• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ضُرّ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





ضَرّ و ضُرّ (به فتح و ضم ضاد) از واژگان قرآن کریم به معنای ضد نفع است.
ضَرّ (به فتح ضاد) مطلق ضرر و زیان است.
در مقابل این واژه، واژه ضُرّ (به ضم ضاد) به معنای بدحالی است.
کلمه ضرّاء نُه بار در قرآن مجید آمده است.
مشتقات ضُرّ که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
ضَرَر (به فتح ضاد و راء) به معنای بدحالی و نقصان؛
اِضطرار (به کسر الف و سکون ضاد) به معنای احتیاج و اجبار؛
ضِرار (به کسر ضاد) به معنای ضرر زدن؛
ضَرّاء (به فتح ضاد) به معنای سختی‌های بدنی است.

فهرست مندرجات

۱ - معنای ضَرّ و ضُرّ
۲ - کاربردها
       ۲.۱ - ضَرًّا (آیه ۷۶ سوره مائده)
       ۲.۲ - ضَرُّهُ‌ (آیه ۱۳ سوره حج)
       ۲.۳ - الضُّرُّ (آیه ۸۸ سوره یوسف)
       ۲.۴ - الضُّرُّ (آیه ۸۳ سوره انبیاء)
       ۲.۵ - ضُرٌّ (آیه ۳۳ سوره روم)
       ۲.۶ - بِضُرٍّ (آیه ۱۷ سوره انعام)
       ۲.۷ - ضرر
              ۲.۷.۱ - الضَّرَرِ (آیه ۹۵ سوره نساء)
       ۲.۸ - اضطرار
              ۲.۸.۱ - اَضْطَرُّهُ‌ (آیه ۱۲۶ سوره بقره)
              ۲.۸.۲ - نَضْطَرُّهُمْ‌ (آیه ۲۴ سوره لقمان)
              ۲.۸.۳ - اضْطُرَّ (آیه ۱۷۳ سوره بقره)
              ۲.۸.۴ - الْمُضْطَرَّ (آیه ۶۲ سوره نمل)
              ۲.۸.۵ - تُضَارَّ (آیه ۲۳۳ سوره بقره)
              ۲.۸.۶ - یُضَارَّ (آیه ۲۸۲ سوره بقره)
       ۲.۹ - ضرار
              ۲.۹.۱ - ضِراراً (آیه ۲۳۱ سوره بقره)
              ۲.۹.۲ - ضِراراً (آیه ۱۰۷ سوره توبه)
       ۲.۱۰ - ضرّاء
              ۲.۱۰.۱ - الضَّرَّاءُ (آیه ۹۵ سوره اعراف)
              ۲.۱۰.۲ - ضَرَّاءَ (آیه ۵۰ سوره فصلت)
              ۲.۱۰.۳ - ضَرَّاءَ (آیه ۱۰ سوره هود)
              ۲.۱۰.۴ - الضَّرَّاءِ (آیه ۱۷۷ سوره بقره)
۳ - تعدادکاربردها
۴ - پانویس
۵ - منبع


ضَرّ به معنای پیوسته در مقابل نفع است.
در مقابل این واژه، واژه ضُرّ (به ضم ضاد) به معنای بدحالی است.
راغب اصفهانی در مفردات و جوهری در الصحاح ضُرّ را بدحالی گفته‌اند. «الضُّرُّ: سُوءُ الْحَالِ»
راغب اصفهانی اضافه می‌کند: اعمّ از آن‌چه در نفس باشد، مثل فقد علم و عفت، یا در بدن، مثل نقص عضو، یا در حال، مثل کمی مال و جاه.
در مقابل واژه ضُرّ، واژه ضَرّ به معنای مطلق ضرر و زیان قرار دارد.
شیخ طبرسی (رحمةاللّه) از صاحب العین‌ نقل کرده ضرّ (به فتح و ضم) دو لغت‌اند، ولی چون با نفع مقابل کرده ضاد آن‌ مفتوح خوانده می‌شود.
اقرب الموارد هر دو را ضد نفع، سوء الحال و سختی گفته و از کلیات ابوالبقا نقل می‌کند ضَرّ به فتح در هر ضرر شایع است و با ضمّ مخصوص به ضرر نفس است مثل مرض و لاغری.
پس ضَرّ به فتح (ض) مطلق ضرر و زیان است مقابل نفع، ولی ضُرّ به ضم به معنی بدحالی است. آیاتی‌که درباره هر دو تعبیر نقل شده این فرق را تایید می‌کنند.


به مواردی از ضُرّ که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - ضَرًّا (آیه ۷۶ سوره مائده)

در قرآن مجید ضَر (به فتح ضاد)، پیوسته مقابل نفع آمده، مثل‌:
(لا یَمْلِکُ لَکُمْ‌ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً)
(آيا جز خدا چيزى را مى‌پرستيد كه مالک سود و زيانى براى شما نيست.)


۲.۲ - ضَرُّهُ‌ (آیه ۱۳ سوره حج)

(یَدْعُوا لَمَنْ‌ ضَرُّهُ‌ اَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ)
(او جز خدا چيزى را مى‌خواند كه نه زيانى به او مى‌رساند، و نه سودى.)


۲.۳ - الضُّرُّ (آیه ۸۸ سوره یوسف)

برخلاف ضُرّ (به ضم ضاد) كه هيچ وقت با نفع يک‌جا نيامده است. مثل‌:
(یا اَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنا وَ اَهْلَنَا الضُّرُّ.)
(اى عزیز مصر! ما و خاندان ما را پريشانى و قحطی فراگرفته.)


۲.۴ - الضُّرُّ (آیه ۸۳ سوره انبیاء)

(وَ اَیُّوبَ اِذْ نادی‌ رَبَّهُ اَنِّی مَسَّنِیَ‌ الضُّرُّ وَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ • فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَکَشَفْنا ما بِهِ مِنْ‌ ضُرٍّ)
ایّوب را به ياد آور هنگامى كه پروردگارش را خواند و عرضه داشت: ناراحتى و مشكلات شديد به من روى آورده؛ و تو مهربان‌ترينِ مهربانانى. • ما دعاى او را مستجاب كرديم؛ و ناراحتى‌هايى را كه داشت برطرف ساختيم.)


۲.۵ - ضُرٌّ (آیه ۳۳ سوره روم)

در بعضی آیات، مقابل رحمت آمده مثل‌:
(وَ اِذا مَسَّ النَّاسَ‌ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنِیبِینَ اِلَیْهِ ثُمَّ اِذا اَذاقَهُمْ مِنْهُ رَحْمَةً اِذا فَرِیقٌ مِنْهُمْ بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَ)
(هنگامى كه رنج و زيانى به مردم برسد، پروردگار خود را مى‌خوانند در حالى‌كه توبه‌كنان به سوى او باز مى‌گردند؛ امّا همين كه خداوند رحمتى از جانب خويش به آنان بچشاند و ناراحتى آنان برطرف شود، در آن هنگام گروهى از آنان براى پروردگارشان همتا قائل مى‌شوند.)


۲.۶ - بِضُرٍّ (آیه ۱۷ سوره انعام)

در بعضی موارد مقابل خیر به‌کار رفته مثل‌:
(وَ اِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ‌ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ اِلَّا هُوَ وَ اِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ)
(اگر خداوند زيانى به تو برساند، هيچ كس جز او نمى‌تواند آن را برطرف سازد؛ و اگر خيرى به تو رساند، او بر هر چيزى تواناست.)


۲.۷ - ضرر

ضَرر اسم به معنی بدحالی و نقصان است. جمع آن اضرار می‌باشد.
در مجمع البیان آن‌را نقصان معنی کرده و می‌فرماید: آن هر چیزی است که ضرر کند و نقصان رساند مثل کوری، مرض، علت.

۲.۷.۱ - الضَّرَرِ (آیه ۹۵ سوره نساء)

(لا یَسْتَوِی الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ اُولِی‌ الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ)
(هرگز افراد باايمانى كه بدون بيمارى و ناراحتى، از جهاد خوددارى مى‌كنند، با مجاهدانى كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد كردند، يكسان نيستند. خداوند، مجاهدانى را كه با مال و جان خود جهاد نمودند، بر كسانى كه از جهاد خوددارى كرده‌اند مقام برترى بخشيده.)
مراد از (اولی الضرر) کسانی است که نقص عضوی یا علل دیگری دارند که نمی‌توانند به جهاد روند. احتمال قوی دارد که آنان‌که در اثر فقد مال و وسیله از رفتن به جهاد معذوراند نیز داخل در اولی الضرر باشند که عده‌ای پیش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌آمدند، زاد و راحله می‌خواستند، آن حضرت می‌فرمود من وسیله در اختیار ندارم تا شما را تجهیز کنم، آن‌ها نیز اشک ریزان بر می‌گشتند.
چنان‌که فرموده: (وَ لا عَلَی الَّذِینَ اِذا ما اَتَوْکَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لا اَجِدُ ما اَحْمِلُکُمْ عَلَیْهِ تَوَلَّوْا وَ اَعْیُنُهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ)
(و نيز گناهى نيست بر آن‌ها كه وقتى نزد تو آمدند كه آنان را بر مركبى براى جهاد سوار كنى، گفتى: «مركبى كه شما را بر آن سوار كنم، در اختيار ندارم.» از نزد تو بازگشتند در حالى‌كه چشمانشان از اندوه اشكبار بود؛ زيرا چيزى نداشتند كه در راه خدا انفاق كنند و با آن به ميدان بروند.)


۲.۸ - اضطرار

اِضْطِرار به معنی احتیاج و اجبار است.
اضطرار در واقع حمل غیر بر ضرر است.
تحمیل کننده شاید از کنار و شاید حالت و امری در خود شخص باشد، مثل گرسنگی و مرض و غیره.


۲.۸.۱ - اَضْطَرُّهُ‌ (آیه ۱۲۶ سوره بقره)

(ثُمَ‌ اَضْطَرُّهُ‌ اِلی‌ عَذابِ النَّارِ)
(سپس آن‌ها را به عذاب دوزخ مى‌كشانم.)
در این آیه و آیه بعدی تحمیل از کنار بوده و از طرف‌ خداوند است.


۲.۸.۲ - نَضْطَرُّهُمْ‌ (آیه ۲۴ سوره لقمان)

(نُمَتِّعُهُمْ قَلِیلًا ثُمَ‌ نَضْطَرُّهُمْ‌ اِلی‌ عَذابٍ غَلِیظٍ)
«اندكى برخوردارشان كنيم‌ سپس او را به عذاب آتش مجبورش می‌کنیم و به اجبار در آتش می‌کشم.»


۲.۸.۳ - اضْطُرَّ (آیه ۱۷۳ سوره بقره)

(فَمَنِ‌ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا اِثْمَ عَلَیْهِ)
«هر که ناچار و محتاج شود؛ در حالی‌که قبلا طالب نیست و در خوردن زیاده روی نمی‌کند بر او گناهی نیست.»
در این‌جا و نظیر آن تحمیل از خود شخص است که گرسنگی و فقر باشد.


۲.۸.۴ - الْمُضْطَرَّ (آیه ۶۲ سوره نمل)

(اَمَّنْ یُجِیبُ‌ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ)
(يا كسى كه دعاى مضطر را هنگامى كه او را بخواند اجابت مى‌كند و ناراحتى او را برطرف مى‌سازد.)
مضطرّ به معنی درمانده و ناچار است‌.


۲.۸.۵ - تُضَارَّ (آیه ۲۳۳ سوره بقره)

(لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ)
«مادر به واسطه فرزندش به شوهر ضرر نرساند هم‌چنین شوهر به واسطه فرزندش به زن ضرر نرساند.»
(لا تُضَارَّ) در قرآن‌ها به فتح (راء) است، ولی به فتح و ضمّ هر دو خوانده شده است. اگر با رفع خوانده شود اخبار است به معنای امر یعنی: ضرر نمی‌رساند مادری به واسطه فرزندش و نه پدری به واسطه فرزندش. شاید در این‌صورت فعل مجهول باشد یعنی: ضرر رسانده نشود مادری به واسطه فرزندش. اگر آن‌را با فتح خوانیم که اکثر قرّاء خوانده‌اند، نهی از اضرار است یعنی: ضرر نرساند مادری به واسطه فرزندش. شایدهم مجهول باشد.
ناگفته نماند علت جواز فتح و ضمّ اعلال است، چنان‌که در فعل امر از مدد چهار وجه جایز است.
بنابر دو روایت که در تفسیر صافی از حضرت صادق (علیه‌السّلام) نقل شده: آیه به صورت طلاق و عدم آن عمومیّت‌ دارد.


۲.۸.۶ - یُضَارَّ (آیه ۲۸۲ سوره بقره)

(وَ اَشْهِدُوا اِذا تَبایَعْتُمْ وَ لا یُضَارَّ کاتِبٌ وَ لا شَهِیدٌ)
(هنگامى كه خريد و فروش (نقدى) مى‌كنيد، شاهد بگيريد! و نبايد به نويسنده و شاهد، (به خاطر حق‌گويى) زيانى برسد (و تحت فشار قرار گيرند.))
ممکن است اصل کلمه «لا یضارر» و فعل معلوم باشد یعنی: آن‌گاه که معامله کردید، شاهد بگیرید، نویسنده سند معامله و شاهد ضرر نرسانند هم‌چنین شاهد در شهادت و نویسنده در نوشتن خیانت نکند. شاید هم مجهول باشد یعنی نویسنده و شاهد را ضرر نرسانید. اجرت نویسنده را بدهید و شاهد را در وقت مشغله احضار نکنید. ولی وجه اول را بهتر دانسته‌اند.


۲.۹ - ضرار

ضرار مصدر مفاعله به معنای ضرر زدن است.

۲.۹.۱ - ضِراراً (آیه ۲۳۱ سوره بقره)

(وَ لا تُمْسِکُوهُنَ‌ ضِراراً لِتَعْتَدُوا)
«زنان طلاق داده شده را که رجوع می‌کنید برای ضرر رساندن و اذیت کردن نگاه ندارید و رجوع نکنید تا تجاوز کنید.»


۲.۹.۲ - ضِراراً (آیه ۱۰۷ سوره توبه)

(وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْرِیقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ)
(كسانى هستند كه مسجدى ساختند براى زيان رساندن به اسلام، و تقويت کفر، و تفرقه‌افكنى ميان مؤمنان.)
به مسجد ضرار رجوع شود.


۲.۱۰ - ضرّاء

ضَرّاء به معنای ضرر زدن است.
قاموس المحیط و اقرب الموارد آن‌ را زمین‌گیری، سختی، نقص اموال و انفس و ضدّ سرّاء گفته‌اند.
الصحاح فقط سختی می‌گوید.
اضرّ جمع ضراء است.


۲.۱۰.۱ - الضَّرَّاءُ (آیه ۹۵ سوره اعراف)

در بعضی مقابل با سرّاء به کار رفته مثل‌:
(وَ قالُوا قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ فَاَخَذْناهُمْ بَغْتَةً)
(و گفتند: (تنها ما نبوديم كه گرفتار اين مشكلات شديم) به پدران ما نيز ناراحتى و شادمانى رسيد. چون چنين شد، آن‌ها را به سبب اعمال‌شان ناگهان گرفتيم (مجازات كرديم.))
ضرّاء در بعضی آیات قرآن در مقابل سرّاء به کار رفته و آن‌گاه که مقابل «سرّاء» و نعمت آمده مطلب روشن است و مراد از آن گرفتاری و بیچارگی است.
در «بأساء» از ازهری نقل شد که به سختی‌هایی گفته می‌شود که خارج از بدن باشد مثل گرفتاری در اموال و غیره اما ضرّاء در گرفتاری‌های بدنی است مثل مرض و غیره.


۲.۱۰.۲ - ضَرَّاءَ (آیه ۵۰ سوره فصلت)

ضرّاء در بعضی آیات با رحمت و نعمت همراه است، نظیر:
(وَ لَئِنْ اَذَقْناهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ)
(و هر گاه او را رحمتى از سوى خود بعد از ناراحتى كه به او رسيده بچشانيم‌.)


۲.۱۰.۳ - ضَرَّاءَ (آیه ۱۰ سوره هود)

(وَ لَئِنْ اَذَقْناهُ نَعْماءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ)
(و هرگاه بعد از ناراحتى كه به او رسيده نعمتی از سوى خود به او بچشانيم.)
ضرّاء در این آیه در مقابل نعمت به کار رفته است.


۲.۱۰.۴ - الضَّرَّاءِ (آیه ۱۷۷ سوره بقره)

ضرّاء در بعضی آیات هم ردیف باساء آمده نحو:
(وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَاْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِینَ الْبَاْسِ)
(كسانى كه در برابر سختى‌ها و زيان‌ها و هنگام جنگ، استقامت مى‌ورزند.)
شیخ طبرسی (رحمةاللّه) در مجمع ذیل آیه ۱۷۷ سوره بقره بأساء را فقر و ضرّاء را بیماری و درد گفته است. هم‌چنین در جوامع الجامع.
به نظر من: این فرق در صورت جمع شدن با بأساء است و گرنه ضرّاء چنان‌که از قاموس المحیط، الصحاح و اقرب الموارد نقل شد شامل سختی‌های بدنی و غیره است.
بأساء و ضرّاء هر دو اسم مؤنث‌اند و مذّکر ندارند و از فرّاء نقل شده: جایز است که بر وزن ابؤس و اضرّ جمع بسته شوند.
در صحیفه سجّادیه دعای ۴۷ آمده: «وَ ابْنِ بِهِ الضَّرَّاءِ مِنْ سَبِیلِکَ.» یعنی: «به واسطه امام گرفتاری و سختی را از راه خود (که راه حق است) کنار کن.» در این‌جا نیز ضراء در سختی‌های غیر بدنی است.



کلمه ضرّاء نُه بار در قرآن مجید آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۱۸۰-۱۷۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۵۰۳.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۳۷۱.    
۴. جوهری، ابونصر، الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربیه، ج۲، ص۷۲۰.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۵۰۳.    
۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۵۰۳.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۳۲۲.    
۸. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۳۰۱.    
۹. مائده/سوره۵، آیه۷۶.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۰.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۱۰۷.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۷۴.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۱۳۶.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۵۵.    
۱۵. حج/سوره۲۲، آیه۱۳.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۳۳.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۹۴.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۵۱.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۹۰.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۲۰.    
۲۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۸.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۶.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۳۲۲.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۳۵.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۸۵.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۴۹.    
۲۷. انبیا/سوره۲۱، آیه۸۳ و ۸۴.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۹.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۴۳.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۱۴.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۵۳.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۹۴.    
۳۳. روم/سوره۳۰، آیه۳۳.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۰۸.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۲۷۳.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۸۲.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۱۲۹.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۴۷۶.    
۳۹. انعام/سوره۶، آیه۱۷.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۹.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۴۵.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۳۴.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۳۲.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۴۳۵.    
۴۵. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۳۰۱.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۶۶.    
۴۷. نساء/سوره۴، آیه۹۵.    
۴۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۹۴.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۷۱.    
۵۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۴۵.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۳۱۳.    
۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۴۸.    
۵۳. توبه/سوره۹، آیه۹۲.    
۵۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۱.    
۵۵. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۱۷۸-۱۷۷.    
۵۶. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۳۷۳.    
۵۷. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۴، ص۴۳۲.    
۵۸. بقره/سوره۲، آیه۱۲۶.    
۵۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۹.    
۶۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۴۲۶.    
۶۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۸۲.    
۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۴۹.    
۶۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۳۸۸.    
۶۴. لقمان/سوره۳۱، آیه۲۴.    
۶۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۳۴۵.    
۶۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۳۱.    
۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۱۸۹.    
۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۰۲.    
۶۹. بقره/سوره۲، آیه۱۷۳.    
۷۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۶۴۵.    
۷۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۴۲۶.    
۷۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۳۰۹.    
۷۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۶۷.    
۷۴. نمل/سوره۲۷، آیه۶۲.    
۷۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۸۲.    
۷۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۵۴۵.    
۷۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۸۱.    
۷۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۳۱.    
۷۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۵۸.    
۸۰. بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.    
۸۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۳۶۱.    
۸۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۴۱.    
۸۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۳۲.    
۸۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۸۷.    
۸۵. فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر صافی، ج۱، ص۲۶۱- ۲۶۲.    
۸۶. بقره/سوره۲، آیه۲۸۲.    
۸۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸.    
۸۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۶۶۷.    
۸۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۴۳۴.    
۹۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۲۰۶.    
۹۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۸۷.    
۹۲. بقره/سوره۲، آیه۲۳۱.    
۹۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۳۵۱.    
۹۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۳۶.    
۹۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۲۲.    
۹۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۸۲.    
۹۷. توبه/سوره۹، آیه۱۰۷.    
۹۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۴.    
۹۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۵۳۰.    
۱۰۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۸۹.    
۱۰۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۱۱.    
۱۰۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۱۰.    
۱۰۳. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۱۸۰-۱۷۹.    
۱۰۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۵۰۴.    
۱۰۵. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۵۰.    
۱۰۶. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۴۲۸.    
۱۰۷. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۳، ص۳۰۶.    
۱۰۸. جوهری، ابونصر، الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربیه، ج۲، ص۷۲۰.    
۱۰۹. اعراف/سوره۷، آیه۹۵.    
۱۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۶۲.    
۱۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۲۵۲.    
۱۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۹۹.    
۱۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۸۷.    
۱۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۹۵.    
۱۱۵. فصلت/سوره۴۱، آیه۵۰.    
۱۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۲.    
۱۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۶۱۰.    
۱۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۴۰۲.    
۱۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۸۲.    
۱۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۸.    
۱۲۱. هود/سوره۱۱، آیه۱۰.    
۱۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۲۲.    
۱۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۲۳۳.    
۱۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۵۶.    
۱۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۱۶.    
۱۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۲۰.    
۱۲۷. بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.    
۱۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷.    
۱۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۶۵۴.    
۱۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۴۲۹.    
۱۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۱۸۳.    
۱۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۷۷.    
۱۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۸۳.    
۱۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۱، ص۱۷۹.    
۱۳۵. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۴۲۸.    
۱۳۶. جوهری، ابونصر، الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربیه، ج۲، ص۷۲۰.    
۱۳۷. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۳، ص۳۰۶.    
۱۳۸. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۴، ص۴۸۳.    
۱۳۹. زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۷، ص۱۲۳.    
۱۴۰. صحیفه سجّادیه، ص۲۱۸، دعای ۴۷.    
۱۴۱. اعراف/سوره۷، آیه۹۵.    
۱۴۲. فصلت/سوره۴۱، آیه۵۰.    
۱۴۳. هود/سوره۱۱، آیه۱۰.    
۱۴۴. بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ضرر»، ج۴، ص۱۸۰-۱۷۶.    






جعبه ابزار