طسم (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طسم:(طسم تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبِینِ)«طسم» (به صورت طاء سین میم خوانده میشود)
حروف مقطعه قرآن میباشد که در اول
سوره شعراء و
قصص آمده است.
از روايات متعددى بر مىآيد كه اين حروف (مقعطه) علامتهاى اختصارى از صفات
خدا و يا مكانهاى مقدسى مىباشد، امّا در عين حال مانع از آن تفسير معروفى كه بارها بر روى آن تأكيد كردهايم نخواهد بود كه خداوند مىخواهد اين
حقیقت را بر همه روشن سازد كه اين كتاب بزرگ آسمانى كه سرچشمه انقلابى بزرگ در تاريخ
بشر است و برنامۀ كامل زندگى سعادتبخش انسانها را در بردارد از
وسیله سادهاى همچون حروف «الفباء» تشكيل يافته كه هر كودكى مىتواند به آن تلفظ كند، اين نهايت
عظمت است كه آنچنان محصول فوقالعاده با اهميتى را از چنين مواد سادهاى ايجاد كند كه همگان آن را در اختيار دارند.
به موردی از کاربرد «طسم» در قرآن، اشاره میشود:
(طسم تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبِینِ) «طسم. این آيات كتاب مبين است.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان درباره حروف مقطعات میفرمایند: ظاهر آنچه در روايات آمده كه غالب حروف مقطعه را به
اسماء حسنای خدا معنا كرده، اين است كه اين حروف از اسماء خدا گرفته شده، حال يا از اول آنها مانند ميم كه فرمود از
ملک و
مجید و
مقتدر گرفته شده، و يا از وسط مانند لام از
اللَّه و ياء از
ولی، پس اين حروف مقطعه اشاراتى هستند بر اساس
رمز، كه هر يک به يكى از اسماء خدا اشاره مىكنند، و اين معنا از طرق
اهل سنت از
ابن عباس و
ربیع بن انس و ديگران نيز روايت شده.
ولى بر خواننده پوشيده نيست كه رمز، اصولا وقتى به كار برده مىشود كه گوينده نمىخواهد ديگران از آنچه او به مخاطب خود مىفهماند سر در آورند، و به اين منظور مطلب خود را با رمز به مخاطب مىرساند تا هم مخاطبش بفهمد و هم ديگران نفهمند، و اين اسماء حسنايى كه در اين روايت حروف مقطعه اوائل سورهها را رمز آن دانسته، اسمايى است كه در بسيارى از موارد از كلام خداى تعالى به آنها يا بطور اجمال و يا بطور تفصيل، تصريح و اشاره شده با اين حال ديگر هيچ فايدهاى براى اين رمز گويى تصور نمىشود. پس بايد براى اين روايات به فرضى كه صحيح باشد، و به راستى از معصوم (ع) صادر شده باشد
فکر وجه ديگرى كرد، و آن اين است كه آن را
حمل كنيم بر اينكه اين حروف دلالت بر آن اسماء دارد، ولى نه به دلالت وضعى. در نتيجه رمزهايى خواهد بود كه منظور و مراد آن بر ما پوشيده است، و به مرتبههايى از آن معانى دلالت دارد، كه براى ما مجهول است، چون آن مراتب نامبرده دقيقتر و رقيقتر و بلندپايهتر از فهم ما است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «طسم»، ج۳، ص ۱۵.