• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صناعت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



صناعت، یکی از اصطلاحات به‌کار رفته در علم منطق بوده و به‌معنای ملکه حاصل از تکرار در عمل است.



«صناعت» یا «پیشه» در اصل، حرفه شخص سازنده است و در عرف عام عبارت است از: علم ناشی از تکرار در عمل. از معنای آن نزد خواص تعبیر مختلفی شده است؛ مثل:
۱. علم متعلق به کیفیت عمل.
۲. ملکه‌ای که با آن می‌توان مصنوعات را از روی بصیرت به کار برد و به مقصود معینی در حد امکان دست یافت.
۳. ملکه‌ای نفسانی‌ که افعال به طور اختیاری و بدون نیاز به تفکر از آن صادر می‌شود.


در اساس الاقتباس آمده است: «همچنان که آن تصرف را که نجّار در چوب کند به وجهی که مؤدّی بوَد به مطلوب او، چون ملکه باشد صناعت نجارت گویند، آن تصرف را که مردم در معانی کند بر وجهی که مؤدّی بوَد به مطلوبی که می‌خواهند، چون ملکه شود، صناعت منطق خوانند».
صناعت به الفاظ فلسفه، منطق و ریاضیات اضافه می‌شود؛ مثلاً می‌گویند: صناعت منطق و صناعت فلسفه. صناعات خمس در اصطلاح منطقیان عبارت‌اند از: برهان، جدل، خطابه، شعر و مغالطه.


فرق علم و صناعت این است که غایت علم، شناخت حقیقت است، در حالی که غایت صناعت، بهره‌وری است. در الجوهر النضید آمده است: صناعت، ملکه‌ای نفسانی است که می‌توان با استفاده از آن، موضوعات را در جهت هر مقصودی که از بصیرت برخاسته باشد، بر حسب امکان، به کار برد. صناعت شامل امور علمی و عملی است.
[۳] خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی، ص۱۳۶.
[۵] تهانوی، محمدعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج۲، ص۸۳۵.



در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:

• خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی.
سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی.    
• تهانوی، محمدعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم.
حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.    
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.    


۱. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۴.    
۲. علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید، ص۲۳۲.    
۳. خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی، ص۱۳۶.
۴. سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ج۲، ص۱۱۷۱.    
۵. تهانوی، محمدعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج۲، ص۸۳۵.



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «صناعت»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۱/۲۹.    




جعبه ابزار