صِهْر (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صِهْر:
(نَسَبًا وَ صِهْرًا) صِهْر: منظور از «
صهر» كه در اصل به معنى «داماد» است.
پيوندهايى است كه از اين طريق ميان دو طايفه برقرار مىشود، مانند پيوند
انسان با نزديكان همسرش.
اين همان چيزى است كه فقها در مباحث
نکاح تعبير به «سبب» مىكنند.
(در اين صورت،
«صهر» خويشاوند و پيوندى است كه از طريق وصلت پيدا مىشود و «
نسب» از طريق نسل) ایجاد میشود.
به موردی از کاربرد
صِهْر در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاء بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَ صِهْرًا وَ كَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا) (او كسى است كه از
آب، انسانى را آفريد؛ سپس او را داراى نسب و سبب قرار داد و نسل او را از اين دو طريق گسترش داد و
پروردگار تو همواره توانا بوده است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه
صهر به طورى كه از
خلیل نقل كردهاند به معناى ختن يعنى خويشاوندان از ناحيه زن است.
پس مراد از نسب به طورى كه ديگران هم گفتهاند: محرميت از ناحيه مرد است و مراد از
صهر محرميت از ناحيه زن و مؤيد اين معنا مقابلهاى است كه ميان نسب و
صهر بر قرار شده است.
بعضى از مفسرين
گفتهاند: در هر يک از اين دو كلمه مضافى در تقدير است. و تقدير آن دو ذا نسب و ذا
صهر- داراى نسبت و
صهر مىباشد. و مراد از آب، نطفه است و چه بسا احتمال داده شده كه مراد از آن، مطلق آبى باشد كه خدا اشياى زنده را از آن خلق مىكند.
در
قرآن مجید به چهار مورد از موارد
سبب و
صهر (دختر همسر، مادر همسر، همسر فرزند و همسر پدر) اشاره شده است. البته در
تفسیر اين جمله نظرات ديگرى از سوى
مفسران اظهار شده، امّا آنچه گفتيم روشنتر و قوىتر از همه است. از جمله اين كه جمعى «
صهر» را به معنى فرزندان دختر دانستهاند، چرا كه پيوندهاى نسبى روى پدران حساب مىشود نه روى مادران.
ولى اين يک اشتباه بزرگ است كه از سنتهاى دوران قبل از
اسلام سرچشمه گرفته است كه «نسب» را تنها از طريق پدر مىدانستند و مادر هيچ نقشى نداشت، در حالى كه در فقه اسلامى و در ميان همه دانشمندان اسلام مسلم است كه احكام محرم بودن نسبى هم از ناحيه پدر و هم از ناحيه مادر است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «صِهْر»، ج۲، ص۶۳۹.