صلب در فقه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صَلْب در دو معنا به کار رفته است: ۱. بر
دار کشیدن. ۲. گذاردن
دست بر
تهیگاه (تخصّر).
صَلْب به معنای نخست، نوعی
کیفر برای برخی گناهان است که در آن
بزهکار پس از به دار بستن، روی دار میماند تا بمیرد و این غیر از دار زدنی است که امروزه مرسوم است. دار زدن،
حلق آویز کردن بزهکار است؛ در حالی که صلب به دار بستن او است، نه حلق آویز کردن وی.
به فرد به دار کشیده «
مصلوب » گویند. از عنوان یاد شده در باب
طهارت و
حدود سخن گفتهاند.
از کیفرهای
محارب (
محاربه ) به تصریح
قرآن کریم صلب است. البته اختلاف است که آیا محارب ابتدا کشته و سپس به دار کشیده میشود و یا زنده به دار کشیده میشود تا بمیرد.
مدت بقای محارب بر روی دار سه روز است و پس از آن پایین آورده میشود؛
البته بنابر دیدگاه زنده به دار کشیدن محارب، در صورتی که ظرف سه روز نمیرد، برخی گفتهاند: پس از سه روز کشته میشود. برخی دیگر گفتهاند: بر دار میماند تا بمیرد.
مراد از سه روز، سه روز از زمان به دار کشیدن است هر چند به گونه تلفیقی است. بنابراین، در صورتی که ظهر روز نخست به دار کشیده شود، ظهر روز چهارم، مدت به پایان میرسد.
اگر محارب پیش از اجرای
حد بمیرد، به دار کشیده نمیشود.
چنانچه محارب، مسلمان باشد در صورتی که قبل از به دار کشیدن
غسل ،
کفن و
حنوط را انجام داده باشد، پس از پایین آوردن از دار بر او
نماز خوانده و
دفن میشود و اگر غسل و کفن و حنوط نکرده باشد، پس از
مرگ و پایین آوردن، انجام میگیرد.
برخی در کیفیت صلب به نقل از مشایخ و بزرگان گفتهاند: کیفیت
شرعی صلب آن است که مصلوب را رو به
قبله بر چوبه دار بپیچند تا بمیرد.
بنابر قول
مشهور ، بر کسی که پس از سه روز به دار کشیدن مسلمان، به قصد دیدن وی آنجا برود و او را ببیند،
مستحب است به جهت ارتکاب این عمل غسل کند.
برخی قدما غسل را
واجب دانستهاند.
در حکم یاد شده، تفاوتی میان مصلوبی که به حق به دار کشیده شده باشد یا به ناحق و از روی ستم، نیست.
برخی، دیدن مصلوب به ناحق را مطلقا اعم از آنکه دیدن در مدت سه روز باشد یا پس از آن موجب غسل دانستهاند؛
برخی، حکم یاد شده (استحباب یا وجوب غسل) را به دیدن مصلوب به حق اختصاص دادهاند،
برخی نیز دیدن مصلوب را مطلقا مسلمان باشد یا
کافر موجب غسل دانستهاند.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۹۰، برگرفته از مقاله «صلب».