• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صدر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





صَدْر (به فتح صاد و سکون دال) از واژگان قرآن کریم، به معنای سینه و منظور از آن سعه و ضیق قلب بوده و به اعتبار آنکه قلب در سینه است صدر گفته شده است. در آیاتی از قرآن بحث سعه صدر و اعطای شرح صدر از جانب خداوند بیان شده است.



صَدْر به معنای سینه است. مثل‌ (اَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ‌ صَدْرَکَ‌) (آيا ما سينه تو را گشاده نساختيم.) جمع آن صدور است نحو (اِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ‌ الصُّدُورِ) (خدا به آنچه در سینه‌هاست دانا است.)
فعل صدر چون با «عن» متعدی شود معنای رجوع می‌دهد «صَدَرَ عن المکان» یعنی از مکان برگشت، و چون با «من» متعدی شود به معنی بروز و ظهور باشد. «صَدَرَ منه الامر» یعنی این کار از او بروز کرد. ایضا به معنی حدوث و حصول آید «صَدَرَ الْاَمرُ صدورا» یعنی کار حادث شد. و نیز صدر به معنی رجوع و ارجاع (لازم- متعدی) آمده است.
[۹] شرتونی، سعید، اقرب الوارد، ماده صدر.

(قالَتا لا نَسْقِی حَتَّی‌ یُصْدِرَ الرِّعاءُ وَ اَبُونا شَیْخٌ کَبِیرٌ) «یصدر» در قرآن‌ها به ضم (ی) و کسر (د) نوشته شده ولی به فتح (ی) و ضمّ (د) از باب نصر ینصر نیز خوانده‌اند. بنا بر اول معنای آن چنین است: (گفتند ما گوسفندان خود را آب نمی‌دهیم تا چوپان‌ها مواشی خود را از آب بر گردانند. پدر ما پیری بزرگ است.) و بنا بر دوم این است... (تا چوپان‌ها از آب بر گردند.)
(یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ اَشْتاتاً لِیُرَوْا اَعْمالَهُمْ) ممکن است «یصدر» به معنی حدوث باشد یعنی (آن روز مردم بطور پراکنده و متفرق حادث و ظاهر می‌شوند.) و شاید به معنی بروز باشد، یعنی «یصدر الناس من الارض اشتاتا» چنانکه در آیه دیگر آمده‌ (وَ بَرَزُوا لِلَّهِ جَمِیعاً...) (و در قیامت، همه آنها در برابر دادگاه عدل خدا ظاهر مى‌شوند...) (وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ) (...همه در پيشگاه خداوند یگانه حاكم بر همه چيز ظاهر مى‌گردند.) و نیز آمده‌ (یَوْمَ یَخْرُجُونَ مِنَ الْاَجْداثِ سِراعاً) (همان روز كه از قبرها به سرعت خارج مى‌شوند، گويى به سوى بت‌ها مى‌دوند.) در «شتت» گفته شد: ظاهرا مراد از اشتات متفرق و بی‌نظم بودن است چنانکه فرموده‌: (یَخْرُجُونَ مِنَ الْاَجْداثِ کَاَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ) (آنان در حالى كه چشم‌هايشان از شدّت وحشت به زير افتاده، همچون ملخ‌هايى كه به هرسو پراكنده مى‌شوند از قبرها بيرون مى‌آيند.) حدوث و بروز نزدیک بهم‌اند.


آیاتی هست درباره سعه صدر و تنگی آن و اینکه خدا شرح صدر عطا می‌کند و سینه را تنگ می‌گرداند. نظیر:
(اَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ‌ صَدْرَکَ‌) (آيا ما سينه تو را گشاده نساختيم.)
(قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی‌ صَدْرِی‌) (موسی گفت: «پروردگارا! سينه‌ام را گشاده كن.)
(فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ اَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ‌ صَدْرَهُ‌ لِلْاِسْلامِ وَ مَنْ یُرِدْ اَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ‌ صَدْرَهُ‌ ضَیِّقاً حَرَجاً...) (آن كس را كه خدا بخواهد هدایت كند، سينه‌اش را براى پذيرش اسلام، گشاده مى‌سازد؛ و آن كس را كه به خاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سينه‌اش را آن‌چنان تنگ مى‌كند...)
• و مثل‌ (وَ یَضِیقُ‌ صَدْرِی‌ وَ لا یَنْطَلِقُ لِسانِی) (و سينه‌ام تنگ مى‌شود، و زبانم به‌قدر كافى گويا نيست...)
مراد از صدر در این آیات چیست؟ آیا سینه است یا قلب و به اعتبار حال و محل قلب را صدر خوانده است؟
به‌نظر می‌آید: منظور سعه و ضیق قلب است و به اعتبار آنکه قلب در سینه است صدر گفته شده، و اینکه بعضی‌ها قلب را به معنی نفس گرفته‌اند به دلیل اینکه درک و فهم و غیره مال نفس است نه قلب.
در بعضی از آیات افعالی به صدر نسبت داده شده نظیر: (یَعْلَمُ خائِنَةَ الْاَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی‌ الصُّدُورُ) (او چشم‌هايى را كه به خيانت مى‌گردد و آنچه را سينه‌ها پنهان مى‌دارند، مى‌داند.) (وَ اِنَّ رَبَّکَ لَیَعْلَمُ ما تُکِنُ‌ صُدُورُهُمْ‌ وَ ما یُعْلِنُونَ) (و پروردگارت آنچه را در سينه‌هايشان پنهان مى‌دارند و آنچه را آشكار مى‌كنند بخوبى مى‌داند.) (وَ لا یَجِدُونَ فِی‌ صُدُورِهِمْ‌ حاجَةً مِمَّا اُوتُوا) (..و در دل خود نيازى به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمى‌كنند..) از این قبیل است آیاتی که درباره شفای صدور، کینه صدور، محتویات صدور، وسوسه صدوراند، مثل‌ (وَ یَشْفِ‌ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ) (..و سينه گروه مؤمنین را شفا مى‌بخشد..) (قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ اَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفِی‌ صُدُورُهُمْ‌ اَکْبَرُ) (..نشانه‌هاى دشمنى از سخنانشان آشكار شده؛ و آنچه در دل‌هايشان پنهان مى‌دارند، از آن مهم‌تر است..) (اِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ‌ الصُّدُورِ) (...خدا، از آنچه درون سينه‌هاست، آگاه است.) (الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی‌ صُدُورِ النَّاسِ) (كه در درون سينه مردمان وسوسه مى‌كند.)
به‌نظر نگارنده مراد از همه آنها قلوب است و به اعتبار حال و محل صدور به کار رفته است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۱۱۳-۱۱۵.    
۲. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۲۰۶.    
۳. فخرالدین طریحی، مجمع البحرین تحقیق الحسینی، ج۳، ص۳۶۲.    
۴. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۴۷۷.    
۵. جوهری، الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربیه، ج۲، ص۷۰۹.    
۶. شرح/سوره۹۴، آیه۱.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۶.    
۸. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۹.    
۹. شرتونی، سعید، اقرب الوارد، ماده صدر.
۱۰. قصص/سوره۲۸، آیه۲۳.    
۱۱. زلزله/سوره۹۹، آیه۶.    
۱۲. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۱.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۸.    
۱۴. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۴۸.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۱.    
۱۶. معارج/سوره۷۰، آیه۴۳.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۰.    
۱۸. قمر/سوره۵۴، آیه۷.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۹.    
۲۰. شرح/سوره۹۴، آیه۱.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۶.    
۲۲. طه/سوره۲۰، آیه۲۵.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۳.    
۲۴. انعام/سوره۶، آیه۱۲۵.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۴۴.    
۲۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶۷.    
۲۸. غافر/سوره۴۰، آیه۱۹.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۶۹.    
۳۰. نمل/سوره۲۷، آیه۷۴.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۸۳.    
۳۲. حشر/سوره۵۹، آیه۹.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۴۶.    
۳۴. توبه/سوره۹، آیه۱۴.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۸۹.    
۳۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۱۸.    
۳۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۵.    
۳۸. مائده/سوره۵، آیه۷.    
۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۰۸.    
۴۰. ناس/سوره۱۱۴، آیه۵.    
۴۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۰۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «صدر»، ج۴، ص۱۱۳-۱۱۵.    






جعبه ابزار