صِدّیقون (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صِدّیقون (به کسر صاد و تشدید دال)، از
واژگان قرآن کریم جمع
صِدّیق به معنای پیوسته راستگو و راست عمل است.
صِدّیقون جمع
صِدّیق به معنای پیوسته راستگو و راست عمل،
صیغه مبالغه است.
طبرسی آنرا بسیار تصدیق کننده حق و به قولی کثیر الصدق فرموده است.
راغب اصفهانی آنرا بسیار راستگو گفته و سه قول درباره آن نقل کرده است: کسی که اصلا دروغ نمیگوید. آنکه دروغ از او سر نمیزند که به صدق عادت دارد. آنکه در قول و عقیده راست، و راستی خویش را به فعلش اثبات کند.
ناگفته نماند صدیق در
قرآن مجید در وصف
حضرت ابراهیم،
یوسف و
مریم به کار رفته است.
قرآن در خصوص
حضرت ادریس فرموده
(وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ اِدْرِیسَ اِنَّهُ کانَ صِدِّیقاً نَبِیًّا) (و در اين كتاب، از ادريس نيز ياد كن، او بسيار راستگو و پيامبر بزرگى بود.)
اطلاق آن به حضرت یوسف گرچه از مرد مصری و رفیق زندانی یوسف است ولی قرآن آنرا به صورت قبول نقل میکند.
حالکه این را دانستیم، مقتضای آیه
(وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَاُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ اَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ اُولئِکَ رَفِیقاً) (و كسانى كه
خدا و
پیامبر را اطاعت كنند، در روز رستاخيز، همنشين كسانى خواهند بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده؛ از پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان؛ و آنها همنشين خوبى هستند.)
آن است که صدیقین غیر از پیامبران و گواهان اعمال هستند، زیرا که ظاهر عطف افاده تعدد است، پس باید دید آنها کداماند.
در آیه دیگری میخوانیم
(وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ اُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ اَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ...) (و كسانى كه خدا و پيامبر را اطاعت كنند، در
روز رستاخیز، همنشين كسانى خواهند بود كه خدا،
نعمت خود را بر آنان تمام كرده؛ از پيامبران و صدّيقان و
شهدا و صالحان؛ و آنها همنشين خوبى هستند.)
از این آیه بهدست میآید که صدیقون و شهداء اعمال هر دو یک صنفاند. به اعتبار آنکه دروغ و خلاف را در اقوال و اعمالشان مدخلی نیست صدیقاند، و به اعتبار گواه بودنشان شهداء هستند. گرچه پیامبران نیز صدیق و شهیداند، ولی چون این دو وصف منحصر به آنها نیست، باید گفت مراد از این سه گروه
انبیاء و اوصیاء هستند. انبیاء دارای هر سه وصف
نبوت، صدیق و شهیداند، ولی اوصیاء فقط دو وصف اخیر را دارند، «الصّالحین» نیز پیروان مخصوص آنها میباشند، لذا منظور از «وَ الَّذِینَ آمَنُوا...» در آیه اخیر باید مؤمنان به خصوصی باشند که ایمان به خدا و رسل مقام صدیق و شهید را به آنها داده است.
در
تفسیر المیزان از
اصول کافی از
حضرت باقر (علیهالسّلام) نقل شده: نبی از ماست. صدیق از ماست. شهداء و صالحین از ما هستند.
یکی از بزرگان درباره آیه اخیر فرمود: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا...» صدیقون و شهداء نیستند، بلکه ملحق به آنها هستند، به قرینه «عِنْدَ رَبِّهِمْ». به نظر ایشان ضمیر «لَهُمْ» راجع به «الَّذِینَ آمَنُوا...» و ضمیر «اَجْرُهُمْ» راجع به صدیقون و شهداء است، یعنی برای مؤمنین به خدا و رسل اجری مثل اجر آن دو طایفه است.
این نظر بسیار بعید است بلکه
(اُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَداءُ) (از پيامبران و صدّيقان و
شهدا و صالحان؛ و آنها همنشين خوبى هستند.)
این دو وصف را به «الَّذِینَ آمَنُوا...» منحصر میکند. مطلب همان است که گفتیم: باید «الَّذِینَ آمَنُوا» را گروه به خصوصی دانست. بعضیها گفتهاند: «واو» در «وَ الشُّهَداءُ» استیناف و آن
مبتدا و خبرش «عِنْدَ رَبِّهِمْ» است و «لَهُمْ اَجْرُهُمْ» خبر دوم است.
این سخن نیز مخالف ظاهر میباشد. در خاتمه: شاید «وَ الَّذِینَ آمَنُوا» در آیه اخیر به بعضی از بندگان خدا که از اوصیاء نیستند شامل باشد امثال شهیدان راه حق و غیرهم.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «صدق»، ج۴، ص۱۱۸-۱۲۰.