طَلّ (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طَلَّ (به فتح طاء و لام مشدد) از
واژگان نهج البلاغه به معنای هدر شدن، تاخیر کردن و منع کردن است.
این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند:
•
إطْلال (به کسر الف و سکون طاء) به معنای اشراف است.
•
طَلّ (به فتح طاء) به معنای
باران خفیف است.
حضرت علی (علیهالسلام) در مذمّت یارانش و در وصف
دنیا و ... از این واژه استفاده نموده است.
طَلَّ به معنای هدر شدن، تاخیر کردن و منع کردن است.
و
إطلال به معنای اشراف آمده است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) فرموده است:
«قَتيل مَطْلول.» «کشتهای که خونش به هدر رفته است.»
در مذمّت یارانش فرموده:
«كُلَّما أَطَلَّ عَلَيْكُمْ مَنْسِرٌ مِنْ مَناسِرِ أَهْلِ الشّامِ أَغْلَقَ كُلُّ رَجُل مِنْكُمْ بابَهُ.» «هر وقت لشکری از لشکریان
شام بر شما مشرف میشود هر کس در خویش را میبندد.»
«
طلّ» باران خفیف.
بقولی خفیفترین
باران و بقولی شبنم.
در وصف دنیا فرموده:
«وَ لَمْ تَطُلَّهُ فيها ديمَةُ رَخاء إِلاّ هَتَنَتْ عَلَيهِ مُزْنَةُ بَلاء!» یعنی «نباریده است بر او باران دائمی و باران وسعت مگر آنکه ریخته است بر او ابر بلائی.»
«هتن»: انصباب و ریخته شدن
«مزن»:
ابر.
«دیمه»: باران دائمی بدون
رعد و برق.
این ماده چهار بار در «نهجالبلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «طل»، ج۲، ص۶۸۱.