• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صدق قیاس

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



صدق قیاس، یکی از اصطلاحات به‌کار رفته در علم منطق بوده و به‌معنای صادق‌ بودن دو قضیه صغرا و کبرا در قیاس اقترانی، و نسبت اتصالی یا انفصالی در قیاس استثنائی است.



اگر قیاس از لحاظ ماده و صورت، واجد شرایط لازم باشد قیاس را صحیح و مُنتِج می‌گویند و نتیجه، به خودی خود بر آن مترتب می‌شود، زیرا نسبت قیاس و نتیجه قیاس، نسبت ملزوم و لازم است، از این رو اگر قیاس (از جهت ماده و صورت)، صادق باشد نتیجه آن هم صادق خواهد بود و اگر نتیجه کاذب باشد قیاس نیز کاذب است، اما اگر قیاس کاذب باشد احتمال صدق نتیجه منتفی نیست، چنان‌که اگر نتیجه صادق باشد احتمال کذب قیاس منتفی نیست، زیرا نتیجه می‌تواند لازم اعمّ قیاس باشد؛ مثلاً قیاس «هر انسانی سنگ است و هر سنگی حیوان است» با اینکه به دلیل کذب مقدمات، اصل قیاس هم ناصحیح است، اما نتیجه آن، یعنی «هر انسانی حیوان است» قضیه صادقی است.


محقق طوسی در اساس الاقتباس در این باره می‌گوید: «صدق قیاس مستلزم صدق نتیجه بوَد و کذب نتیجه مستلزم کذب قیاس، اما از کذب قیاس، کذب نتیجه لازم نیاید و نه از صدق نتیجه صدق قیاس، چه این لازم، عام‌تر است از ملزوم».


به دقت عقلی، قیاس متصف به صحت و غلط (بطلان)، و انتاج و عُقم (عدم انتاج) می‌شود، نه به صدق و کذب. قیاس صحیح و مُنتِج آن است که واجد همه شرایط انتاج (در ناحیه ماده و صورت قیاس) باشد و قیاس غلط و عقیم آن است که شرایط انتاج مختل شده باشد و اما وجه عدم اتصاف قیاس به صدق و کذب این است که متعلق صدق و کذب، قضیه است و قیاس، قضیه نیست، بلکه یکی از صور استدلال، و هیئت تالیفیِ متشکل از دو قضیه با چینش خاص است. آنچه به عنوان قضیه متصف به صدق و کذب می‌شود دو چیز است: نتیجه قیاس و هر یک از مقدمات قیاس.
بنابراین منظور از «صدق قیاس» در این اصطلاح، صدق صغرا و کبرا (در قیاس اقترانی) و نسبت اتصالی یا انفصالی (در قیاس استثنائی) و مطابقت آنها با واقع است. و منظور از «کذب قیاس»، کذب صغرا و کبرا (در قیاس اقترانی)، و کذب نسبت اتصالی یا انفصالی (در قیاس استثنایی)، و عدم مطابقت آنها با واقع است.


مبادی قیاس‌های صادق، با مبادی قیاس‌های کاذب تفاوت و تغایر دارند، زیرا اگر نتیجه یک قیاس (که به حسب صورت، صحیح است) کاذب باشد، مقدمات آن کاذب بوده است، و اگر نتیجه یک قیاس، صادق باشد، مقدمات آن صادق بوده است. بنابراین، مبادی قیاسات از حیث صدق و کذب یکسان نیستند. البته گاهی، یک قیاس با اینکه دارای مقدمات و مبادی کاذب است اما دارای نتیجه صادق است، اما باید دانست که در این موارد به حسب واقع، قیاسی وجود ندارد، زیرا نتیجه مذکور نمی‌تواند نتیجه ذاتیِ مبادی کاذب باشد (و‌گر نه بایستی مقدمات کاذب، در همه موارد نتیجه صادق داشته باشند و هیچ قیاسی نتیجه کاذب نداشته باشد) در حالی که قیاس از این جهت قیاس است که ذاتا نتیجه دهد (القیاس قولٌ مؤلَّفٌ مِن قضایا متی سلّمت لَزِمَ عنه لذاته قولٌ آخر؛ قیاس، قولی مرکب از چند قضیه است که چون مورد قبول و مسلَّم فرض گردد، ذاتا قضیه دیگر از آن لازم آید)، نه از آن جهت که بالعَرَض نتیجه می‌دهد. لذا لازم است قیاساتی که نتیجه صادق دارند از مقدمات صادق تشکیل شوند و قیاساتی که نتیجه کاذب دارند از مقدمات کاذب. و در این صورت مبادی قیاسات صادق غیر از مبادی قیاسات کاذب خواهد بود.
[۳] ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق)، ج۳، ص۲۵۱.



در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:

• ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق).
حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.    
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.    


۱. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۲۹۷.    
۲. علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید، ص۱۸۰.    
۳. ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق)، ج۳، ص۲۵۱.



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «صدق قیاس»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۱/۲۹.    



جعبه ابزار