ضَریع (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ضَريع: (طَعامٌ إِلَّا مِنْ ضَرِيْعٍ) «ضَريع» از مادّه
«ضُرُوع» است و در اين كه
«ضَرِيع» چيست؟ مفسران تفسيرهاى گوناگونى دارند؛ بعضى گفتهاند: نوعى خار است كه به زمين مىچسبد، هنگامى كه خشک نبود
قریش آن را «شَبْرَق» مىناميدند، و هنگامى كه خشک مىشد، آن را «ضَرِيع» مىگفتند، گياهى است سمى كه هيچ حيوان و چهارپايى به آن نزديک نمىشود.
«خليل» از علماى لغت مىگويد: «ضَرِيع» «گياه سبز بدبوئى است كه از
دریا بيرون مىافتد».
«
ابن عباس» گفته است: «درختى است از آتش كه اگر در دنيا باشد، زمين و هر چه را بر آن است مىسوزاند»! ولى، در حديثى از
پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) مىخوانيم: «ضريع چيزى است در آتش دوزخ، شبيه خار، تلختر از صبر، متعفنتر از مردار، و سوزندهتر از آتش، خداوند آن را ضريع نام نهاده است» (
«أَلضَّرِيْعُ شَىْءٌ يَكُونُ فِى النَّارِ يَشْبَهُ الشَّوْكَ، أَشَدُّ مَرارَةً مِنَ الصَّبْرِ، وَ أَنْتَنُ مِنَ الْجِيْفَةِ، وَ أَحَرُّ مِنَ النَّارِ، سَمَّاهُ اللَّهُ ضَرِيْعاً»).
بعضى نيز گفتهاند:
«ضَرِيع» طعامى است ذلتآفرين كه دوزخيان براى رهايى از آن، به درگاه خدا تضرع مىكنند (فراموش نكنيم ماده «
ضرع» بهمعناى ضعف و ذلت و خضوع است) اين تفسيرها با هم منافاتى ندارد و ممكن است در معناى اين واژه جمع باشد.
(لَّيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِيعٍ) (غذايى جز از ضريع
[گياهى نامطبوع
] ندارند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: بعضى گفتهاند: ضريع نام نوعى از تيغها است كه به آن شبرق هم مىگويند، و اهل حجاز آن را وقتى خشک شد ضريع مىنامند، و ناگوارترين و تهوعآورترين گياه است كه هيچ حيوانى آن را نمىخورد، و شايد ناميدن آنچه در آتش است به نام ضريع، صرفا از نظر شباهت در شكل و خاصيت بوده باشد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «ضَرِیع»، ص۳۴۵.