ضَحِکَت (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ضَحِكَت: (قآئِمَةٌ فَضَحِكَتْ) بعضى از مفسران اصرار دارند:
«ضَحِكَت» را از مادّه
«ضَحْك» (بر وزن درک) به معناى «عادت زنانه» بگيرند، و گفتهاند: درست در همين لحظه بود كه،
ساره در آن سن زياد، و بعد از رسيدن به حد يأس، بار ديگر
عادت ماهیانه را- كه نشانه امكان تولد فرزند بود- پيدا كرد، و لذا وقتى او را
بشارت به تولد «
اسحاق» دادند، كاملًا توانست اين مسأله را باور كند، آنها به اين استدلال كردهاند كه: در لغت عرب گفته مىشود:
ضَحَكَتِ الأَرانِبُ يعنى: «خرگوشها عادت شدند»! ولى، اين احتمال از جهات مختلفى بعيد است.
(وَامْرَأَتُهُ قَآئِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاء إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ) (و همسرش ايستاده بود، از خوشحالى خنديد؛ پس او را به اسحاق، و بعد از اسحاق به
یعقوب بشارت داديم.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه ضحكت از ماده ضحك- به فتح ضاء- است كه به معناى حيض شدن زنان است، مؤيد اين معنا هم اين است كه بشارت را با حرف فاء متفرع بر آن كرده و فرموده: «
فَبَشَّرْنَاهَا ...» يعنى به مجرد اينكه
حیض شد ما او را به اسحاق بشارت داديم و اين حيض شدن نشانهاى بود كه باعث مىشد همسر
ابراهیم (علیهالسلام) زودتر بشارت را باور كند و بپذيرد و خود معجزهاى بود كه دل او را آماده مىكرد به اينكه به راستى و درستى بشارت آنان اذعان كند. ... اين نظر ما بود ولى بيشتر مفسرين كلمه مورد بحث را به كسره ضاد و به معناى خنده گرفتهاند، آن گاه اختلاف كردهاند كه آوردن اين كلمه چه دخالتى در مطلب داشته و علت خنده او چه بوده؟
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «ضَحِکَت»، ص۳۴۳.