآباد به سال ۱۱۳۳ق به خط نستعلیق کتابت کرده است و در شماره ۴۱۱۸ در آن کتابخانه وجود دارد.
این کتاب در لکهنو
هندوستان در سالهای ۱۸۷۷ و ۱۸۹۹ و ۱۹۱۳ق به همراه «فرهنگ نایاب» چاپ سنگی شده است.
۸. «فرهنگ نایاب»،
۹. «
المحاسن»، که در سال ۱۰۹۶ق در
مشهد مقدس نوشته و به شماره ۸۹۴۷ در کتابخانه آیتاللّه مرعشی در
قم موجود است.
۱۰. «
المطالع و المغارب» به فارسی که در روز ۲۰ محرم ۱۱۱۴ق
ضیاءالدّین بن محمّد مسیح حسینی خورزنی کتابت شده و در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.
۱۱. «
منشآت» که تعدادی از آنها در «
مجمع الافکار» تالیف
محمّدحکیم هندی نوشته شده و به شماره ۲۱۰/۱۴۲۰۹ در کتابخانه مجلس موجود است.
۱۲. «
نصرة الحق» که آن را در پاسخ به مبلغ مسیحی «گبرائیل افرنجی» به عربی نوشته است. نسخهای از آن به شماره ۵۴/۲۴۴ در کتابخانه سالتیکف شچدرین در روسیه موجود است.نسخه دیگری هم به شماره ۲۵۸ در
کتابخانه آستان قدس رضوی وجود دارد.
۱۳. کتابی در «هیات»،
۱۴. «
حاشیه انوار التّنزیل»، در کتابخانه علیاکبر دهخدا به شماره ۶/۲۸۳ موجود است.
۱۵. «
دیباچه هفت بند»،
غیاثالدین محمّد علوی اصفهانی.
۱۶. «جُنگ»، مجموعهای ارزنده که در یکی از بندهای آن تاریخ شنبه ۳
رمضان ۱۰۹۶ق در
مشهد مقدس دارد.
مهدوی، سیدمصلحالدین، اعلام اصفهان، ج۴، ص۵۶۵.