• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صَوْم (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





صَوْم (به فتح صاد و سکون واو) از واژگان قرآن کریم به معنای روزه است.
صوم در اصل به معنای امساک از مطلق فعل بوده و در اصطلاح به روزه اطلاق می‌شود.
صوم در اسلام، امساک از طعام و چیزهای دیگر است، که از طلوع فجر شروع شده و با رسیدن شب به پایان می‌رسد.
در کتب فقهی به تفصیل بیان شده است.



صَوْم به معنای روزه است، همچنین است صیام.
اصل آن امساک از مطلق فعل است، خوردن باشد، یا گفتن، یا رفتن، لذا به اسبی که از خوردن و راه رفتن خودداری کند گویند: صائم.
شاعر گوید:
خَیْلٌ‌ صِیَامٌ‌ وَ اُخْرَی غَیْرُ صَائِمَةٍ

در اقرب الموارد نیز گوید: اصل آن امساک از مطلق فعل است.
در مجمع البیان فرموده: صوم در لغت به معنی امساک است و از آن به سکوت صوم گویند. ابن درید گفته: هرچه از حرکت ایستاد صوم گرفته. نابغه گوید:
خیل صیام و خیل غیر صائمةتحت العجاج و اخری تعلک اللّجما

یعنی زیر غبار اسبانی بی‌حرکت و اسبانی در تلاش‌اند، و عده‌ای ایستاده و لگام خویش را می‌جوند.
«صَامَتِ‌ الرِّیحُ» یعنی باد ایستاد. «صَامَتِ‌ الشَّمْسُ» آفتاب در وسط روز ایستاد.


به مواردی از صَوْم که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - الصِّیامُ (آیه ۱۸۳ سوره بقره)

(یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ‌ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ)
(اى افرادى كه ایمان آورده‌ايد! روزه بر شما مقرر شده، همان‌گونه كه بر كسانى كه قبل از شما بودند مقرر شد؛ تا پرهيزگار شويد.)
صوم اسلامی، امساک مخصوصی است از طعام و چیزهای دیگر که در کتب فقه مذکور است، از طلوع فجر شروع شده و با رسیدن شب به پایان می‌رسد.


۲.۲ - الصِّیامُ (آیه ۱۸۷ سوره بقره)

(وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْاَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْاَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ اَتِمُّوا الصِّیامَ اِلَی اللَّیْلِ)
(و بخوريد و بياشاميد، تا رشته سپيد صبح، از رشته سياه شب براى شما آشكار گردد؛ سپس روزه را تا شب، كامل كنيد.)
جمله‌ (کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ) دلیل آن است که روزه در امّت‌های گذشته نیز بوده است. در تفسیر المیزان فرموده: این جمله فقط در مقام تنظیر است بر کیفیّت صوم امم گذشته و بر این‌که بر همه آن‌ها روزه واجب بوده دلالت ندارد. قرآن معین نکرده مراد از این امم کدام‌اند.
تورات و انجیل فعلی از وجوب صوم خالی‌اند و فقط آن‌را مدح می‌کنند، مع الوصف یهود و نصاری روزهای معیّنی از سال را به اشکال مختلف روزه می‌گیرند مثل روزه از گوشت، روزه از شیر، روزه از اکل، شرب و در قرآن حکایت روزه زکریا از سخن گفتن، هکذا روزه مریم از سخن گفتن نقل شده است، بلکه روزه عبادتی است از غیر ارباب ادیان، چنان‌که از مصر قدیم، یونان قدیم و رومانی‌ها منقول است بت پرستان هند تا به امروز روزه می‌گیرند.



باید دانست درباره صوم زکریا از سخن گفتن در قرآن مطلبی نیست بلکه خداوند سه روز قدرت سخن گفتن را از وی سلب کرده، چنان‌که در آیه ۴۱ سوره آل عمران و آیه ۱۰ سوره مریم مذکور است و آن علامت استجابت دعای زکریا در خصوص فرزند خواستن بود بر خلاف جریان مریم که صریحا فرموده‌:
(قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَ اذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَ سَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَ الإِبْكَارِ)

۳.۱ - صَوْمًا (آیه ۲۶ سوره مریم)

(فَقُولِی اِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ‌ صَوْماً فَلَنْ اُکَلِّمَ الْیَوْمَ اِنْسِیًّا)
(من براى خداوند رحمان روزه‌اى نذر كرده‌ام؛ بنابراين امروز با هيچ انسانى سخن نمى‌گويم.)
از روزه صمت که راجع به مریم در آیه فوق نقل شده به دست می‌آید که چنین روزه‌ای در بنی اسرائیل بوده است و آن کاملا عقلی است که شخص چند روز مثلا دم از سخن فرو بندد و در مقابل فکر بکند. سکوت توام با فکر، معانی بسیاری به انسان می‌فهماند، چنان‌که بیتوته حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در غار حراء ظاهرا شبیه آن بوده است:
در تفسیر المیزان از آیه شریفه استظهار شده که چنین صومی در بنی‌اسرائیل مستحب بوده است.
در مجمع البیان از جبائی نقل شده که خدا مریم را به چنان نذری امر کرد و الا جایز نبود که بدون نذر بگوید نذر کرده‌ام.
در اسلام صوم صمت تشریع نشده بلکه حرام است رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرموده: «وَ لَا صَمْتَ یَوْماً اِلَی اللَّیْلِ‌ (اِلی اَنْ قَالَ) وَ صَوْمُ‌ الصَّمْتِ حَرَامٌ.»
امام سجّاد (علیه‌السّلام) فرموده: «صَوْمُ الصَّمْتِ حَرَامٌ.»
امام صادق (علیه‌السّلام) فرموده: «وَ لَا صَمْتَ یَوْماً الی اللَّیْلِ.»
فقهاء فرموده‌اند: حرام است انسان در نیّت روزه خویش سکوت را قید بکند، ولی اگر بدون تکلّم روزه بگیرد اشکال ندارد. از روایات گذشته روشن می‌شود که روزه صمت یعنی فقط از تکلم امساک کند البته با نیّت، حرام است. اما در اسلام کم سخن گفتن و بیشتر فکر کردن ممدوح است. در جواهر الکلام به حرمت روزه که فقط امساک از کلام باشد فتوی داده است.
در اسلام غیر از روزه ماه رمضان روزه‌های واجب و مستحب بسیار است، از قبیل روزه کفّارات و روزه ایام متبرکه که در کتب فقه مشروحا ذکر شده است. روایات در ترغیب به روزه و ذکر ثواب آن بسیار است. و روزه رمضان از ضروریات اسلام و منکر آن خارج از دین است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۱۶۵-۱۶۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۵۰۰.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۱۰۳.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۵۰۰.    
۵. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۲۵۰.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۱۸۳.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۴.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۵.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۰۰.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۴۹۰.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۱۸۷.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۱۴۴.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۱۵.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۰۴.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۴۶.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۷.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۷.    
۲۱. آل عمران/سوره۳، آیه۴۱.    
۲۲. مریم/سوره۱۹، آیه۲۶.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۷.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۵۷.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۴۴.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۶۱.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۹۱.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۵۷.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۴۴.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۱۸.    
۳۱. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۵۲۳.    
۳۲. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۵۲۳.    
۳۳. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۵۲۰.    
۳۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۷، ص۱۲۵.    
۳۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۷، ص۱۲۵.    
۳۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۷، ص۶۳.    
۳۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۷، ص۸۹.    
۳۸. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۸۱.    
۳۹. طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۱۶۶.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «صوم»، ج۴، ص۱۶۵-۱۶۷.    






جعبه ابزار