شیعیان آستانه تولد امام زمان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برای آشنایی بیشتر با اوضاع فرهنگی و سیاسی
شیعیان در هنگام
تولد امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) لازم است نگاهی هرچند کوتاه به وضعیت دوران
حضرت امام حسن عسکری (علیهالسّلام) داشته باشیم.
دوران
امامت آن حضرت همزمان بود با
خلافت سه نفر از خلفای عباسی، که به ترتیب عبارتاند از:
المعتز بالله،
المهتدی بالله و
المعتمد بالله.
حاکمان عباسی از هر راه ممکن، آن
حضرت را زیرنظر داشتند و کنترل میکردند. آنان شنیده بودند که
امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) فرزند امام عسکری (علیهالسّلام) است؛ از این رو، میکوشیدند تا به آن حضرت دسترسی پیدا کنند و او را به
قتل برسانند؛ به همین جهت، امام حسن عسکری (علیهالسّلام)
ولادت حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) را مخفی کرده بود و غیر از نزدیکان آن حضرت، دیگران افتخار
زیارت آن امام را پیدا نکردند.
فشار و
اختناق سیاسی چنان بالا میگیرد که
امام (علیهالسّلام) به ناچار باید هفتهای دوبار در روزهای
دوشنبه و
پنج شنبه در
دارالخلافه حضور پیدا میکرد;
معتزّ عباسی بهاندازهای از
نفوذ امام حسن عسکری (علیهالسّلام) نگران بود که به تحت نظر داشتن آن امام نیز بسنده نکرد و حضرت را با
ابوهاشم جعفری و گروهی از
طالبیون زندانی کرد.
ستم عباسیان تنها به امام حسن عسکری (علیهالسّلام) محدود نمیشد؛ آنان علیه شیعیان و دوستان آن حضرت نیز از هیچ ستمیدریغ نمیکردند و از هرگونه حرکت فرهنگی، سیاسی و غیره شیعیان جلوگیری میکردند. برای روشن شدن هرچه بیش تر مطلب، بحث را در دو بخش جداگانه پی میگیریم: ۱. وضعیت سیاسی شیعیان. ۲. وضعیت فرهنگی شیعیان.
انواع فشارهای سیاسی در این مقطع از
زمان، در موارد زیر قابل پیگیری است:
از جمله زندانیان، ابوهاشم جعفری است. وی چنین میگوید: در نامهای از ناراحتیهای
زندان به امام حسن عسکری (علیهالسّلام)
شکایت کردم؛ امام در جواب به من نوشت: امروز در منزلِ خود
نماز خواهی خواند.
وی در جای دیگری
اظهار کرده است: با امام حسن عسکری (علیهالسّلام) در
حبس مهتدی بن واثق بودیم؛ حضرت به من فرمود: این جنایتکار قصد کرده است که امشب با خواست
خدا بازی کند (
کنایه از این که
اراده کرده است که ما را بکشد)؛ ولی عمر او کفاف نمیدهد و به زودی صاحب فرزندی خواهم شد. فردای آن
شب ترکها به او حمله کردند و او را به قتل رساندند و خدا ما را به سلامت نگاه داشت.
هم چنین او میگوید: من با گروهی در زندان بودم که امام حسن عسکری (علیهالسّلام) را به زندان آوردند، مامور مراقب آن حضرت، صالح بن وصیف بود. یکی از هم زندانیها، مردی جمحی بود که ادعا میکرد، علوی است. امام (علیهالسّلام) روی به ما کرد و فرمود: اگر نبود در میان شما کسی که از شما نیست، شما را آگاه میکردم که چه زمان خداوند، اسباب
نجات شما را فراهم خواهد کرد. امام با این کلام به آن مرد
اشاره کرد و او از جمع ما بیرون رفت. امام فرمود: این مرد از شما نیست؛ از او برحذر باشید. در بین لباسهای خود نوشتهای دارد که همه ی گفتهها و اسرار شما را برای
خلیفه میرساند. یکی از زندانیان به سراغ او رفت و لباسهایش را بازرسی کرد و آن نوشته را پیدا کرد؛ او نوشته بود، که این جمع قصد دارند، زندان را سوراخ کرده و فرار کنند.
نکته ی قابل توجه در این
روایت تاریخی این است که، اختناق و فشار سیاسی بهاندازهای بود که شیعیان در زندان هم از دست ماموران اطلاعاتی خلیفه در
امان نبودند و مذاکرات آنان در محیط زندان نیز به
حکومت گزارش داده میشد.
حضرت عبدالعظیم حسنی یکی از فراریان
شیعه است. احمد بن محمد بن
خالد برقی میگوید: «عبدالعظیم حسنی، از دستِ حکومت فرار کرد و وارد ری شد و درمنزل یکی از شیعیان در سردابی ساکن شد. در همان
سرداب خدا را
عبادت میکرد؛ روزها
روزه بود و شبها را به
شب زنده داری و
تهجّد میگذراند و مخفیانه از آنجا بیرون میآمد و قبری را که امروزه روبه روی
قبر خود اوست زیارت میکرد. تنها محل
امن برای او، همان سرداب بود».
فشارهای گوناگونی که در زمان کوتاه امامت حضرت امام حسن عسکری (علیهالسّلام) بر شیعیان وارد شد، صفحات
تاریخ را پر کرده است. موارد زیر نمونههایی از آن است:
علی بن محمد بن زیاد میگوید: توقیعی از امام ابومحمد (علیهالسّلام) (به این مضمون) به دستم رسید: کنج
عزلت پیشه کن و خانه نشین باش؛ چون فتنهای در
انتظار توست... دیری نگذشت که به سبب
سخن چینی تحت
تعقیب قرار گرفت و جایزه ی صدهزار درهمیبرای کسی که مرا را پیدا کند، تعیین شد.
یکی از شیعیان نامهای به حضور آن حضرت فرستاد: شنیدهام که مهتدی، شیعیان شما را
تهدید کرده و گفته است: آنان را از روی
زمین بر میدارم؛ امام (علیهالسّلام) در جواب نوشت: عمر او کوتاه تر از آن است که بتواند تهدیدش را عملی کند، از امروز تا پنج
روز بشمار؛ او روز ششم با ذلت و خواری کشته میشود.
آمار شیعیان و علویانی که در این مقطع از تاریخ به دست عباسیان به فیض
شهادت نائل شدهاند کم نیست، از جمله:
موسی بن عبدالله بن موسی؛ از نوادگان
امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) است. او مردی عالم و نیکوکار بود و از جمله ی
راویان به شمار میرفت. در سال ۲۵۶ هـ. ق در
زباله به دستِ سعید بن حاجب با
زهر به شهادت رسید. سعید سر او را جدا کرد و برای مهتدی عباسی برد.
جعفر بن اسحاق بن
موسی بن جعفر بن
الصادق (علیهمالسّلام) ؛ سعید بن حاجب، او را در
بصره به شهادت رساند و در همان جا
دفن شد؛ وی در روز شهادت سی و دو سال داشت.
با همه محدودیتها و سختگیریهایی که عباسیان برای گوشه نشین کردن امام (علیهالسّلام) و شیعیان به کار گرفته و فشارهای مختلف سیاسی که از ناحیهی آنان بر شیعه وارد شد، گروهی از دانشمندان و راویان از خرمن
فضیلت و دریای بی کران علوم آن حضرت بهره میگرفتند و برخی از آنان صاحب تالیفاتی در فنون گوناگون بودهاند و احادیثی را از امام (علیهالسّلام) نقل کردهاند؛ از جمله ی آنان:
کاتب،
ندیم، بزرگ
اهل لغت و از باشخصیتترین آنان است. او یکی از اصحاب خاص
امام هادی و امام عسکری (علیهماالسّلام) است؛ تالیفاتی دارد که نمونهای از این کتابها را میتوان نام برد:
اسماء الجبال و المیاه والاودیه،
اشعار ابن مّرة بن همام و
نوادر الاعراب.
او همان ابوهاشم جعفری است، که از فرزانگان
اسلام و یکی از شاخصترین چهرههای عقیدتی به شمار میرود. در نزد امامان معصوم (علیهمالسّلام) دارای منزلتی خاص است;
وی
امام رضا،
امام جواد، امامهادی، امام عسکری و
صاحب الامر (علیهمالسّلام) را ملاقات کرده است و از همه ی آنان روایت دارد. او مردی پارسا، عابد، عالم و عامل بود و کسی از خاندان
ابوطالب در آن دوران از جهت علو نسب، همتای او نبود.
او نیز از اصحاب خاص امام حسن عسکری (علیهالسّلام) است و از چهرههای سرشناس
ادب به شمار میرود. کتابی نیز در بحث تاریخ دارد.
وی از جهت ثمرهی کار و تالیف کتاب در صف مقدم علمای زمان خود بود و در فنون گوناگون دارای تالیف است؛ بعضی گفتهاند: دارای یکصد و شصت
کتاب است;
برخی از تالیفات او نزد امام حسن عسکری (علیهالسّلام) مقبول واقع شده است و امام عمل به آن را روا شمرده و فرموده است: هذا صحیح ینبغی ان یعمل به؛ این کتاب صحیح است و سزاوار است که به آن عمل شود.
در موردی دیگر، امام به یکی از کتابهای وی نظر افکند و برای او طلب
مغفرت کرد و فرمود: اغبط اهل خراسان بمکان الفضل بن شاذان و کونه بین اظهرهم؛ خوشحالم که
فضل بن شاذان با آن مقام، در میان مردم
خراسان است.
از آنچه که بیان شد، این نتیجه به دست میآید: با همه سختگیریهایی که
بنی عباس نسبت به امام عسکری (علیهالسّلام) و شیعیان آن حضرت روا داشتند، نتوانستند جلو نشر معارف و
فرهنگ ناب اسلام و فضائل
اهل بیت (علیهمالسّلام) را بگیرند. و هرکدام از شاگردان آن حضرت، پس از بهره گیری و
خوشه چینی از خرمن علوم آن امام، در گوشهای از جهان اسلام مشعلی پرفروغ برای نشر
اندیشه و
معارف اهل بیت (علیهمالسّلام) به شمار میآمدند؛ آنان همچون ستارگانی در
آسمان تشیع میدرخشیدند و شیعیان را در
ظلمت ستم و گمراهی عباسیان که قصد کرده بودند، روز روشن را همانند شب، تاریک جلوه دهند،
راهنمایی میکردند.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «شیعیان آستانه تولد امام زمان»، تاریخ بازیابی ۹۵/۳/۲۸.