• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صَدَىٰ (مفردا‌ت‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





صَدَیٰ (به فتح صاد و دال) از واژگان نهج البلاغه به معنای عطش يا شدت عطش است.
تَصَدّى (به فتح تاء و صاد و دال مشدد) به معنای تعرّض (سربلند كردن و نگاه كردن) است.
از اين ماده فقط دو مورد در «نهج البلاغه» آمده است.



صَدَى به معنای عطش يا شدت عطش آمده است.
تَصَدّى به معنای تعرّض (سربلند كردن و نگاه كردن) آمده است.


برخی از مواردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:

۲.۱ - الصَّدْيانُ - خطبه ۵۲ (دنیا)

امام (صلوات‌الله‌علیه) در رابطه با دنیا فرموده:
«أَلا وَ إِنَّ الدُّنْيا قَدْ تَصَرَّمَتْ... فَلَمْ يَبْقَ مِنْها إِلاّ سَمَلَةٌ كَسَمَلَةِ الاِْداوَةِ أَوْ جُرْعَةٌ كَجُرْعَةِ الْمَقْلَةِ لَوْ تَمَزَّزَها الصَّدْيانُ لَمْ يَنْقَعْ.»
«يعنى دنيا سپرى شده... و نمانده از آن مگر به قدر جرعه سنگريزه اندازه كه اگر آدم عطشان آن را بمكد سيراب نمى‌شود.»
«مقلة» سنگريزه‌اى است كه مسافران در ظرف مى‌گذارند و آب مى‌ريزند تا آب به قدر آن باشد و با اين كار آب را براى خوردن سهميّه بندى مى‌كنند كه يكى از ديگرى بيش‌تر نخورد.
«تمزّز» ذرّه ذرّه مكيدن است.


۲.۲ - الْمُتَصَدّيَةُ - خطبه ۱۹۱ (دنیا)

امام (صلوات‌الله‌علیه) درباره دنيا همچنین فرموده:
«أَلا وَ هیَ الْمُتَصَدّيَةُ الْعَنونُ وَ الْجامِحَةُ الْحَرونُ وَ الْمائِنَةُ الْخأون.»
«بدانيد دنيا مانند زنى است كه خود را به مردان نشان مى‌دهد تا آن‌ها را به خود مايل كند و خود نمایى كننده است؛ مركب تند خوست كه چون خواستى راه برود مى‌ايستد و دروغگوى خيانتكار است.»



این واژه فقط دو مورد در «نهج البلاغه» آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۶۳۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ط دارالقلم، ج۱، ص۴۸۱.    
۳. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۲۶۲.    
۴. جوهری، ابو‌نصر، الصحاح‌، ج۶، ص۲۳۹۹.    
۵. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۱۱۱-۱۱۲، خطبه ۵۲.    
۶. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعه الاستقامه، ص۹۶-۹۷، خطبه ۵۲.    
۷. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۸۹، خطبه ۵۲.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۱۱۳، خطبه ۵۲.    
۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۹۵.    
۱۰. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۹۹.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۲، ص۵۸۹-۵۹۰.    
۱۲. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۳۱۴-۳۱۵.    
۱۳. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۳۳۲.    
۱۴. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۴۷۳.    
۱۵. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۳۵.    
۱۶. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۴۴۵-۴۴۶، خطبه ۱۹۱.    
۱۷. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعه الاستقامه، ص۱۵۹، خطبه ۱۸۶.    
۱۸. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۲۸۵، خطبه ۱۹۱.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۴۳، خطبه ۱۹۱.    
۲۰. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۳۷۰-۳۷۱.    
۲۱. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۳۸۹-۳۹۰.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۷، ص۳۴۱.    
۲۳. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۲۵۴-۲۵۵.    
۲۴. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۱۱۶.    
۲۵. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۱۱۲، خطبه ۵۲.    
۲۶. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۴۴۵، خطبه ۱۹۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «صدی»، ج۲، ص۶۳۳.    






جعبه ابزار