صدر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صَدْر (به فتح صاد و سکون دال) یکی از مفردات
نهج البلاغه به معنای سینه است، فعل آن اگر با «عن» متعدّی شود، به معنای رجوع و اگر با «من» باشد به معنای بروز و ظهور است و
صَدَرَ (به فتح صاد و دال و راء) به معنای حدوث و حصول میآید که
حضرت علی (علیهالسلام) درباره دوری از
شرّ و بدی،
سعه صدر و... از این واژه استفاده نموده است.
«
صَدْر»
به معنای سینه و فعل آن اگر با «عن» متعدّی شود، معنای رجوع میدهد مثل «
صدر عن المکان» یعنی از مکان برگشت.
و اگر با «من» باشد به معنی بروز و ظهور است مثل «
صدر منه الامر» یعنی این کار از او
صادر شد و بروز کرد و نیز به معنای حدوث و حصول میآید «
صدر الامر
صدورا» یعنی این کار حادث شد ایضا به معنی رجوع و ارجاع (لازم و متعدی) آمده است.
• امام (صلواتاللهعلیه) در خصوص
علم در
حکمت ۳۱ فرموده است: «
«وَمَنْ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ الْحُكْمِ»»
«هر که باطن
علم را بداند بر میگردد از احکام مستقیم» یعنی حکم واقعی
صادر میکند.
• امام (صلواتاللهعلیه) در خصوص شرّ و بدی در
حکمت ۱۷۸ فرموده است: «
«احْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيْرِکَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِکَ»»
«شرّ و بدی را دور کن از سینه دیگری با قلع آن از سینه خودت.»
• امام (صلواتاللهعلیه) در مورد سعه
صدر در
حکمت ۱۷۶ فرموده است: «
«آلَةُ الرِّيَاسَةِ سَعَةُ الصَّدْرِ»»
(وسيله رياست، سعه
صدر (و تحمل بسيار) است.)
منظور از «سعة
الصدر» در اینجا سعه روح و سعه تحمل و صبر است.
• امام (صلواتاللهعلیه) در مورد رساندن حقوق به اهل آن فرموده است: «
«لَيسَ عَلَى الاِْمَامِ إِلاَّ مَا حُمِّلَ مِنْ أَمْرِ رَبِّهِ... وَإِصْدَارُ السُّهْمَانِ عَلَى أَهْلِهَا»»
(
امام و پيشوا غير از آنچه از طرف
خدا مأمور است وظيفهاى ندارد... حقّ مظلومان را به آنها بازگرداند.)
(
اصدار:
صادر کردن. رساندن و نظیر آن است.) «سهمان» بر وزن
سبحان جمع سهم است یعنی: نیست بر امام مگر عمل به دستور حق و رساندن حقوق به اهل آن.
• امام (صلواتاللهعلیه) در مورد
روح و مرکزیّت بدن فرموده است: «
«فَمِنَ الاِْيمَانِ مَا يَكُونُ ثَابِتاً مُسْتَقِرّاً فِي الْقُلُوبِ، وَمِنْهُ مَا يَكُونُ عَوَارِىَ بَيْنَ الْقُلُوبِ وَالصُّدورِ»»
(
ایمان بر دو گونه است، يكى ثابت و استوار و در دلها و قلوب، و ديگرى موقّت و عاریتى بين قلبها و سینهها.)
• امام (صلواتاللهعلیه) درباره
مرگ فرموده است: «
«وَصَدَرَتْ بِكُمُ الاُْمُورُ مَصَادِرَهَا»»
«و برگشت داد شما را پیشامدها به محلهای آنها. (مرگها)»
مصدر: اسم مکان به معنای محل
صدور و بروز و نیز محل برگشتن است.
• امام (صلواتاللهعلیه) درباره
طمع در
حکمت ۲۷۵ فرموده است: «
«إِنَّ الطَّمَعَ مُورِدٌ غَيْرُ مُصْدِر»»
«طمع وارد کننده است نه
صادر کننده» یعنی طمع انسان را به هلاکت وارد میکند و از آن خارج نمیکند، هر دو صیغه «اسم فاعل» هستند.
این واژه موارد زیادی در «نهج البلاغه» آمده است. مانند:
«
«فَإِنَّ الْحِكْمَةَ تَكُونُ في صَدْرِ الْمُنَافِقِ فَتَتَلَجْلَجُ فِي صَدْرِهِ...»»
(
حکمت گاهى در سينه
منافق است و آرام نمىگيرد تا اين كه خارج شود.)
«
«وَرَجَّةَ صَدْرِهِ، وَبَقِيَتْ بَقِيَّةٌ مِنْ أَهْلِ الْبَغْيِ»»
(با صاعقهاى كه قلبش را به تپش درآورد و سينهاش را به لرزه انداخت كارش تمام شد، تنها تعداد محدودى از ستمگران و سركشان باقى ماندهاند)
«
«وَشَحَنْتُمْ صَدْرِي غَيْظاً»»
(و سينه مرا مملوّ از
خشم ساختيد.)
بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «صدر»، ج۲، ص۶۳۰.