ظلم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ظلم، یکی از رذایل اخلاقی و مذموم است.
ظلم (مصدر عربی) در لغت به معنای وضع شیء در غیر موضع خود،
ستم، ستم کردن و بیداد آمده است.
در
اخبار متواتره که از
ائمه معصومین (علیهالسلام) به ما رسیده است هر جا سخن از
ظلم به میان آمده، ذمّ عظیم و
تهدید بر آن وجود دارد؛ چراکه واژه
ظلم، مذمت و عقوبت را به همراه خود دارد.
خداوند متعال در آیات قرآن کریم، هشتاد و یک گروه را
ظالم و
ستمگر نامیده است.
در قسمتهای اول تا پنجم سلسله مقالات «آثار اعمال در قرآن»، مباحث آثار گناه، آثار خودپسندی و
تکبر، آثار مکر و حیله، آثار
مال حرام و آثار دورویی و
نفاق در زندگی انسانها مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
در این قسمت، آثار
ظلم و ستم، انواع
ظلم، مصادیق
ظلم و ستم در
آیات قرآن و یازده گروهی که ستمگرترین گروههای ظالمند مورد بحث و بررسی قرار میگیرند.
ظلم (مصدر عربی) در لغت به معنای وضع شیء در غیر موضع خود،
ستم، ستم کردن و بیداد آمده است.
اما آنچه در اصطلاح و عرف مردم از
ظلم ذکر میشود بیشتر مصادیق آن میباشد که
ظلم به معنای اخص است که به آنها اشاره خواهد شد.
ابن فارس گفته است:
ظا و لام و میم دارای دو معنی اصولی است: ۱- تاریکی و سیاهی ۲- چیزی را از ستم در غیر موضوع خود نهادن.
همانطور که شخص در تاریکی چیزی را نمیبیند در حال ستم کردن هم مثل اینکه در تاریکی فرو رفته نمیتواند درک حقیقت کند و بطور کلی میتوان گفت
ظلم به معنای ستم و گذاشتن چیزی در غیر محل آن است.
قرآن کریم در حدود ۲۹۰
آیه در مورد پیکار با ستم و ستمکاری و دفاع از ستمدیدگان با صراحت قاطعانه بیان فرموده است، اما وجوهی را که قرآن در باب
ظلم بیان کرده میتوان در چند وجه خلاصه کرد:
«(آری) آنها که
ایمان آوردند و ایمان خود را با
شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست و آنها هدایتیافتگانند.»
«هر کس از
حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده؛ تو نمیدانی...»
چنانکه
خداوند متعال میفرماید:
«و کسی را که خداوند خونش را
حرام شمرده، نکشید، جز حقّ. و آنکس که
مظلوم کشته شده، برای ولیش سلطه ( و حق
قصاص) قرار دادیم؛ اما در
قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است.»
و
ابر را سایبان شما کردیم و من و سلوی بر شما فرو فرستادیم، از پاکیزه های آنچه روزیتان کردهایم بخورید، و بر ما ستم نکردند، بلکه بر خویش ستم میکردند.
و ما بر آن ها ستم نکردیم بلکه خودشان ستمکار بودند.
هرکه اعمال وزن شده اش سبک آید، آنان کسانی هستند که به خودشان زیان زده اند، چرا که به آیات ما ستم میکردند.
گفتند: سزایش آناست که هر که جام در بار وی یافت شد او خودش سزای آن است. ما ستمکاران را اینگونه
کیفر می دهیم.
خداوند متعال در آیات قرآن کریم، هشتاد و یک گروه را
ظالم و ستمگر نامیده است. این افراد و گروهها عبارتند از:
۱- کسانی که زنانشان را نگه میدارند تا آنها را اذیت کنند.
۲- گروهی از قوم گوساله پرست
حضرت موسی (علیهالسّلام) (
یهود)
۳- گروهی از قوم موسی، که سخن خدا را تغییر دادند
۴-
مشرکان ۵- کفران نعمتکنندگان
۶- متجاوزین از حدود الهی
۷-
کفار ۸-
قوم ثمود ۹- یاریکنندگان
ظالمان۱۰- خورندگان مال یتیم با زور و کلک
۱۱-کسانی که به خدا
دروغ میبندند
۱۲-تکذیبکنندگان پیامبران الهی
۱۳- کسانی که از غیرخدا و پیامبر و احکام اسلامی داوری میطلبند
۱۴-تهمتزنندگان به پیامبران الهی
۱۵-
قوم نوح ۱۶- انکارکنندگان آیات الهی
۱۷- مسخرهکنندگان و لقب زشتدهندگان به مومنان
۱۸- دوستان ستمگران
۱۹- کسانیکه
مرتد میشوند
۲۰- بدکاران
۲۱- قاتلان
۲۲- کسانیکه زیرسلطه یهودیان و مسیحیان میروند
۲۳- کسانیکه
عیسی را پسرخدا میدانند
۲۴- تجاوزکنندگان از حق و دستورات الهی
۲۵- شهادت دهندگان و قسم خوردگان دروغ
۲۶- تکذیبکنندگان پیامبراسلام و آیات الهی
۲۷- طردکنندگان مومنان
۲۸-
منافقین ۲۹- درخواستکنندگان عذاب الهی
۳۰- ایرادگیرندگان به آیات الهی
۳۱- ترککنندگان امر به معروف و نهی از منکر،
(طبق روایات)
۳۲- گمراهکنندگان مردم
۳۳- فسادکنندگان در زمین
۳۴- نزدیکشدگان به درخت ممنوعه در بهشت
۳۵- گناهکاران
۳۶- دوزخیان
۳۷- گوسالهپرستان بنیاسرائیل
۳۸- فرعونیان و کفار
قریش ۳۹- کسانیکه افراد نابرابر را با هم برابر میکنند
۴۰- منافقان و پیروانشان
۴۱- کسانیکه مبنای کارهایشان باطل است
۴۲- کسانیکه بر اساس
علم و آگاهی به تکذیب یا تایید نمیپردازند
۴۳- کسانیکه به خدا دروغ میبندند
۴۴- کسانیکه حرف باطل میزنند
۴۵- پرداختنکنندگان
خمس و
زکات۴۶- همجنس بازان
۴۷- دزدان
۴۸- مخالفان پیامبران
۴۹- پیروان
شیطان ۵۰- پیروان مکتب غیرالهی
۵۱-
قوم شعیب ۵۲- لجاجتکنندگان در برابر حق
۵۳- کارگزاران طاغوت
۵۴- شیطانپرستان
۵۵- انسانهای بیتقوا
۵۶- کسانیکه قانون الهی را زیرپا میگذارند و میشکنند
۵۷- کسانیکه با بشارتها و انذار پیامبران بیدار نمیشوند
۵۸- ترک اولیکنندگان
۵۹- سنگدلان
۶۰- پرستشکنندگان غیرخدا
۶۱- فرعونیان
۶۲- کسانیکه از
هواوهوس خود پیروی میکنند
۶۳- کسانیکه به دعوت
انبیا توجه نمیکنند
۶۴- کسانیکه دل مردم بیگناه را میسوزانند
۶۵- غافلان
۶۶- گناهکاران
۶۷- منحرفین از راه حق
۶۸- زشتکاران
۶۹- تعدیکنندگان به حق دیگران
۷۰- کسانیکه خود و خانوادههایشان را جهنمی کردهاند
۷۱- پیرویکنندگان از هوسهای جاهلان
۷۲- تکبرکنندگان
۷۳- شیطان
۷۴- عالمان بیعمل
۷۵- تحریفکنندگان کتاب الهی و کتمان صفات پیامبر اسلام
۷۶- بخیلان
۷۷- طغیان کنندگان در برابر دستورات الهی
۷۸- استفاده کنندگان نادرست از نعمتهای الهی
۷۹- خیانتکنندگان در امانات
۸۰- قاتلان انبیاء
۸۱- دوستان و همنشینان با بدها
اکنون بد نیست که بدانیم از نظر قرآن مجید، که همان نظر خداوند سبحان است،
ظالمترین افراد و گروهها چه کسانی هستند؟
این شناخت، به ما کمک میکند که وضع اندیشه، گفتار و کردارمان را با آیات وحی تطبیق دهیم و چنانچه متصف به یکی از این صفاتی که خداوند متعال درباره
ظالمان ذکر فرموده هستیم،
توبه کنیم، گناهانمان را با انجام کارهای صالح جبران کنیم و از این رذیله مهلک و خانمان برانداز، جدا دوری گزینیم.
در اخبار متواتره که از
ائمه معصومین(علیهالسلام) به ما رسیده است هر جا سخن از
ظلم به میان آمده، ذمّ عظیم و
تهدید بر آن وجود دارد؛ چراکه واژه
ظلم، مذمت و عقوبت را به همراه خود دارد.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید:
«پستترین و ذلیلترین خلق در نزد خدا کسی است که امر
مسلمانان در دست او باشد و میان ایشان به راستی رفتار نکند.»
و نیز در حدیثی دیگر فرمودند:
«هر کس از
انتقام و مکافات بترسد، البته از
ظلم و جور کردن باز میایستد.»
و در حدیثی حضرت
امیرالمومنین علی(علیهالسلام) میفرماید:
«به سبب
ظلم، نعمتها زایل میگردد و به
نکبت مبدّل میشود.»
امام سجاد (علیهالسلام) هنگام وفات به
امام محمد باقر(علیهالسلام) فرمود که: «زنهار، ای فرزند! که
ظلم کنی بر کسی که دادرسی به غیر از خدا نداشته باشد. زیرا که او کسی دیگر را ندارد و دو دست به درگاه مالک الملوک بر میدارد و منتقم حقیقی را بر سر
انتقام میآورد.»
از جمله معانی
ظلم این است که چیزی در غیر محل و جایگاهش قرار گیرد و به همین جهت برای آن مصادیق فراوانی است.
ظلم بر سه نوع است:
۱-
ظلم به خویشتن
۲-
ظلم به مردم و سایر موجودات
۳-
ظلم به مکتب
در بین انواع
ظلم،
ظلم به مکتب و
دین، مهمترین و بزرگترین نوع
ظلم است. از جمله:
براستی
ظلمی بالاتر از این نمیشود که
انسان، جماد بیارزش و یا انسان ناتوانی را همتای وجود نامحدودی قرار دهد که بر سراسر جهان هستی حکومت میکند.
این قسم از
ظلم شامل ارتکاب گناهان میشود که البته سادهترین و نزدیکترین راه به مغفرت الهی همان
توبه میباشد و خداوند هم در قرآن کریم وعده مغفرت بر
ظلم به نفس را داده است.
این قسم نیز دارای مصادقی فراوانی است. از جمله:
ظلم مالی، که شامل پایمال کردن حق مالی یک انسان یا یک
جامعه میباشد و یا
ظلم جانی که اینگونه تجاوز و ستمکاری از وارد کردن یک جراحت کوچک بر بدن تا کشتن یک یا چند
انسان را شامل میشود و یا
ظلم اعتباری که همان تجاوز به حقوق اعتباری انسانهاست و نیز مصادیق دیگر
ظلمها.
حال که با اقسام
ظلم آشنا شدیم سزاوار است که اشخاص
ظالم را نیز بشناسیم.
ظالمین، کسانی هستند که مردم را با انواع وسایل از راه خداوند باز میدارند و اینکار از طریق القای شبهه و زمانی از طریق
تهدید و گاهی
تطمیع و مانند آن صورت میگیرد و هدف همه آنها یکی است؛ یعنی بازداشتن از راه خداوند متعال.
در سخنان حضرت علی(علیهالسلام) برای ستمگر سه نشانه و علامت بیان شده است:
الف- نسبت به کسی برتر از اوست نافرمانی میکند.
ب- بر آنکه فروتر از اوست به چیرگی ستم میکند که این شیوه بسیاری از حاکمان لاابالی بوده و میباشد.
ج- ستمگران را یاری و پشتیبانی میدهد.
هر پدیدهای نیاز به یک علتی دارد و برای این رذیله اخلاقی علتها و عوامل زیادی ذکر شده است که ممکن است گاهی علت بیرونی و گاهی منشأ درونی داشته باشد، که به طور مختصر به برخی عوامل اشاره میشود:
گاهی انسان ستمکار چنان در
خباثت و
وقاهت غوطهور است که گویی از تعدّی و تجاوز به حقوق دیگران مخصوصاً به حقوق ضعفا و بینوایان لذت میبرد و هرچه که در تعدّی و تجاوز به دیگران بیشتر
خشونت انجام میدهد بر لذت و
شقاوت او میافزاید.
گاهی منشأ
ظلم و تعدی، سودجویی و خودخواهی و خودکامگی است، اگر چه وقاحت این نوع
ظلم به شدت قسم اول نیست ولی در عین حال با نظر به عظمت حقی که پایمال میگردد، یا بییار و یاور بودن شخصی که مورد تعدّی و
ظلم قرار میگیرد، دارای درجات شدید و ضعیف میباشد.
بعضی از افراد بدنبال جایگاه و موقعیتی که پیدا میکنند و میخواهند به مقامی برسند راه ستم را بیش میگیرند و از این راه سعی میکنند به موقعیتشان برسند.
حضرت علی(علیهالسلام) در یکی از خطبههایشان، عوامل
ظلم و ستم را به خود افراد نسبت میدهد و چنین میفرماید:
«هیهات که با شما بتوانم تاریکی را از چهره
عدالت بزدایم و کجیها را که در
حق راه یافته است، راست نمایم.»
حضرت علی(علیهالسلام) در این سخن شان، علت
ظلم را به خود افراد برمیگردانند چراکه آنها بر روی عدل،
ظلمت و تاریکی انداخته و مسیر حق را منحرف کردهاند.
ظلم و ستم، همانند سایر صفات رذیله و ناپسند، آثار و پیامدهای منفی به همراه دارد که به طور مختصر در دو بخش بیان میشود:
در این
ظلم فرد به خود
ظلم میکند که دارای آثار مخصوص به خود است:
که شامل
ظلم فرد به خودش و
ظلم فرد به دیگران میشود.
الف-
عذاب وجدان:
ظالم همیشه اعصاب خود را ناراحت کرده و وجدان او، ناخودآگاه آزارش میدهد، چرا که انسان فطرتاً خداجو است و به خداوند گرایش دارد و او را در همهجا میجوید، اما با
ظلم و جوری که مرتکب میشود پردهای روی فطرت خویش میکشد و
شیطان او را از
معرفت خدا باز میدارد.
ب-
قصاص در
دنیا:
ظالم علاوه بر عقوبات اخروی به انتقام دنیایی هم مبتلا خواهد شد و همیشه منفور مردم و جامعه خواهد بود و مورد
لعن مردم قرار میگیرد.
الف- عقوبت و
عذاب آخرت: از آنجا که
ظلم جزو گناهان بزرگ محسوب میشود لذا در آخرت عذابهای بسیار سخت و سنگینی برای فرد
ظالم مهیا است. چنان که حضرت علی(علیهالسلام) میفرماید: «روز انتقام گرفتن از
ظالم سختتر از ستمکاری بر
مظلوم است.»
ب- لعن خداوند و محروم از بخشایش او: هر کسی ممکن است که نسبت به احوال خود،
ظالم شود، خداوند در جاهای مختلفی،
ظالمین را مورد لعن خود قرار داده است و در آیات گوناگون به جهت تنبیه
ظالمان، عذابهایی را یادآوری کرده است که شاید درس عبرتی برای آنان باشد.
که شامل آثار دنیوی و اخروی میباشد:
الف-
تنگدستی مردم و سلب آرامش از آنها: از جمله آثار و پیامدهای منفی که
ظلم در عرصه اجتماع از خود بر جای میگذارد این استکه عدهای که تحت
ظلم واقع شده، در سختی زندگی میکنند و
آسایش و
آرامش آنها توسط اشخاص
ظالم سلب میشود.
ب- ویرانی و زوال حکومت: سقوط تمدن و ویرانی یک اجتماع از زمانی آغاز میشود که بیماری
ظلم، شروع به گستردن ریشههای خود در جامعه مینماید و خواستههای مردم مورد بیاعتنایی قرار میگیرد. همانطور که عدالت و رعیتپروری، باعث دوام و پایداری دولت و خلود سلطنت میگردد.
ج- ایجاد تفرقه: یکی دیگر از پیامدهای منفی
ظلم، از بین رفتن روح وحدت کلمه میان افراد است. همانطور که حضرت علی(علیهالسلام) میفرماید: «اگر زمامدار بر رعیت ستم کند وحدت کلمه از بین میرود و هنگامیکه
وحدت از بین برود، نیکان خوار میشوند..»
الف- لعن پروردگار: یکی از عذابهایی که در جهان آخرت متوجه شخص
ظالم میگردد، لعنت الهی بر این فرد است. در آیات قرآن نیز در جاهای مختلفی،
ظالمین مورد لعن و
نفرین قرار گرفتهاند.
ب- عقوبت الهی: فرد
ظالم در
عالم آخرت دچار عقوبت خداوند قرار میگیرد و اسباب بدبختی او فراهم میشود و عذاب اخروی بسی سنگینتر از عذاب دنیوی است.
ظلم و ستم آثار مخرب و مهلک فراوان دارد، به طوریکه میتوان گفت این بلای خانمان برانداز،
دنیا و آخرت،
روح و
جسم و در یک کلام همه چیز
ظالمان و ستمگران را به ورطه نابودی و نیز جسم و روح انسان را به عذاب و خواری دنیوی و ذلت و بدبختی ابدی میکشاند! و این آثار، آثار رفتار خود آنهاست و خداوند متعال هیچ
ظلم و ستمی در حق هیچ موجودی در دنیا و آخرت نمیکند. شاید به همین دلیل است که امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) فرمودهاند:
... به خداوند قسم که اگر اقلیمهای هفتگانه را همراه با آنچه در زیر آسمانها است را به من بدهند که خداوند را با گرفتن پوست جوی از دهان مورچهای نافرمانی کنم، هرگز چنین نخواهم کرد!!
جا دارد که همه بنا به توصیه آیه ۴۵
سوره ابراهیم،
از سرنوشت
ظالمان و ستمگران تاریخ عبرت بگیریم و با مشاهده آخر و عاقبت ننگین و مهلک آنها، از این پدیده زشت و شرم آور و تباهکننده انسان دوری کنیم.
۱-
ظالمان در دنیا و آخرت گرفتار عذاب میشوند
۲- عذاب سختی در روز قیامت ستمکاران را فرا میگیرد
۳- قتل گوسالهپرستان
بنیاسرائیل ۴- در
دوزخ همراه و همنشین شیطان میشوند
۵- در معرض عذاب سهمگین الهی قرار دارند
۶- از راه حق گمراه میشوند و آمرزیده نمیشوند
۷- نسل نامناسب از آنها باقی میماند
۸- مسخ شدن به صورت میمون
۹- هلاکت
۱۰- عذاب همیشگی
۱۱- فرود آمدن عذاب آسمانی بر آنها
۱۲- مهلت نمییابند
۱۳- بدبختی
۱۴-
شفاعت شامل حالشان نمیشود
۱۵- در معرض تهدید الهی قرار دارند
۱۶- ویران شدن خانه و شهر ستمکاران
۱۷- معذرت خواهی آنها در قیامت پذیرفته نمیشود
۱۸- باید آتش دوزخ را بچشند.
۱۹- مورد بازخواست قرار میگیرند
۲۰- اگر همه زمین را هم بدهند، از عذاب نجات نمییابند
۲۱- عذاب دردناک در انتظار آنها است
۲۲- در برزخ عذاب میشوند
۲۳- گرفتار عذاب بزرگ میشوند
۲۴- چیزهای پاک بر گروهی از آنها حرام میشود
۲۵- هدف
صاعقه قرار میگیرند
۲۶- افسوس و
پشیمانی شدید در قیامت دارند
۲۷-
رستگار نمیشوند
۲۸- سخت جان میدهند
۲۹- طوفان شدید و رگبار بر سر آنها فرود میآید
۳۰- نزد خداوند نگهداشته میشوند
۳۱- یاوری در قیامت ندارند
۳۲- در هنگام
مرگ مورد ضرب و شتم
ملائکه واقع میشوند
۳۳- عهد خدا به آنها نمیرسد
۳۴- خدا دوستشان ندارد
۳۵- هدایت نمیشوند
۳۷- جایگاه بد اخروی دارند
۳۸- به خواری ابدی گرفتار میشوند
۳۹- باید در دنیا منزوی شوند
۴۰- لعنت خدا بر آنهاست
۴۱- ضرر کنندگان واقعیاند
۴۲-
آتش دوزخ آنها را احاطه میکند
۴۳- از
جهنم نجات نمییابند
۴۴- دشمنی طولانی و عمیق با حق دارند
۴۵- آخر عاقبت بد و وحشتناک دارند
۵۰- منقرض و نابود میشوند
۵۱- با
زقوم شکنجه میشوند
۵۲- عذاب دائمی دارند
۵۳- در
آتش میروند
هر یک از صفات رذیله که انسان در صدد علاج آن برنیاید و پیروی از آن کند، رو به اشتداد میگذارد و مراتب شدت رذایل مثل شدت فضایل نامتناهی است. اگر انسان
نفس اماره را به حال خود واگذارد، به واسطه تمایل ذاتی آن به
فساد، میل به فساد پیدا میکند. تا آنجا که رذیلهای که از آن پیروی میکرد، به عنوان صورت اصلی و ذاتی نفس آدمی، تجلی پیدا می کند.
از آنجا که معالجه مرض امراض نفسانی، با معجونی مرکب از
علم و عمل است، پس دفع صفت رذیله
ظلم و کسب فضیلت عدالت هم علاج علمی و عملی دارد. علاج علمی آن است که در مفاسد دنیوی و اخروی
ظلم و فواید
عدل، تأمل شود و بداند که
ظلم باعث تباهی است و نیز تنفر مردم از شخص
ظالم را به یاد آورد.
علاج عملی آن است که پیوسته اخبار و آثاری که در ذم
ظلم و مفاسد آن و مدح عدل و فوائد آن رسیده، را مطالعه کند و با اهل علم و فضل مجالست نماید و دادرسی
فقرا و
مظلومین کند تا لذت عدالت را بیابد.
محور اصلی در مبارزه با رذایل و خودخواهی که منشأ رذایل و مفاسد است، توجه به
معاد و عذابهای اخروی است. روح تمام تعالیم آسمانی این است که انسان در همه حال به حضور پروردگار توجه داشته باشد و از یاد
مرگ و آخرت غفلت نکند.
یکی از جلوههای درخشنده معارف اجتماعی اسلام، دستور «
امر به معروف و
نهی از منکر» است. اسلام به ما میآموزد که در جامعه، سرنوشت هر
مسلمان با مسلمانان دیگر ارتباط دارد. به همین جهت مردم جامعه نباید در برابر زشتیها و ستمگریها بیاعتنا باشند، زیرا یک خلاف اجتماعی که از کسی سربزند، آثار سوء آن تنها به خود او محدود نمیشود بلکه همهجا را فرا میگیرد و همه غرق میشوند.
یکی از راههای مبارزه با
ظلم، قطع رابطه کردن افراد جامعه با حاکمان
ظالم و زورگو است و نیز در هیچکاری به آنان کمکی نرسانند.
از راههای مؤثر و مهم در مبارزه با
ظالمین، قیام کردن است، همانگونه که پیامبران و امامان (علیهالسلام) نیز در طول زندگی خود، قیام هایی علیه
ظالمین انجام دادهاند که ذکر آنها در تواریخ آمده است. حضرت علی(علیهالسلام) طی خطبهای به قیام علیه
ظالمین اشاره میکند.
از نگاه
امام خمینی جلوگیری از
ظلم، قانونشکنی، حفظ حقوق اسلام و برقراری عدالت اجتماعی از اهداف مهم اسلام میباشد
و
مظلوم شدن و زیر بار
ظلم رفتن تفاوت دارد؛ زیرا
ظلمپذیری برخلاف خواست انبیای الهی است و سازش با
ظالم از بزرگترین و بارزترین آثار جهنمی شدن به شمار میآید.
ازاینرو اعتراض به ستمکارانی که مرتکب خلاف و جنایت میشوند، لازم است.
امام خمینی مهمترین دلیل رودررویی
حضرت موسی با
فرعون و
حضرت ابراهیم با اشراف زمان خود و
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با سرمایهداران قریش را
ظلم آنان میدانست و معتقد بود پیامبران و بزرگان دین، در راه مبارزه با
ظلم، صدمههای فراوان دیدند.
ایشان تاکید میکرد حکومت اسلامی در حقیقت با هدف قطع ریشه
ظلم به وجود میآید و زمامدار آن نباید و نمیتواند
ظلم کند در حکومت دینی اجرای قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستم، و به میزان عدل و سیاست است و راهبری جامعه با موازین عقل و عدل و انصاف انجام میشود چنانکه در حکومت اسلامی مسلمانان موظفاند با پیروان ادیان دیگر برخوردی مسالمتآمیز داشته باشند.
امام خمینی مبارزه با
ظلم و دیکتاتوری و دولتهای
ظالم را از مبانی اختصاصی
شیعه و از خصلتهای ذاتی تشیع در طول تاریخ برشمرده است از نظر ایشان هشدار دادن ائمه (علیهمالسّلام) درباره ورود به
دستگاه ظلم خلفا، ازآنرو بود که ورود فقیه و عالم دین، در
دستگاه ستمکاران و اطاعت دستورهای آنان، موجب عظمت
دستگاه ظلم و لکهدار شدن دین میشود.
مفسر
تفسیر نور درباره بزرگترین و بدترین نوع
ظلم ذیل آیه ۷
سوره صف نوشته است:
۱- کسی که نه
بشارت عیسی و نه معجزات
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را میپذیرد و همه را یکسره
سحر میداند، مرتکب بزرگترین افترا گردیده و ظالمترین فرد است.
۲- افترا به
انبیای الهی، افترا بر خداست. آنان به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گفتند: «سحر مبین»، خداوند عمل آنان را افترا بر خدا معرفی میکند.
۳- افترا بر
خدا و
دین خدا، بدترین نوع افتراست.
۴- بزرگترین
ظلم، جلوگیری از رشد و معرفت و حقگرایی و
عبادت مردم است.
۵- بدترین نوع
ظلم آن است که بر
ظالم، اتمام حجت شده باشد و او
ظلم کند.
۶- نتیجه افترا بر خداوند، محرومیت از هدایت الهی است.
۷-
هدایت و
ضلالت به دست خداوند است، لیکن انسان زمینههای آن را با اختیار و اراده خود فراهم یا نابود میکند.
در آیات قرآن کریم مصادیق مختلفی برای انواع و اقسام و
ظلم و ستم ذکر شده است که از ترک اولی پیامبران و
ظلم به خود آنها که کمترین نوع آن است تا بدترین نوع
ظلم و ستم راشامل میشود. در واقع، بر اساس آیات قرآن مجید، هر ترک اولی و هر گناهی که از انسان سربزند، نوعی
ظلم به خود یا دیگران است و چنانچه درصدد
استغفار و جبران برنیاید، گرفتار عواقب آن میشود.
آدم و
حوا (علیهالسّلام) هنگامی که ترک اولی کردند و از درخت ممنوعه خوردند، فوراً به درگاه خداوند متعال استغفار کردند و اظهار داشتند:
«ربنا
ظلمنا انفسنا وان لم تغفرلنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین؛
گفتند: پروردگارا! ما به خودمان ستم کردیم؛ و اگر ما را نبخشی و به ما
رحم نکنی، از زیانکاران خواهیم بود.»
در بین افراد و گروههایی که در قرآن کریم به عنوان
ظالم و ستمگر نامیده شدهاند یازده گروه در صف «ستمگرترینها» قرار دارند که عبارتند از:
۱- کسانیکه مردم را از ذکر نام خدا در مساجد منع میکنند
۲- کتمانکنندگان
شهادت۳- تکذیبکنندگان آیات الهی و افترازنندگان به خداوند
۴- کسانیکه به دروغ میگویند به من
وحی میشود (پیامبران دروغین)
۵- گمراهکنندگان مردم
۶- کسانیکه از آیات الهی رویگردانند
۷- کسانیکه به خدا دروغ میبندند
۸- تکذیبکنندگان حق و حقیقت
۹- تکذیبکنندگان سخن حق و درست
۱۰-
قوم نوح ۱۱- کسانیکه به اسلام دعوت میشوند و آن را رد میکنند
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ظلم و ستم- آثار اعمال در قرآن»، تاریخ بازیابی ۹۵/۱۱/۲۶. •
پژوهشکده باقر العلوم. •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.