ضَوْء (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ضَوْء ( به فتح ضاد و سکون واو) از
واژگان قرآن کریم به معنای
نور است.
ضیاء به چیزی گفته میشود که روشناییاش بالذات باشد مثل نور خورشید، و نار و نور چیزی است که روشناییشان بالعرض و اکتسابی باشد.
ضَوْء به معنای نور است، چنانکه در
مفردات و
قاموس المحیط و
اقرب الموارد گفتهاند،
مصدر نیز بکار رفته است: «ضَاءَ الْقَمَرُ ضَوْءً: اَنَارَ وَ اَشْرَقَ»
ضِیَاء نیز به معنی نور است.
(مَنْ اِلهٌ غَیْرُ اللَّهِ یَاْتِیکُمْ بِضِیاءٍ) یعنی: «کیست معبودی جز
خدا که به شما نوری بیاورد.»
به تصریح اهل لغت «اضاء» از باب افعال لازم و متعدی بکار رفته است،
قرآن مجید این مطلب را تایید میکند مثل:
(یَکادُ الْبَرْقُ یَخْطَفُ اَبْصارَهُمْ کُلَّما اَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِیهِ) که لازم آمده یعنی «نزدیک است برق چشمانشان را برباید هر وقت بر آنها روشن شد در آن راه میروند.» و مثل
(فَلَمَّا اَضاءَتْ ما حَوْلَهُ) که متعدی بکار رفته یعنی: «چون آنچه را که در اطرافش هست روشن کرد.»
در آیه
(وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسی وَهارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِیاءً وَ ذِکْراً...) (ما به
موسی و
هارون، وسيله جدا كردن
حق از
باطل و نور، و آنچه مايه يادآورى براى پرهيزگاران است، داديم.)
به
تورات ضیاء اطلاق شده زیرا که چون نور راه زندگی را روشن میکند، مثل:
(قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ) (...آرى، از طرف خدا، نور و كتاب روشنگرى به سوى شما آمد.)
و نحو
(مَنْ اَنْزَلَ الْکِتابَ الَّذِی جاءَ بِهِ مُوسی نُوراً وَ هُدیً لِلنَّاسِ) (...بگو: چه كسى كتابى را كه موسى آورد، نازل كرد؟! كتابى كه براى مردم، نور و هدايت بود...)
(هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیاءً وَ الْقَمَرَ نُوراً) (او كسى است كه خورشيد را روشنايىبخش، و ماه را نورافشان قرار داد...)
در اقرب الموارد گوید: به قولی ضیاء آن است که بالذات باشد مثل نور خورشید، و نار و نور آن است که بالعرض و اکتسابی باشد،
در
مجمع البیان میفرماید: ضیاء در کشف تاریکیها از نور ابلغ است.
زمخشری نیز مثل مجمع البیان گفته است.
بیضاوی قول اقرب الموارد را نقل میکند.
شاید از این سخن استظهار شود: علت بکار رفتن ضیاء در
شمس و نور در
قمر اکتسابی بودن نور قمر از خورشید است. در آیه
(وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ نُوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً) (و ماه را در ميان آنها مايه روشنايى، و خورشيد را چراغ فروزانى قرار داده است؟!)
(وَ جَعَلَ فِیها سِراجاً وَ قَمَراً مُنِیراً) (...و در ميان آن، چراغ روشن خورشيد و ماه تابان آفريد.)
ملاحظه میشود باز به قمر نور اطلاق شده و به خورشید سراج، با ملاحظه کلمه «شمس» در قرآن، خواهیم دید که به آن نور اطلاق نشده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ضوء»، ج۴، ص۲۰۲.