• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ضَوْء (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





ضَوْء ( به فتح ضاد و سکون واو) از واژگان قرآن کریم به معنای نور است.
ضیاء به چیزی گفته می‌شود که روشنایی‌اش بالذات باشد مثل نور خورشید، نار و نور چیزی است که روشنایی‌شان بالعرض و اکتسابی باشد.



ضَوْء به معنای‌ نور است.
چنان‌که در مفردات، قاموس المحیط و اقرب الموارد گفته‌اند،
مصدر نیز به کار رفته است: «ضَاءَ الْقَمَرُ ضَوْءً: اَنَارَ وَ اَشْرَقَ» ضِیَاء نیز به معنی نور است‌.
به تصریح اهل لغت «اضاء» از باب افعال لازم و متعدی به کار رفته است.


به مواردی از ضَوْء که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - بِضِیاءٍ (آیه ۷۱ سوره قصص)

(مَنْ اِلهٌ غَیْرُ اللَّهِ یَاْتِیکُمْ‌ بِضِیاءٍ.)
«کیست معبودی جز خدا که به شما نوری بیاورد.»


۲.۲ - اَضاءَ (آیه ۲۰ سوره بقره)

(یَکادُ الْبَرْقُ یَخْطَفُ اَبْصارَهُمْ کُلَّما اَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِیهِ.)
«نزدیک است برق چشمانشان را برباید هر وقت بر آن‌ها روشن شد در آن راه می‌روند.»
قرآن مجید این مطلب را تایید می‌کند که لازم آمده است.


۲.۳ - اَضاءَتْ‌ (آیه ۱۷ سوره بقره)

(فَلَمَّا اَضاءَتْ‌ ما حَوْلَهُ.)
«چون آن‌چه را که در اطرافش هست روشن کرد.»
متعدی به کار رفته است.


۲.۴ - ضِیاءً (آیه ۴۸ سوره انبیاء)

(وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسی‌ وَ‌ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِیاءً وَ ذِکْراً.)
(ما به موسی و هارون، وسيله جدا كردن حق از باطل و نور و آن‌چه مايه يادآورى براى پرهيزگاران است، داديم.)
به تورات ضیاء اطلاق شده زیرا که چون نور راه زندگی را روشن می‌کند، مثل: (قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ.)
(آرى، از طرف خدا، نور و كتاب روشنگرى به سوى شما آمد.)
و نحو (مَنْ اَنْزَلَ الْکِتابَ الَّذِی جاءَ بِهِ مُوسی‌ نُوراً وَ هُدیً لِلنَّاسِ.)
(بگو: چه كسى كتابى را كه‌ موسى آورد، نازل كرد؟! كتابى كه براى مردم، نور و هدايت بود.)


۲.۵ - ضِیاءً (آیه ۵ سوره یونس)

(هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ‌ ضِیاءً وَ الْقَمَرَ نُوراً.)
(او كسى است كه خورشيد را روشنايى‌بخش و ماه را نورافشان قرار داد.)
در اقرب الموارد گوید: به قولی ضیاء آن است که بالذات باشد مثل نور خورشید، نار و نور آن است که بالعرض و اکتسابی باشد،
در مجمع البیان می‌فرماید: ضیاء در کشف تاریکی‌ها از نور ابلغ است.
زمخشری نیز مثل مجمع البیان گفته است.
بیضاوی قول اقرب الموارد را نقل می‌کند.
شاید از این سخن استظهار شود: علت به کار رفتن ضیاء در شمس و نور در قمر اکتسابی بودن نور قمر از خورشید است. در آیه‌ (وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ نُوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً.)
(و ماه را در ميان آن‌ها مايه روشنايى و خورشيد را چراغ فروزانى قرار داده است؟!) (وَ جَعَلَ فِیها سِراجاً وَ قَمَراً مُنِیراً.)
(و در ميان آن، چراغ روشن خورشيد و ماه تابان آفريد.) ملاحظه می‌شود باز به قمر نور اطلاق شده و به خورشید سراج، با ملاحظه کلمه «شمس» در قرآن، خواهیم دید که به آن نور اطلاق‌ نشده است.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۲۰۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۵۱۴.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۱، ص۲۷۲.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۵۱۴.    
۵. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۴۶.    
۶. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۳۲۲.    
۷. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۳۲۲.    
۸. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۱، ص۲۷۲.    
۹. قصص/سوره۲۸، آیه۷۱.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۰۱.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۷۰.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۲۲۸.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۱۱.    
۱۴. بقره/سوره۲، آیه۲۰.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۸۸-۸۹.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۵۶.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۸۶.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۵۲.    
۱۹. بقره/سوره۲، آیه۱۷.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۸۸.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۵۵.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۸۱.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۴۵.    
۲۴. انبیاء/سوره۲۱، آیه۴۸.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۶.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۱۷.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۹۵.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۳۱.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۸۱.    
۳۰. مائده/سوره۵، آیه۱۵.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۱۰.    
۳۲. انعام/سوره۶، آیه۹۱.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۳۹.    
۳۴. یونس/سوره۱۰، آیه۵.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۸.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۱۲.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۲.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۵۹.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۳۸.    
۴۰. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۳۲۲.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۵۷.    
۴۲. زمخشری، الکشّاف، ج۲، ص۳۲۹.    
۴۳. بیضاوی، تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۱۸۵.    
۴۴. نوح/سوره۷۱، آیه۱۶.    
۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۱.    
۴۶. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۱.    
۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶۵.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ضوء»، ج۴، ص۲۰۲.    






جعبه ابزار