ضَرْع (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ضَرْع (به فتح ضاد و سکون راء) و
تضرّع از
واژگان قرآن کریم به معنای تذلّل است. ضرع گذشته از مصدر بودن به معنی پستان حیوانات است.
ضُرُوع (به ضم ضاد و راء) به معنای نزدیک شدن است.
ضَرْع تضرّع به معنی تذلّل است.
در
قاموس المحیط و
اقرب الموارد آمده: «تَضَرَّعَ اِلَی اللَّهِ» یعنی ابتهال و تذلّل کرد، و به قولی خود را در معرض طلب حاجت قرار داد.
ایضا در قاموس المحیط گوید: «ضَرَعَ ضَرْعاً و ضَرَاعة: خضع و ذلّ و استکان».
ضرع گذشته از مصدر بودن به معنی پستان حیوانات است، مثل
ثدی که پستان زن است.
شیخ طبرسی فرموده: علت این تسمیه آن است که شیر به پستان میل میکند.
ایضا
ضُرُوع (به ضم ضاد و راء) نزدیک شدن است در اقرب الموارد آمده: «ضَرَعَ السَّبُعُ مِنَ الشَّیْءِ ضُرُوعاً: دَنَا مِنْهُ» و نیز آمده: «تَضَرَّعَ مِنْهُ» یعنی با میل به او نزدیک شد و چون تذلّل و زاری یک نوع نزدیک شدن است، لذا معنای اصلی در آن ملحوظ میباشد.
(فَلَوْ لا اِذْ جاءَهُمْ بَاْسُنا تَضَرَّعُوا وَ لکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ) «آنگاه که
عذاب ما به آنها رسید چرا تذلّل نکردند؟ چرا به درگاه
خدا زاری نکردند؟!، لیکن دلهای آنها سخت گردید.»
(وَ لَقَدْ اَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ فَمَا اسْتَکانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما یَتَضَرَّعُونَ) «هر آینه آنها را به عذاب گرفتار کردیم به پروردگارشان خاضع و تسلیم نشدند و تضرع و زاری نکردند.»
استکانت چنانکه در
مجمع البیان فرموده به معنی
خضوع است.
علی هذا استکانت امر قلبی و تضرع، زاری با زبان و امر ظاهری است و اگر هر دو به یک معنی باشد منظور آن است که در گذشته خضوع نکردند و اکنون هم نمیکنند.
در
تفسیر المیزان از
اصول کافی از
حضرت باقر (علیهالسّلام) نقل است که فرمود:
«...الِاسْتِکَانَةُ هِیَ الْخُضُوعُ. وَ التَّضَرُّعُ رَفْعُ الْیَدَیْنِ وَ التَّضَرُّعُ بِهِمَا.»در مجمع البیان از
حضرت صادق (صلواتاللّهعلیه) نقل کرده:
«الِاسْتِکَانَةُ فی الدُّعَاءِ وَ التَّضَرُّعُ رَفْعُ الْیَدِ فِی الصَّلَوةِ.» «استکانت در دعاست، تضرع برداشتن دو دست در
نماز است.»
ناگفته نماند مفهوم دو آیه فوق و همچنین آیاتی نظیر
(اَخَذْنا اَهْلَها بِالْبَاْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ) (...اهل آن را به سختىها و رنجها گرفتار ساختيم؛ شايد به خود آيند، و به سوى خدا بازگردند و تضّرع كنند.)
آن است که گرفتاریهای بدن و غیره از جانب خدا برای بیدار کردن
انسان و اظهار تذلّل به خدا و
توبه و انابه است، که انسان به ضعف و عصیان خود پی ببرد و متوجه خدا شود، بدینطریق گرفتاریها یک نوع رحمتاند، ما بعد
آیه ۴۳ انعام حاکی است که اگر شخص از گرفتاریها متنبه نشود، درهای نعمت به رویش گشوده شده و غفلتا عذاب او را یافته و از بین میبرد.
(فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ اَبْوابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّی اِذا فَرِحُوا بِما اُوتُوا اَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَاِذا هُمْ مُبْلِسُونَ) (آرى، هنگامى كه آنچه را به آنها يادآورى شده بود فراموش كردند، درهاى همه چيز از نعمتها را به روى آنها گشوديم؛ تا كاملًا به آن خوشحال شدند و دل بستند)؛ ناگهان آنها را گرفتيم و سخت مجازات كرديم)؛ در اين هنگام، همگى مأيوس شدند؛ و درهاى اميد به روى آنها بسته شد).)
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ضرع»، ج۴، ص۱۸۰-۱۸۱.