طَبّ (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طَبّ (به فتح طاء)،
طِبّ (به کسر طاء) و
طُبّ (به ضم طاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای معالجه بدن یا نفس است.
حضرت علی (علیهالسلام) در وصف
حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از این واژه استفاده نموده است.
طَبّ،
طِبّ و
طُبّ به معنای معالجه بدن یا نفس است.
علم طبّ از همان ماده است.
برخی از مواردی که در «
نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در وصف حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده است:
«طَبيبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ، قَدْ أَحْكَمَ مَراهِمَهُ، وَ أمْضى مَواسِمَهُ، يَضَعُ من ذلِكَ حَيْثُ الْحاجَةُ إِلَيْهِ، مِنْ قُلوب عُمْي، وَ آذان صُمٍّ.» «او طبیبی است که طبّ خود را به شدّت به همه جا میبرد، مرهمهای خویش را آماده کرده و میلهای خود را سرخ نموده هر جا که حاجت باشد مرهم مینهد و داغ میگذارد مانند دلهای کور و گوشهای ناشنوا.»
در ملامت اصحابش فرموده است:
«ما بالُكُم؟ ما دَواؤُكُمْ؟ ما طِبُّكُمْ؟ القَوْمُ رِجالٌ أَمْثَالُكُمْ.» «چه دردى داريد؟ دواى شما چيست؟ طبّ شما كدام است؟ آنها هم مردانى همچون شما هستند!»
این سخن را آنگاه فرمود که
ضحاک بن قیس بر اطراف
کوفه شبیخون زد، و
حجر بن عدی از طرف حضرت به دفع او مامور شد، ضحاک به
شام فرار نمود.
این ماده پنج بار در «نهجالبلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «طب»، ج۲، ص۶۷۰.