• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صَرْح (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





صَرْح:(قِيْلَ لَهَا ادْخُلِى الصَّرْحَ)
«صَرْح» (بر وزن طرح) گاه، به معناى فضاى وسيع و گسترده آمده، گاه به معناى بناى مرتفع و قصر بلند، و در اين‌جا ظاهراً به معناى حياط قصر است.
«صَرْح» در اصل به معناى «وضوح و روشنى»، و «تصريح» به معناى آشكار نمودن است؛ سپس، به بناهاى بلند و به قصرهاى زيبا و مرتفع اطلاق شده، چرا كه كاملًا واضح و روشن و آشكار است، بسيارى از مفسران و ارباب لغت به اين معنا تصريح كرده‌اند.



ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با صَرْح:

۱.۱ - آیه ۴۴ سوره نمل

(قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَ كَشَفَتْ عَن سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُّمَرَّدٌ مِّن قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ) (به او گفته شد: «داخل قصر شو!» هنگامى كه نظر به آن افكند، پنداشت نهر آبى است و ساق پاهاى خود را برهنه كرد تا از آب بگذرد؛ امّا سلیمان گفت: «اين آب نيست، بلكه قصرى است از بلور شفاف.» ملکه سبا گفت: «پروردگارا! من به خود ستم كردم؛ و اينک با سليمان به خداوندی كه پروردگار جهانيان است اسلام آوردم.»)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه صرح به معناى قصر و هر بنايى است بلند و مشرف بر ساير بناها، و نيز به معناى محلى است كه آن را تخت كرده باشند و سقف هم نداشته باشد و كلمه لجة به معناى آب بسيار زياد است و كلمه ممرد اسم مفعول از تمريد است كه به معناى صاف كردن است و كلمه قوارير به معناى شيشه است. اگر فرمود: بدو گفته شد داخل صرح شو ، گويا گوينده آن، بعضى از خدمتكاران سليمان (ع) بوده، كه در حضور او ملكه سبأ را راهنمايى كرده كه داخل شود و اين رسم همه پادشاهان بزرگ است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۲ - آیه ۳۶ سوره غافر

(وَ قَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحًا لَّعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ) (فرعون گفت: «اى هامان! براى من برج بلندى بساز، شايد به وسايلى دست يابم.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه صرح - به طورى كه صاحب مجمع البيان‌ گفته- به معناى بنايى است كه از چشم بيننده، هر قدر هم دور باشد پوشيده نماند. كلمه اسباب جمع سبب است كه به معناى هر چيزى است كه به وسيله آن به مقصد و هدف دور خود برسى. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. نمل/سوره۲۷، آیه۴۴.    
۲. غافر/سوره۴۰، آیه۳۶.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۸۲.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۳۸۴.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۵۱۰.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۱۱۸.    
۷. نمل/سوره۲۷، آیه۴۴.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۸۰.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۵۲۲.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۶۶.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۱۷.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۵۱.    
۱۳. غافر/سوره۴۰، آیه۳۶.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۷۱.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۰۳.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۳۱.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۶۹.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۸۱۵.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه‌، بر گرفته از مقاله «صَرْح»، ص۳۳۲.    






جعبه ابزار