صوامع (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صوامع:(لَّهُدِّمَتْ صَوامِعُ) «صوامع» جمع «
صومعه» به معناى مكانى است كه معمولًا در بيرون شهرها و دور از جمعيت، براى تاركان دنيا، زهاد و عباد ساخته مىشد كه در فارسى به آن «دير» گويند.
(بايد توجّه داشت «
صومعه» در اصل به معناى بنايى است كه قسمت بالاى آن به هم پيوسته است، و ظاهراً اشاره به گلدستههاى چهار پهلویى بوده كه
راهبان براى
صومعه خود درست مىكردند).
(الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ) (همانها كه از خانهها و شهر خود، به ناحق رانده شدند، و گناهى نداشتند جز اينكه مىگفتند: «
پروردگار ما، خداى يكتاست!» و اگر
خداوند بعضى از مردم را به وسيله بعضى ديگر دفع نكند، ديرها، و معابد
یهود و
نصاری، و مساجدى كه نام خدا در آن بسيار برده مىشود، ويران مىگردد. و خداوند كسانى را كه يارىِ او كنند و از آيينش دفاع نمايند يارى مىكند؛ خداوند توانا و شكستناپذير است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه صوامع جمع
صومعه است، و
صومعه نام معبدهايى است كه براى عبادت عابدان و زاهدان، در بالاى كوهها و در بيابانهاى دوردست ساخته مىشد، و معمولا عمارتى نوک تيز و مخروطى بود.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «صوامع»، ص۳۳۹.