طبقهبندی حیوانات (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حیوانات بر اساس ملاکهای متفاوتی طبقهبندی میشوند، مانند
کیفیت راه رفتن،
مکان حرکت و زندگی و جنسیت.
اولین معیار،
کیفیت راه رفتن حیوانات است.
• «والله خلق کل دابة من ماء فمنهم من یمشی علی بطنه ومنهم من یمشی علی رجلین ومنهم من یمشی علی اربع...؛
و
خداوند هر جنبندهاى را از آبى آفریده، پس برخى از آنها بر روى
شکم مىرود (مانند
مار و
ماهی و سایر
خزندگان) و برخى بر دو پا مىرود (مانند
انسان و
پرندگان) و برخى بر چهار پا مىرود. خداوند هر چه بخواهد مىآفریند، حقّا كه خداوند بر هر چیز تواناست.»
یکی از معیارهای طبقهبندی حیوانات در
قرآن کیفیت راه رفتن آنهاست. براین اساس خداوند متعال حیوانات را به سه
گروه بزرگ تقسیم مینماید:
۱- (فَمِنْهُمْ مَنْ یمْشِی عَلى بَطْنِهِ)
گروهى از آنها بر شكم خود راه مىروند (خزندگان) .
۲- (وَ مِنْهُمْ مَنْ یمْشِی عَلى رِجْلَینِ)
گروهى بر روى دو پا راه مىروند (انسانها و پرندگان) .
۳- (وَ مِنْهُمْ مَنْ یمْشِی عَلى أَرْبَعٍ)
گروهى بر روى چهار پا راه مىروند (چهارپایان) .
در اینجا سؤالى پیش مىآید كه حیوانات منحصر به این سه
گروه نیستند (خزندگان و دو پایان و چهارپایان) بلكه جنبندگان زیادى هستند كه بیش از چهار پا دارند؟ پاسخ این
سؤال در خود
آیه نهفته است زیرا در جمله بعد مىفرماید: (یخْلُقُ اللَّهُ ما یشاءُ) خدا هر چه را بخواهد مىآفریند، به علاوه مهمترین حیواناتى كه
انسان با آن سر و كار دارد همین سه
گروه است، از این گذشته بعضى معتقدند كه حتى حیواناتى كه بیش از چهار پا دارند تكیه گاه اصلى آنها تنها بر چهار پا است و بقیه بازوهاى كمكى آن محسوب مىشود.
دومین معیار،
مکان زندگی حیوانات است.
• «احل لکم صید البحر وطعامه متـعـا لکم وللسیارة وحرم علیکم صید البر مادمتم حرمـا...؛
بر شما شكار كردن از
دریا و خوردن از شكار آن (در حال
احرام) حلال شد تا وسیله برخوردارى شما و مسافران باشد، و بر شما شكار از خشكى مادامى كه در حال احرامید
حرام است، و از خدایى كه به سوى او گرد آورده خواهید شد پروا كنید.»
یکی از معیارهای طبقهبندی حیوانات در
قرآن مکان زندگی حیوانات میباشد، بر این اساس حیوانات به دو
گروه بزرگ تقسیم میشوند.
۱- (صید البحر)
گروهی از حیوانات بحری هستند، یعنی در آب زندگی میکنند مانند ماهیها.
۲- (صید البر)
گروهی از حیوانات بری هستند، یعنی در خشکی و
صحرا زندگی میکنند مانند شتر، گاو، گوسفند و غیره.
آیت الله مکارم در
تفسیر آیه فوق مینویسد: صید دریا و طعام آن براى شما در حال احرام حلال است (أُحِلَّ لَكُمْ صَیدُ الْبَحْرِ وَ طَعامُهُ). در اینكه منظور از طعام چیست؟ بعضى از مفسران
احتمال دادهاند كه مراد ماهیانى است كه بدون صید میمیرند و بروى
آب مىمانند، در حالى كه مىدانیم این سخن درست نیست، زیرا ماهى مرده خوردنش
حرام است، اگر چه در بعضى از
روایات اهل تسنن تصریح به
حلیت آن شده است. آنچه بیشتر از ظاهر آیه استفاده مىشود این است كه منظور از طعام همان خوراكى است كه از ماهیان صید شده ترتیب داده شود، زیرا آیه مىخواهد دو چیز را مجاز كند نخست صید كردن و دیگر غذاى صید شده خوردن. ضمنا از
مفهوم این تعبیر فتواى معروفى كه در میان فقهاى ما وجود دارد، نیز اجمالا استفاده مىشود كه در مورد حیوانات صحرایى نه تنها اقدام به صید كردن حرام است بلكه خوردن گوشت حیوانات صید شده نیز مجاز نیست. ولى بار دیگر به عنوان تاكید به حكم سابق بازگشته، مىگوید: ما دام كه در حال احرام هستید صیدهاى صحرایى بر شما حرام است (وَ حُرِّمَ عَلَیكُمْ صَیدُ الْبَرِّ ما دُمْتُمْ حُرُماً).
سومین
معیار از ملاکهای
تقسیم حیوانات، اهلی و وحشی بودن آنهاست.
• «وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ؛
و آن گاه كه همه
حیوانات وحشی محشور شوند (از محل
مرگ خود بیرون آیند).» .
• «یـایها الذین ءامنوا اوفوا بالعقود احلت لکم بهیمة
الانعـم الا ما یتلی علیکم غیر محلی الصید وانتم حرم...؛
اى كسانى كه
ایمان آوردهاید، به پیمانها و قراردادهاى خود (پیمانهایتان با خود مانند
نذر و
عهد و
قسم و با
مردم مانند
عقود و قراردادهاى دیگر، و با خداوند مانند
التزام به
احکام دین كه از آن جمله التزام به
حلّیت و
حرمت برخى از اشیاء است) وفا كنید. (گوشت) چهارپایان زبان بسته (و جنینهاى آنها كه در وقت
تذکیه مرده از شكم مادر بیرون مىآیند) براى شما كه حلال شمارنده
صید در حال احرام نیستید حلال شده جز آنچه بر شما خوانده مىشود (كه
استثنا شده) همانا خداوند هر چه را بخواهد حكم مىكند.»
یکی دیگر از معیارهای طبقهبندی حیوانات که در
قرآن کریم به آن اشاره شده اهلی یا وحشی بودن حیوانات میباشد، بر این اساس حیوانات به دو
گروه بزرگ تقسیم میشوند.
بنابراین تقسیمبندی دستهای از حیوانات اهلی هستند و دستهای وحشی. حال بعضی از حیوانات وحشی شکارچی،
درنده و حرام گوشت هستند مانند شیر و گرگ و بعضی از آنها حلال گوشت هستند.
۱- (وحوش)
گروهی از حیوانات هستند که به
انسان انس ندارند. وحشى در مقابل اهلى است.
راغب در
مفردات میگوید: وحش خلاف انس است، حیواناتیكه با انسان انس ندارند وحش خوانده میشوند جمع آن وحوش است.
۲- (اهلی)
گروهی از حیوانات هستند که به انسان انس دارند، مانند بهائم و
انعام (گاو، گوسفند،
استر،
الاغ،
اسب و غیره).
خود وحوش هم به دو
گروه قسمت میشوند:
۱- (درندگان حرام گوشت)؛ خداوند متعال در
قرآن کریم در تعابیر مختلفی به
حیوانات درنده اشاره میکند. یکی از این تعابیر سبع و دیگری جوارح است. گاهی هم نام بعضی از حیوانات درنده را به صراحت میآورد، مانند شیر و گرگ و سگ.
• «وما اکل السبع»
• «وما علمتم من الجوارح»
۲- (علفخواران حلال گوشت)؛ خداوند متعال در
قرآن کریم در تعابیر مختلفی به علفخواران حلال گوشت اشاره میکند گاهی آن را در قالب الفاظی مانند بهیمه و
انعام میآورد و گاهی نام بعضی از علفخواران حلال گوشت را به صراحت میآورد، مانند
گاو،
شتر،
بز و
گوسفند.
تركیب (بَهِیمَةُ
الْأَنْعامِ) در
قرآن سه بار آمده و در هر بار به «
انعام» اضافه شده است در باره
انعام گفتهاند كه مراد از آن ازواج هشتگانه از علفخواران حلال گوشت است، که یک قسم از آنها اهلی و قسم دیگر وحشی هستند.
چهارمین ملاک در دستهبندی حیوانات مکان
حرکت آنهاست.
• «وما من دابة فی الارض و لا طئر یطیر بجناحیه الا امم امثالکم...؛
و هیچ جنبندهاى در
زمین و نه پرندهاى كه با دو بال خود پرواز مىكند نیست مگر اینكه امتهایى همانند شمایند (در
هدف خلقت و تعیین عمر و بقاء
نسل و كیفیت زندگى)- ما چیزى را در كتاب خود (كتاب
لوح محفوظ از نظر بیان و در كتاب
تکوین از نظر خلقت) فروگذار نكردهایم- سپس همگى (در
روز قیامت از نقطه مرگشان) به سوى پروردگار خود گردآورى مىشوند.»
بر اساس مکان حرکت،
قرآن حیوانات را در دو
گروه طبقهبندی میکند.
۱- (دابة فی الارض) شامل تمام جنبدگان روی زمین میشود.
۲- (طائر یطیر بجناحیه) شامل تمام پرندگانی میشود که با دو بال پرواز مىكنند.
دابه از ماده دبب بمعنى آهسته راه رفتن و قدمهاى كوتاه برداشتن است، و معمولا به همه جنبندگان روى زمین گفته مىشود، طائر به هر گونه پرندهاى گفته مىشود، منتها چون در پارهاى از موارد به امور معنوى كه داراى پیشرفت و جهش هستند این كلمه اطلاق مىشود در
آیه مورد بحث براى اینكه نظر فقط روى پرندگان متمركز شود جمله: یطیر بجناحیه یعنى با دو بال خود پرواز مىكند به آن افزوده شده.
پنجمین معیار طبقهبندی حیوانات
جنسیت است.
• «ثمـنیة ازوج من الضان اثنین ومن المعز اثنین قل ءالذکرین حرمام الانثیین اما اشتملت علیه ارحام الانثیین...؛
هشت جفت را (هشت فرد توأم با جفتش را آفرید) از گوسفند دو فرد (نر و ماده) و از بز دو فرد (نر و ماده). یا هشت جفت آفرید، از گوسفند دو جفت (اهلى و وحشى) و از بز دو (جفت اهلى و وحشى) بگو: آیا خداوند نرهاى آن دو را
حرام كرده یا مادهها را؟»
• «ومن الابل اثنین ومن البقر اثنین قل ءالذکرین حرمام الانثیین اما اشتملت علیه ارحام الانثیین...؛
و نیز از شتر دو فرد یا دو جفت و از گاو دو فرد یا دو جفت (بیافرید). بگو: آیا خداوند نرهاى آن دو را حرام كرده یا مادهها را؟ یا آنچه را كه
رحم آن دو ماده در بر گرفته؟ آیا هنگامى كه خداوند شما را به این (
تحریم بدعتى) توصیه نمود حاضر بودید؟! پس چه كسى ظالمتر است از آنكه بر خدا
دروغ بندد تا مردم را به نادانى گمراه سازد؟! خداوند هرگز
گروه ستمكاران را
هدایت نمىكند.»
• «حتی اذا جاء امرنا وفار التنور قلنا احمل فیها من کل زوجین اثنین...؛
(
نوح و قومش در انتظار بودند) تا آن گاه كه فرمان ما (امر ما به
فرشتگان یا
اراده حتمی ما) در رسید و (
آب از) تنور فوران كرد، گفتیم: در آن
کشتی از هر نوع حیوانى دو زوج (یك جفت نر و ماده) سوار كن و نیز خاندان خود را- جز كسى كه گفتار (ازلى ما) درباره (هلاكت) او گذشته است (
همسر و یك پسرت)- و كسانى را كه ایمان آوردهاند (سوار كن)؛ و جز اندكى با او ایمان نیاورده بودند.»
بنابر جنسیت حیوانات به دو
گروه بزرگ تقسیم میشوند.
۱- (حیوانات
مذکر و نر)
۲- (حیوانات
مونث و ماده)
(من کل زوجین اثنین)- یعنى ما به نوح دستور دادیم كه از هر جنسى از اجناس حیوانات یك جفت یعنى یك نر و یك ماده سوار بر كشتى كن.
آیت الله مکارم در
تفسیر ازواج هشتگانه
انعام مینویسد: خداوند هشت جفت از چهارپایان را براى شما آفرید، از گوسفند و میش یك جفت (نر و ماده) و از بز یك جفت (نر و ماده). در آیه بعد چهار زوج دیگر را بیان مىكند و مىفرماید: از شتر، دو زوج (نر و ماده) و از گاو هم دو زوج (نر و ماده) قرار دادیم.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «طبقهبندی حیوانات».