صَعْب (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صَعْب (به فتح صاد) یا
صُعُوبَت (به ضم صاد و عین و فتح باء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای دشواری و امتناع است.
و کلمه
اِسْتِصْعاب از مشتقات این واژه است که
حضرت علی (علیهالسلام) درباره معرفت
اهل بیت (علیهمالسلام) در وصف
عمر بن خطاب و... از این واژه استفاده نموده است.
صَعْب،
صُعُوبَت و
اِسْتِصْعاب به معنای دشواری و امتناع آمده است.
«
الصَعْبُ العُسْر.»
استصعاب لازم و متعدی هر دو میآید. «صَعْب» وصف نیز میآید به معنی دشوار جمع آن «صِعَابٌ» و «صَعْبَاتٌ» است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» استفاده شده به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) دریاره شناسايى كار اهل بیت (علیهمالسلام) فرموده است:
«إِنَّ أَمْرَنا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ، لا يَحْتَمِلُهُ إِلاّ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللهُ قَلْبَهُ لِلايمانِ، وَ لا يَعي حَدِيثَنا إِلاّ صُدورٌ أَمينَةٌ، وَ أَحْلامٌ رَزينَةٌ.» «معرفت و شناسايى «امر ما» كارى است بس دشوار كه جز بنده مؤمنى كه
خداوند قلبش را با
ایمان آزموده آن را نپذيرد و احاديث و سخنان ما را جز سينهها و حافظههاى امانتپذير و عقلهاى سالم نگاه نخواهد داشت.»
صعب: دشوار، مستصعب: بسیار دشوار یا آنچه مردم دشوار بدانند. این مطلب در
اصول کافی یک باب است و در آن پنج
حدیث در این رابطه نقل شده است و
امام باقر (علیهالسلام) آنرا در حدیث اول شرح فرموده: یعنی احادیث ما درباره احوال شخصی ما و معجزات و غرائب علوم و معضلات
قضا و قدر، دشوار است فقط قلبهای امتحان داده و عقول حامل آن میتوانند باشند، و در حدیث اول فرموده: اگر از حدیث ما چیزی نقل شد که قلوبتان نپذیرفت آنرا به
خدا و
رسول و عالم آل محمد برگردانید و از آنها توضیح بخواهید.
امام (صلواتاللهعلیه) در
خطبه شقشقیه در وصف عمر بن خطاب و
خشونت او فرموده است:
«فَصاحِبُها كَراكِبِ الصَّعْبَةِ، إِنْ أَشْنَقَ لَها خَرَمَ، وَ إِنْ أَسْلَسَ لَها تَقَحَّمَ.» «رئيس
خلافت به شترسوارى سركش مىماند، كه اگر مهار را محكم كشد، پردههاى بينى
شتر پاره شود.»
«صَّعْبَةُ»: مرکب چموش و نافرمان است.
معنی آن در «خرم» گذشت.
امام (صلواتاللهعلیه) دریاره فتنهها فرموده است:
«الْفِتَنُ الْمُسْتَصْعِبَةُ.» «مشكلات طاقتفرسا.»
درباره
طلحه فرمود:
«كَالثَّوْرِ عاقِصاً قَرْنَهُ، يَرْكَبُ الصَّعْبَ.» «او بر مركب سركش
هوا و هوس سوار مىشود.»
«إِنِ اسْتَصْعَبَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ.» «گاه
نفس او در انجام وظايفى كه خوش ندارد، سركشى كند او هم از آنچه دوست دارد محرومش مىسازد.»
«فَتَكونَ كَالصَّعْبِ النَّفورِ.» «همچون مركبى سركش گردى.»
این ماده چهارده بار در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «صعب»، ج۲، ص۶۳۶.