طریقههای صوفیانه غرب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این بخش بیشتر به
طریقههای غربی، و نه صورتهای سنتی طریقههای شرقی که در غرب (آمریکای شمالی، اروپای غربی و استرالیا) پیروان خود را دارند، اشاره میشود.
طریقۀ چشتیه، که به وسیلۀ
عنایت خان در غرب بنیانگذاری شد. پس از او پسرش پیر ولایت خان تعالیم وی را در نیویورک ادامه داد.
دانش او از اندیشهها و آداب صوفیانه، مبتنی بر آموزههای مشایخ هندی و تفاسیر اندیشمندان غربی (مانند
هانری کربن) از
تصوف، همراه با رویکردی روانشناسانه بود.
وی در ۲۰۰۰م رهبری
طریقه را به پسرش ضیاء عنایت خان سپرد.
این طریقه در اروپا نیز پیروانی دارد و شهرت آن به
موسیقی و
سماع است.
از جمله زیرشاخههای این طریقه میتوان به «سماع صلح جهانی»، «نهضت بینالمللی صوفی» در کانادا و «انجمن روحانیت اسلامی صوفی» در سانفرانسیسکو، و نیز شعبۀ نظامیۀ
چشتیه که توسط شیخ افضلالدین نظامی در شیکاگو پدید آمدند، اشاره کرد.
طریقۀ خلوتی جراحی، کـه بـه وسیلـۀ شیـخ مظفراوزاک (د ۱۹۸۶م)، اهل استانبول، در ۱۹۸۰م به غرب راه یافت.
قویترین پایگاه این طریقه در نیویورک به رهبری توسون بیرک و شیخ نور (لِکس هیکسون) بوده است.
محققان آثار مظفر اوزاک (مانند «پردهبرداری از عشق») را بیانگر تصوفی
شریعتگرا میدانند که بیش از آنکه بر محور بینش عقلانی شکل گرفته باشد، بر عشق متمرکز است.
طریقۀ نقشبندی حقانی، کـه بـه وسیلـۀ شیخ نـاظم قـبـرسـی (ز ۱۹۲۲م)، اهل قبرس بنیاد نهاده شد.
این طریقه که از جوامع
مسلمان مدیترانۀ شرقی نشئت گرفته است، شاید از محبوبترین و روبهرشدترین نهضتهای دورگۀ اسلامگرا باشد که در آمریکا و اروپا پیـروان بسیاری در میان مسلمانان مهاجر و غربیان دارد.
با آنکه شیـخ نظام به شدت شریعتگـرا و به جد پایبنـد بـه سنت کهن
نقشبندیه است، اما به
تسامح دینی و گرایشهای کثرتگـرایانه در جذب غیـرمسلمانان نیز باور دارد.
این طریقه از پویایـی
تصوف، و از جلوههایی از کیفیتهای مطلوب بشری که در
عشق و مبانی
شریعت ریشـه دارد، بحث میکند و
مشایخ آن، با تبیین موضوعات معنوی سنتی از طریق تجربههای غرب معاصر، نوعی شیوۀ تربیتی عرفانی را به کار میگیرند.
خلیفۀ شیخ ناظم، هشام کبّانی است که «شورای عالی اسلامی آمریکا» را در
واشینگتن بنیاد نهاد.
این طریقه در میشیگان، ساندیهگو، کالیفرنیا، مونترال و بهویژه شیکاگو فعال است.
جلسات
ذکر در
مساجد و منازل تشکیل میشود و غیرمسلمانان بسیاری از این طریق به
اسلام گرویدهاند.
طریقۀ شاذلیه، این طریقۀ شریعتگرا که نخست توسط
ابوالحسن شاذلی در سدۀ ۱۳ق در شمال افریقا شکل گرفت، پس از ورود به غرب، از طریق نوشتههای رنه گنون و پیروانش اندیشمندان بسیاری را به خود جذب کرد و پس از فریتهوف شووان، به سبب ارتباط معنوی او با
مریم (ع) به
شاذلیۀ مریمیه شهرت یافت.
وی از مهمترین رهبران شاذلیۀ غربی است که اندیشههای او متفکران مشهوری مانند
سید حسین نصر، مارتین لینگز، تیتوس بورکهارت، ویلیام چیتیک، ویکتور دنر، ویلیام استوارت و آلدوس هاکسلی را به خود جذب کرده است.
آداب و آموزههای این طریقه اسلامی است، اما در عین حال اندیشمندان آن به سنتهای معنوی
ادیان دیگر همچون
مسیحیت،
هندویی و سنن بومی آمریکا نیز توجهی خاص دارند.
پیروان حکمت خالده در جوامع معاصر آمریکا در میان اندیشمندان و تحصیلکردگان بیش از نهضتهای دورگۀ آمریکایی ـ اسلامی ــ که پرشمارترین آنها پیروان شیخ ناظم است ــ تأثیرگذار بودهاند، اما با جامعۀ مهاجران مسلمان رابطۀ کمتری برقرار کردهاند.
شاخههای
طریقۀ مریمیه در کشورهای غربی و بسیاری از کشورهای اسلامی نیز حضور دارند و بهرغم آنکه از نظر شمار پیروان، کوچکتر از طریقههای دیگرند، اما وابستگان به آن بیشتر شخصیتهای صاحبنظر و شاخصی هستند که با آثار، سخنرانیها و دیگر فعالیتها، دیدگاه سنتگرایانه را به خوبی در سرتاسر جهان منتشر کردهاند.
از دیگر شاخههای طریقۀ شاذلیه،
درقاویه و
علویه، با خاستگاه افریقای شمالی است که در فرانسه و انگلستان پیروانی دارد.
طریقۀ نعمت اللٰهیه (
نوربخشیه)، این طریقه که بیشتر اعضای آن
ایرانیان مهاجرند، در ۱۹۷۴م با سفر جواد نوربخش به آمریکا به جهان غرب وارد شد و پیروان وی اولین
خانقاه را در ۱۹۷۵م در نیویورک، و سپس در سان فرانسیسکو و نیز در لندن، سیدنی، منچستر، کلن، پاریس و مادرید بنا نهادند.
خانقاه او در لندن از مهمترین مراکز فعالیت این طریقه است.
نوربخش بر آن است که تا حدی از تأکیدات سنتی که این طریقه بر رابطۀ تصوف با شریعت داشته است، فاصله بگیرد و نیاز به عشق و
وجد و اساساً جنبههای جهانی تصوف را جایگزین آن سازد.
این
طریقۀ شیعی به جلسات ذکر بسیار اهمیت میدهد و امروزه در میان آمریکایی و انگلیسیتبارها نیز طرفدارانی دارد.
نوربخش که در لندن اقامت دارد، در رأس طریقت است و ۹ نفر از خلفای او این طریقه را در غرب رهبری میکنند. وی آثاری به زبان انگلیسی در زمینۀ تصوف و
مشایخ صوفیه دارد. دلبستگی او به خاستگاه ایرانیِ تصوف، بیش از همه در اثر او با عنوان «مشایخ صوفیۀ بلخ» آشکار است.
مجلۀ صوفی (فصلنامۀ خانقاهی نعمت اللٰهیه) به دو زبان فارسی و انگلیسی نیز از انتشارات این طریقه است.
شاخههایی از این طریقه در پاریس و نیویورک به رهبری نصر علی شاه، و شاخۀ نعمت اللٰهی ـ گنابادی که توسط رضا علی شاه بنیادگذاری شد، با رهبری پسر وی در تورنتو فعال است. این طریقه همچنین در لسآنجلس و ساندیهگو پیروانی دارد.
طریقۀ
باوا محییالدین، که در ۱۹۷۱م توسط صوفی سریلانکایی،
محمدرحیم باوا محییالدین در فیلادلفیا بنیاد نهاده شد و در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰م رشد و گسترش یافت.
تعالیم باوا محییالدین را ترکیبی از
اسلام و هندویی شمردهاند و این طریقه را نمونهای معاصر از نظریۀ سنتی
عرفان دربارۀ اقطاب و قدیسان یا
اولیا که بر
دعا،
ذکر و
نماز تأکید دارد، دانستهاند.
این طریقه فضایی مطلوب برای پذیرش افرادی از نژادها و ادیان دیگر، با زمینههای متفاوت فرهنگی را فراهم آورده است. و از اینرو، برخی محققان از آن با عنوان سومین جریان در روند تاریخی
تصوف غرب نام میبرند.
شهرت باوا محییالدین با بنای مسجدی در فیلادلفیا در ۱۹۸۳م توسط پیروانش، فزونی یافت.
این
مسجد چنان است که هرکس از هر دینی میتواند بهجز زمانی که مراسم عبادی خاص
مسلمانان صورت میگیرد، برای دعای شخصی خود به آن وارد شود.
پس از مرگ باوا محییالدین، در میان پیروان او این شبهه پدید آمد که آیا وی در پی عمل به
آیینهای اسلامی بود یا میخواست شیوهای برای نوعی رشد باطنی که بشر بهرغم تفاوتهای ادیان به آن نیازمند است، بیاید.
باوا محییالدین جانشینی برای خود تعیین نکرد.
طریقههای مولویه و بکتاشیه،
طریقۀ مولویه در سان فرانسیسکو توسط جلالالدین لوراس، و در انگلیس توسط بولنت رادف و راشد فیلد رهبری میشود.
طریقۀ بکتاشیه نیز در ۱۹۵۰م، توسط مشایخ صوفیِ آلبانیاییِ مقیم آمریکا در دیترویت بنیاد نهاده شد.
بنای اولین مسجد
صوفیان در غرب را به این طریقه نسبت میدهند.
انجمن مطالعات صوفی، که توسط ادریس شاه و برادرش عمر علی شاه، بر محور آثار ادریس شاه پایهگذاری شد.
عمر علی شاه اسلامگراتر از ادریس شاه است و از دهۀ ۱۹۷۰م پیروان بسیاری در لسآنجلس به دست آورده است. وی برای تعالیم خود اصطلاح «سنت» را به کار میبرد و معتقد است که تصوف نه آیین و دین، بلکه یک فلسفۀ علمی است.
جانشین اصلی ادریس شاه در آمریکا رابرت اورنشتاین است.
طریقۀ درقاویه ـ
حبیبیه، کـه بـه وسیلـۀ عـبـدالقـادر مـرابط (عبدالقادر صوفی درقاوی)، از مریدان
محمد بن حبیب درقاوی مراکشی رهبری میشود.
وی ابتدا این طریقه را در ۱۹۷۳م به آمریکا آورد و پس از آن پیروانش که
مرابطون نامیده میشوند، مراکزی در شهرهای دیگر آمریکا و نروژ، انگلستان، اسپانیا، هلند و آلمان بنیاد نهادند.
این طریقه به شدت شریعتگرا و پیرو
فقه مالکی است و به سبب سختگیریهای بسیار پیروان پرشماری ندارد.
دیگر طریقههایی که میتوان به آنها اشاره کرد، اینهاست:
طریقۀ رفاعیه، که دارای شاخۀ رفاعی حسینی در نیویورک و شاخۀ قادری ـ رفاعی در سان فرانسیسکو است؛
طریقۀ تیجانیه که بیشتر اعضای آن مهاجران مسلمان افریقایی و درصد کمی از آنان
مسلمانان آمریکایی ـ افریقاییاند و در شهرهای مختلف آمریکا شعبههایی دارد؛
طریقۀ اویسی شاه مقصودی، که خاستگاهی
شیعی و
ایرانی دارد و در کالیفرنیا، سن رافائل و همچنین در لسآنجلس با برقراری جلسات
دعا و شعرخوانی و دیگر
شعائر دینی فعالیت دارد؛ مکتب
طریقۀ اویسی، که با گرایشهای روانشناسانه در کالیفرنیا فعال است؛
طریقۀ جعفری شاذلی، که به رهبری فضلالله حائری در تکزاس فعالیت دارد.
طریقههای صوفیانه در کانادا نیز تشکیل شد. اولین فعالیتهای صوفیه در تورنتو در ۱۹۷۳م به دست محمد عبدالعلیم صدیقی آغاز شد و بعدها سازمانهای صوفیه مانند حلقۀ صوفی تشکیل شدند.
در مونترال
طریقۀ برهانیه از
مصر، بیشترین عضو را دارد.
از دیگر طریقههای فعال در مونترال میتوان از طریقۀ شیعی
اسماعیلیه با خاستگاه آسیای جنوبی، و
طریقۀ احمدیه با منشأ هندی نام برد.
امروزه طریقههای
چشتیه و پیروان عنایت خان،
علویه،
قادریه،
نقشبندیه،
نقشبندی حقانی و
رفاعیه در شهرهای مختلف کانادا مانند تورنتو، ویکتوریا، ونکوور و اوتاوا به فعالیت مشغولاند.
به سبب حضور گستردۀ مهاجران ترک در آلمان، رشد طریقههای ترک یکی از ویژگیهای تصوف در این کشور است.
بزرگترین مراکز اسلامی متعلق به طریقههای ترک نقشبندیه، یعنی «سلیمانچی» و «نورچو» و «ملی گوروش» است که ساختار درونی و گرایشهای اعتقادی متفاوتی دارند.
از طریقههای شیعی میتوان به
نعمت اللٰهی و
بکتاشی، و از دیگر طریقههای سنی به قادریه، رفاعیه، مولویه،
جراحی،
برهانیه،
درقاوی،
چشتی قادری،
قادری رفاعی و علوی اشاره کرد.
مرکز صوفیانۀ «هاوس اشنده» در شمال آلمان با مدیریت عبدالفاتح، و نیز طریقههای اویسی شاه مقصودی و مجددی نقشبندی، و بنیاد حقانی به رهبری محمدناظم حقانی از شاخۀ خالدی نقشبندیه نیز در آلمان و اتریش حضور دارند.
افزون بر این، گرایشهای باطنی و معتقد به وحدت متعالی ادیان، مانند
شاذلیه و تئوسوفی نیز در آلمان به چشم میخورد.
محققان دربارۀ شمار تخمینی صوفیان در آلمان، آمارهای متفاوتی از هزار و ۱۰ هزار تا بیش از ۲۰۰ هزار ارائه کردهاند، اما این آمارهای تخمینی خود بیانگر ویژگی مهم دیگر تصوف در آلمان، یعنی حضور پنهان و نامرئی صوفیان بوده است.
برخی از محققان نیز برآن باورند که جریانهای صوفیانه در فضای دانشگاهی آلمان فراموش شدهاند و کوششهای فعلی که برای ارائۀ اطلاعاتی در این زمینه صورت میگیرد، سطحی و ظاهری است.
چنانکه اشاره شد، در انگلستان گستردهترین طریقههای صوفی متعلق به مهاجران پاکستانی است که با مشایخ خود در پاکستان در ارتباطاند و این در حالی است که نسلهای جوانتر بهتدریج از آنها فاصله گرفتهاند.
شاخههای مختلف این طریقهها در شهرهایی چون لندن، بیرمینگام، منچستر و بردفورد وجود دارند.
در لندن و بیرمینگام،
طریقۀ نقشبندی حقانی افزون بر پاکستانیها، پیروانی از ترکزبانان و آسیای جنوبی و نیز غربیان دارد.
اما یکی از مهمترین جریانهای صوفیانه در انگلیس متعلق به شیخ زندهپیر (د ۱۹۹۹م)، از مشایخ
طریقۀ نقشبندیه است که در حال حاضر ۳ خلیفۀ او به نامهای صوفی صاحب، آلام دین و حاجی کریم نمایندۀ ۳ شاخۀ مختلف این طریقه در انگلستان هستند.
افزون بر نقشبندیه، قادریه و چشتیه از مهمترین طریقههای فعال در انگلستاناند.
از ویژگیهای بارز تصوف در انگلستان آن است که گروههای صوفیۀ مختلف و ناهمگون، در کنار هم و در یک شهر و با تکیه بر مشابهتهای خود فعالیت میکنند.
این گروهها بیشتر دارای دیدگاههایی آمیختهاند، و با آنکه غالباً برای زبان اردو و پذیرش اعضای پاکستانی ارجحیت قائلاند، اما از میان پیروان ادیان دیگر نیز عضو میپذیرند و در فعالیتهای طریقتی آنان گاه تساوی جنسی، و گاه جدایی و تفکیک مشاهده میشود.
نکتۀ دیگر وجود پیروان تحصیلکرده از میان پاکستانیهای متولد غرب است که نشاندهندۀ جذابیت گرایشهای صوفیانه در این قشر است که در میان آنها تصوف به معنای اخلاقی و اجتماعی آن، و نیز دریافت تجربهای متعالی که معرفتی حقیقیتر و عمیقتر است، به شمار میآید.
گفتنی است که در تصوف انگلستان، شهر گلاستونبری در جنوب غربی این کشور از جایگاه ممتازی برخوردار است.
این شهر به سبب پیشینۀ خاص تاریخی، شرایط جغرافیایی و طبیعی فوقالعاده و خصوصیت سیاحتی ـ زیارتی آن جذابیت ویژهای دارد و همه ساله میزبان گردهماییهای صوفیان مختلف از جمله طریقههای چشتیۀ عنایت خان،
حقانیه و نقشبندیه بوده است.
شاید بتوان گفت که تصوف در فرانسه نسبت به دیگر کشورهای اروپایی حضوری بسیار آشکارتر و فعالتر دارد.
چنانکه گفته شد، بیشترین مهاجران
مسلمان به فرانسه از
الجزایر هستند که از اوایل
سدۀ ۱۹م به آنجا آمده بودند و در دهۀ ۱۹۵۰م شمار آنان به بیش از یک میلیون نفر میرسید.
پس از این زمان مهاجرانی از افریقای جنوبی و ترکیه نیز به این کشور وارد شدند.
مسلمانان در گروههای نژادی متفاوت، عقاید و آداب گوناگونی دارند و تمایز
طریقههای صوفیه در فرانسه، بیشتر تابع تفاوتهای نژادی است، چنانکه مهاجران افریقای جنوبی بیشتر عضو طریقههای علویه، شاذلیه و قادریهاند و مهاجران افریقای شمالی بیشتر در طریقههای
تیجانیه و
مریدیه، و ترکزبانان در طریقۀ نقشبندیه جذب شدهاند.
افزون بر آن، در فرانسه نیز تفاوت دیدگاههای دینی مهاجران اولیه با نسلهای دوم و سوم آنان به چشم میخورد و دینداری در میان نسلهای بعدی به همان منوال به سوی کاهش پایبندی به آداب سنتی و گرایش به درونی ساختن ارزشهای دینی پیش میرود.
ورود مسلمانان به استرالیا از نیمۀ سدۀ ۱۹م آغاز شد و اولین مهاجران مسلمان از آسیای جنوب غربی بودند.
از اواخر این سده و اوایل سدۀ ۲۰م حضور مسلمانان در استرالیا رو به فزونی نهاد و در دهۀ ۱۹۵۰م این کشور مهاجرانی از کشورهای مدیترانهای، و پس از ۱۹۷۵م، از
ترکیه و
لبنان و نیز از کشورهای غربی داشته است.
اما بیشترین جمعیت
مسلمان استرالیا لبنانیها هستند که با ترکها، ۸۰ تا ۸۳٪ مسلمانان را تشکیل میدهند.
آنها بیش از همه از تضادهای فرهنگی میان آداب اسلامی و شیوههای محلی رنج میبرند و وضعیت چندان مناسبی ندارند.
در جامعۀ
مسلمان استرالیا تنوع نژادی همگام با تنوع فرقهای به چشم میخورد و در آن حضور
اهل سنت بیش از
شیعیان است.
بخشی از این تنوع را جوامع کوچکی از فرقههای
علویه،
احمدیه،
اسماعیلیه و
دروزیها تشکیل میدهند.
تعالیم صوفیانه به وسیلۀ شیخ ابراهیم نصر، از مریدان تانر انصاری، فارغالتحصیل دانشگاه کالیفرنیا، به استرالیا وارد شد.
وی از مشایخ
طریقۀ رفاعی قادری بـود و تعالیم خود را در قالب
ذکر،
موسیقی و جلسات مباحثۀ معنوی، بهویژه
مراقبه ارائه میکرد.
مرکز مهم فعالیتهای صوفیانه در استرالیا «مرکز
تصوف و
عرفان استرالیا» است که بـه وسیلۀ فاطمه فلور ناصری بونین ــ ایـرانـی تبـار ــ ایجاد گردید.
وی که تعالیم خود را بر رویکردهای روانشناسانه استوار ساخته است، رهبری این مؤسسه را برعهده گرفت.
این مرکز هدف خود را ارتقای آگاهی افراد نسبت به
توحید و حضور
خداوند در عالم، و
سلوک معنوی در زندگی از طریق تصوف که بُعد باطنی و معنوی است، تعریف میکند.
(۱) رادفر، ابوالقاسم، ترجمههای آثار مولانا، تحفههای آن جهانی، به کوشش علی دهباشی، تهران، ۱۳۸۴ش.
(۲) زرینکوب، عبدالحسین، جستوجو در تصوف ایران، تهران، ۱۳۷۶ش.
(۳) صدری افشار، غلامحسین، حاشیه بر تاریخ ادبی ایران (از سنایی تا سعدی) ادوارد براون، ترجمۀ غلامحسین صدری افشار، تهران، ۱۳۵۱ش.
(۴) نصر، سیدحسین، آشنایی با ملاصدرا در مغرب زمین، تهران، ۱۳۴۰ش.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تصوف»، ج۱۵، ص۵۹۵۷.