طَعْم (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طَعْم (به فتح طاء و کسر عین) از
واژگان نهج البلاغه به معنای
طعام خوردن است.
حضرت علی (علیهالسلام) در هنگام بسته شدن آب بر لشکریانش و توصیف
ظالم و ... از این واژه استفاده نموده است.
طَعْم به معنای
طعام خوردن آمده است.
«
طَعِم طَعْماً و طَعاماً: اَکَلَهُ.»
«
طعم» به معنی چشیدن نیز آید.
«
طَعِم الشَیء طَعماً: ذاقَهُ.»
«
طعام» هم
مصدر آمده چنانکه گذشت و هم
اسم به معنی
طعام و خوراک.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
آنگاه که لشگریان
معاویه آب را در
صفّین بر آن حضرت و اصحابش بستند، آن بزرگوار به یارانش چنین فرمود:
«قَدِ اسْتَطْعَموكُمُ الْقِتالَ، فَأَقِرّوا عَلَى مَذَلَّة، وَ تَأْخيرِ مَحَلَّة، أَوْ رَوّوا السُّيوفَ مِنَ الدِّماءِ تَرْوَوْا مِنَ الْماءِ.» «سپاه معاويه با اين عمل (بستن آب بر شما) شما را به پيكار دعوت كرده است؛ اكنون بر سر دو راهى هستيد: يا به
ذلّت و خوارى بر جاى خود بنشيند، و يا شمشيرها را از
خون (آن جبّاران سنگدل) سيراب سازيد).»
استطعام به معنای
طعام خواستن است یعنی خواستهاند که
جنگ را
طعام آنها کنید، معنی کلام در «روی» گذشت.
طعم به معنی مزه مثل شوری و شیرینی نیز آید، درباره غصب خلافت فرموده:
«وَ صَبَرْتُ عَلَى أَخْذِ الكَظَمِ، وَ عَلىْ أَمَرَّ مِنْ طَعْمِ العَلْقَمِ.» «
صبر کردم بر گرفتن خلق (
اختناق) و بر چیزی تلختر از مزه
حنظل.»
«
طعم» (مثل قفل) به معنای
طعام است.
«اكْتَفَى مِنْ دُنْياهُ بِطِمْرَيْهِ، وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ.» «و از غذاها به دو قرص
نان اكتفا كرده است.»
«یعنی من
طعامه»
«
مطاعم» جمع
مطعم و آن محل
طعام و نیز به معنی
طعام است.
درباره ظالم فرموده:
«وَ سَيَنْتَقِمُ اللهُ مِمَّنْ ظَلَمَ ... مِنْ مَطاعِمِ الْعَلْقَمِ.» «
خداوند به زودی از ظالم انتقام میگیرد،... از
طعامهای حنظل.»
مطاعمه و
تطاعم آن است که مثلا
کبوتر منقار خود را در دهان مادهاش داخل کند:
«
اَطعَمَ وَ تَطاعَمَ الحَمام: اَدخَلَ فَمه فی فَم انثاهُ.»
درباره
طاووس و
کلاغ فرموده:
«وَ لَوْ كانَ كَزَعْمِ مَنْ يَزْعُمُ أَنَّهُ يُلْقِحُ دَمْعَة تَسْفَحُها مَدامِعُهُ... لَما كانَ ذلِكَ بأَعْجَبَ مِنْ مُطاعَمَةِ الْغُرابِ.» یعنی «اگر این صحیح باشد که طاووس ماده خود را باردار میکند با اشکی که محلهای اشک او میریزد، این از
مطاعمه کلاغ عجیب نخواهد بود، گویند: کلاغ
نطفه خود را از شکم به دهان میآورد و با منقار در دهان ماده خود مینهد.»
محمد عبده گوید
تشبیه در عدم صحت و در هر دو «گمانی و خیالی» بودن است علتش آن است که کلاغ
جفتگیری خود را پنهان میدارد تا جائیکه مثل زده و گفتهاند: «
اَخفی مِن سَفادِ الغُراب.»
«
طعمه» (مثل لقمه) به معنای خوردنی و روزی (رزق)است.
«اسْتَوْفَى طُعْمَتَهُ.» یعنی «روزیش را تمام کرد.»
موارد زیادی از این ماده بار در «نهجالبلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «طعم»، ج۲، ص۶۷۵.