صَبْر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صَبْر (به فتح صاد و سکون باء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای
حبس و نگاه داشتن در تنگی است.
این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه به کار رفته است، مانند:
•
صُبْر (به ضم صاد و سکون باء) و
صِبْر (به کسر صاد و سکون باء) به معنای ناحیه و
طرف شیء است؛
•
اِصْطِبار (به کسر همزه و طاء سکون صاد) به معنای صبر کردن است؛
•
تُصَبِّر (به ضم تاء و فتح صاد و باء مکسور و مشدد) نیز به معنی صبر کردن است؛
•
تَصْبیر (به فتح تاء و سکون صاد) به معنی امر کردن به صبر میباشد؛
•
مُصَبَّرَه (به ضم میم و فتح صاد و راء و باء مشدد و مفتوح) به صیغه مفعول، ظرفی را گویند که تا سرش پر شده است؛
•
صِبْر (به کسر صاد و سکون باء) عصاره تلخ گياه است.
صَبْر به معنای حبس و نگاه داشتن ست.
«
صَبْر الدّابَّةِ حَبَسَها بِلا عَلَفٍ.»
صُبْر و
صِبْر به معنای ناحیه و طرف شیء آمده و جمع آن
اَصْبار است.
راغب صَبْر را نگاه داشتن در تنگی گفته است
و آن در اصطلاح خویشتنداری و حبس نفس است به هر چیزی که
شرع و
عقل تقاضا میکند، و یا از چیزی که شرع و عقل از آن
نهی میکند.
ماه رمضان را از آن جهت «شهر الصبر» گویند که
انسان نفس خویش را از چیزهایی حبس و
منع میکند.
اِصْطِبار به معنای صبر کردن است.
تُصَبِّر نیز به معنی صبر کردن است.
تَصْبیر به معنی امر کردن به صبر میباشد.
مُصَبَّرَه به صیغه مفعول، ظرفی را گویند که تا سرش پر شده است.
صِبْر (مثل كتف) عصاره تلخ گياه است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (
صلوات
الله
علیه) درباره دوری از
تکبر فرموده است:
«وَ الدَّهْرُ يَوْمانِ: يَوْمٌ لَكَ، وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ; فَإذا كانَ لَكَ فَلا تَبْطَرْ، وَ إِذا كانَ عَلَيْكَ فَاصْبِرْ.» «
دنیا دو روز است: روزى به
سود توست و روزى به
زیان تو، آن روز كه به سود توست به خوشگذرانى و
غرور مپرداز، و زمانى كه به زيان تو بود شكيبا باش.»
لا تبطر یعنی متکبر و ظالم نباش.
امام (
صلوات
الله
علیه) در مورد انواع صبر فرموده است:
«الصَّبْرُ صَبْرانِ: صَبْرٌ عَلَى ما تَكْرَهُ، وَ صَبْرٌ عَمّا تُحِبُّ.» «صبر» بر دو گونه است: صبر در انجام كار خوبى كه دوست ندارى و صبر بر ترک كار بدى كه دوست دارى.»
امام (
صلوات
الله
علیه) درباره
طلحه و
زبیر و اتباع آنها فرموده است:
«فَقَدِموا عَلَى عامِلی بِها وَ خُزّانِ بَيْتِ مالِ الْمُسْلِمينَ وَ غَيْرِهِمْ مِنْ أَهْلِها فَقَتَلوا طائِفَةً صَبْراً وَ طائِفَةً غَدْراً.» «آنها پس از ورود به
بصره به فرماندار من در آنجا و خزانه داران
بیت المال مسلمانان و به مردم «بصره» حمله بردند، گروهى از آنان را با شكنجه و گروهى را با
حیله كشتند.»
«قتل صبر» آن است که دستهای کسی بسته شود و یا کسی او را بگیرد تا دیگری بکشد و یا او را برای کشتن زندانی کنند در هر صورت به آن قتل صبر گفته میشود.
امام (
صلوات
الله
علیه) از
قرآن مجید نقل کرده است:
«وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها.» «خانواده خويش را به
نماز فرمان ده و در برابر آن شكيبا باش.»
امام (
صلوات
الله
علیه) در
نامه ۳۱ درباره صبر و استقامت در مشكلات به
امام حسن مجتبی (علیهالسلام) مینویسد:
«وَ عَوِّدْ نَفْسَکَ الصَّبْرَ عَلَى الْمَكْروهِ وَ نِعْمَ الْخُلُقُ التَّصَبُّرُ.» «خويشتن را بر
استقامت در برابر مشكلات
عادت ده كه شكيبايى در راه
حق از
اخلاق نیک به شمار مىرود.»
امام (
صلوات
الله
علیه) در رابطه با شخص
محتضر فرموده است:
«وَ خَرِسوا عَنْ جَوابِ السّائِلينَ عَنْهُ وَ تَنازَعوا دونَهُ شَحیَّ خَبَر يَكْتُمونَهُ فَقائِلٌ [
يَقولُ]
هُو لِما بِهِ وَ مُمَنّ لَهُمْ إيابَ عافيَتِهِ وَ مُصَبِّرٌ لَهُمْ عَلَى فَقْدِهِ.» «و از پاسخ سائلان در مورد بيمارى او
عاجز ماندند و درباره همان
خبر حزنآورى كه از او
کتمان مىنمودند، در پيش او به گفتگو پرداختند؛ يكى مىگفت: تا هنگام
مرگ به همين وضع باقى است (و با همين بيمارى از دنيا مىرود)، ديگرى آرزوى بازگشت بهبوديش را در
دل نزديكانش مىافكند، سوّمى آنان را به شكيبايى در فقدانش
دعوت مىكرد.»
امام (
صلوات
الله
علیه) درباره گرفتاری اهل
فتنه فرموده است:
«ثُمَّ يُفَرِّجُها اللهُ عَنْكُمْ كَتَفْريجِ الاَْديمِ: بِمَنْ يَسومُهُمْ خَسْفاً وَ يَسوقُهُمْ عُنْفاً وَ يَسْقيهِمْ بِكَأْس مُصَبَّرَة.» «سپس پروردگار جهان اين فتنه و
بلیّه را همچون جدا شدن پوست از گوشت از شما
دفع و جدا خواهد كرد. (اين كار به
وسیله) كسانى انجام مىشود كه
خواری را به آنها مىچشانند، به سختى آنها را مىرانند و جام تلخ
بلا و ناراحتى و مصيبت در كامشان فرو مىريزند.»
این واژه در موارد زیادی در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «صبر»، ج۲، ص۶۲۷-۶۲۸.