طهارت جسمی کودک
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کودکان با طهارت روحی که در
آیات و
روایات،
فطرت توحیدی نامیده شده آفریده شدهاند و از نخستین روزی که قدم به
عالم هستی میگذارند، این نور الهی در وجود آنان شعلهور است.
طهارت جسمی کودک با قبول
اسلام محقق میشود، اگر
پدر و
مادر طفل یا یکی از آنها مسلمان باشند، کودک نیز به
تبعیّت از آنها پاک و حکم به مسلمان بودنش میشود، حتی اگر کودکی که دارای هویّت نیست و پدر و مادر شناخته شده ندارد (
لقیط) در
دارالاسلام یعنی ممالک و شهرهای مسلماننشین پیدا شود، طبق نظریّه مشهور بین فقها، به تبعیّت از دارالاسلام، حکم به مسلمان بودنش میشود.
بیتردید،
اسلام سبب طهارت جسم و جان
مسلمان میباشد
و این طهارت گاهی مباشرتاً تحقّق مییابد، به این معنی که فرد
بالغ عاقل یا
کودک ممیّز عاقل، با قبول اسلام از
کفر پاک میگردد و گاهی با
تبعیّت، مانند آنکه کودک به تبعیّت از
پدر یا
مادر و یا هر دو نفر، حکم به مسلمان بودنش میشود. البته تبعیّت دارای اقسامی است که در ادامه به شرح آن میپردازیم:
این
حکم مورد توافق
فقها، بلکه اجماعی است که اگر پدر و مادر طفل یا یکی از آنها مسلمان باشند،
کودک نیز به تبعیّت از آنها پاک و حکم به مسلمان بودنش میشود، اعمّ از اینکه هر دو در حین
انعقاد نطفه کودک، مسلمان باشند و این اعتقاد تا زمان
بلوغ وی ادامه داشته باشد، یا یکی از آنها اینگونه باشد و نیز اعمّ از اینکه یکی از آنها یا هر دو بعد از آنکه در برههای از زمان مسلمان بودند،
مرتد و کافر گردند.
همچنین اگر پدر و مادر طفل در حین انعقاد او کافر باشند و سپس هر دو، یا یکی از آنها مسلمان شوند، این حکم جاری است و در این حکم بین طفل ممیّز و غیرممیّز فرقی نیست. در تمام صورتهایی که ذکر شد، حکم به مسلمان بودن طفل و طهارت جسم و جان وی میگردد؛ این مساله مورد توافق فقیهان
امامیّه است و کسی در آن تردید ننموده است.
دلایل تبعیّت کودک از پدر و مادر در آیات و روایات و گفتار علما بیان شده است:
الف:
خداوند میفرماید: کسانی که
ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنها ایمان اختیار کردند را، در
بهشت به آنها ملحق میکنیم، بیآنکه از عمل آنها چیزی بکاهیم. «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِاِیمَانٍ اَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَمَا اَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِّنْ شَیءٍ
».
برخی از مفسّرین «ذرّیة» در این آیه را بهمعنی فرزند، اعمّ از صغیر و کبیر دانستهاند، در این صورت از آیه استفاده میشود، کودکان مسلمان در
احکام اسلام مثل مساله مورد بحث، ملحق به پدر و مادر خویش میباشند.
برخی دیگر «ذرّیتهم» را «ذریّاتهم» قرائت کردهاند و گفتهاند، معنی آیه چنین میشود: «ما کودکان را در ایمان، تابع پدر و مادر خود قرار دادیم».
در خبر معروف و مشهوری،
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده است: هر کودک بر
فطرت توحید و
خداشناسی متولّد میشود و پدر و مادر او را به آیین یهودیّت و یا نصرانیّت سوق میدهند؛
همین مضمون به طریق صحیح، از
امام صادق (علیهالسّلام) نیز روایت شده است.
بعضی از فقها از جمله
شیخ طوسی به این حدیث برای تبعیّت کودک از پدر یا مادر مسلمان خود، استناد نموده و گفتهاند: اگر مادری که از شوهر مُشرک خود
حامله شده، مسلمان شود یا از او فرزند غیربالغ داشته باشد، به تبعیّت از مادر، حکم به اسلام کودک و نیز جنینی که آن زن در
رحم دارد، میشود.
در خبر دیگری،
راوی میگوید: از امام صادق (علیهالسّلام) سؤال نمودم، مردی در بین
کفّار، اسلام را میپذیرد، سپس مسلمانان بر شهر آنها مسلّط شده، آنها را
اسیر مینمایند؟
حضرت فرمود: مسلمان شدن آن شخص، برای آزادی خود و فرزندان صغیرش کافی است (در این حکم فرزندان از او تبعیّت مینمایند) و آن فرزندان را نمیتوان به اسارت گرفت. «اِسْلاٰمُهُ اِسْلاٰمٌ لِنَفْسِهِ وَلِوُلْدِهِ الصِّغٰارِ وَهُمْ اَحْرٰارٌ».
برخی از فقیهان از جمله
صاحب جواهر به این روایت استدلال نمودهاند. روایات دیگری نیز در این زمینه وجود دارد.
بسیاری از فقها این مساله را اجماعی دانستهاند
و برخی آن را از ضروریّات
فقه امامیّه برشمرهاند.
البته برخی از فقها، مانند
علاّمه حلّی،
صاحب جواهر ،
آیتالله حکیم و دیگران
معتقدند: در بعضی حالات حکم به طهارت و مسلمان بودن کودک به تبعیّت از جدّ یا جدّهاش میشود، بنابراین اگر هر دو یا یکی از جدّ یا جدّه او مسلمان شوند، اعمّ از اینکه جدّ و جدّه پدری باشند یا مادری، کودک نیز به تبعیّت از آنها مسلمان میباشد، مشروط به اینکه پدر طفل در قید حیات نباشد؛ زیرا در این صورت بر جدّ، اطلاق پدر کودک صحیح است.
اگر کودکی که دارای هویّت نیست و پدر و مادر شناخته شده ندارد (
لقیط) در
دارالاسلام (مقصود از دارالاسلام، شهرهایی است که در اسلام بنا شده و
کفّار و
مشرکین در آن نبودهاند یا شهرهایی که در ابتدا برای کفّار بوده و مسلمانان بر آن مسلّط شده باشند و کافران در اینگونه بلاد، تحت حمایت مسلمانان میباشند و به آنها
جزیه پرداخت میکنند.
) یعنی ممالک و شهرهای مسلماننشین پیدا شود، طبق نظریّه مشهور بین فقها، به تبعیّت از دارالاسلام، حکم به مسلمان بودنش میشود.
برخی در اینباره ادّعای عدم خلاف نمودهاند.
برای اثبات این نظریّه، به برخی از روایات که در مباحث گذشته ذکر شد، مانند روایت معروف «مٰا مِنْ مَوْلُودٍ یُولَدُ الّا عَلَی الْفِطْرَةِ فَاَبَوٰاهُ اللَّذٰانِ یُهَوِّدٰانِهِ وَیُنَصِّرٰانِهِ وَیُمَجِّسٰانِهِ»
استدلال شده است.
همچنین به روایاتی که دلالت دارند
صدقه و
وقف بر
لقیط جایز است، میتوان استدلال کرد، زیرا وقف
مؤمن بر
کافر، باطل و غیر جائز است. همچنین به روایاتی که میگوید،
قذف لقیط موجب
حدّ است، میتوان استناد جست،
زیرا برای اجرای حدّ، شرط است کسی که مورد قذف قرار میگیرد، مسلمان باشد.
افزون بر این، سیره قطعی، وجود دارد بر اینکه
امامیّه،
لقیطِ دارالاسلام را مسلمان میداند و احکام اسلام در مورد او به اجرا در میآورد.
انصاری، قدرتالله، احکام و حقوق کودکان در اسلام، ج۲، ص۱۰۳-۱۰۶، برگرفته از بخش «فصل یازدهم اعتقادات کودک»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۱۲/۱۹.