شیخ عبدالحسین رشتی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شیخ عبدالحسین رشتی (۱۲۹۲-۱۳۷۳قمری)، از علمای نامدار
شیعه و از مدرسان
حوزه علمیه نجف در
قرن چهاردهم هجری قمری بود.
وی در
رشت،
تهران و
نجف علوم اسلامی را نزد علمایی چون
میرزا ابوالحسن جلوه،
میرزا محمدحسن آشتیانی،
آخوند خراسانی،
سید محمدکاظم طباطبایی یزدی،
محمدعلی مدرس چهاردهی گیلانی و علمای نامدار دیگر فرا گرفت. او از مدرسان حوزه بود و حدود بیست سال به تدریس
فقه و
اصول و
فلسفه و دیگر علوم اسلامی پرداخت و اغلب چهرههای نامدار و تاثیرگذار عصر حاضر، در مکتب علمی ایشان پرورش و تربیت یافتهاند. از ایشان تالیفات بسیاری برجای مانده که کتاب
شرح کفایة الاصول از آثار مهم اوست.
عبدالحسین رشتی در سحرگاه یکی از روزهای سال
۱۲۹۲ هجری قمری در
کربلا به دنیا آمد.
پدرش، آیت الله شیخ
عیسی رشتی، فرزند شیخ یوسف بن شیخ علی بن شیخ عبدالغنی بجاربنهای (روستای بجاربنه، در یک فرسخی
رشت است هماکنون داخل شهر رشت قرار دارد.) از عالمان نامدار شهرستان رشت بود که مقدمات و سطح را در زادگاهش و از اساتید آن دیار فرا گرفت و سپس به
نجف اشرف مشرف شد و از محضر استاد اعظم
شیخ مرتضی انصاری بهرهمند گردید و بعد از رحلت او از محضر آیات عظام
میرزا حبیبالله رشتی و
میرزا محمدحسن شیرازی، بهرهمند گردید. آنگاه به کربلا عزیمت کرد و از درس آیت الله شیخ
زینالعابدین مازندرانی بهرهها برد و خود نیز به تدریس
فقه و
اصول و سایر وظایف شرعی اشتغال ورزید.
در سال
۱۲۹۶ قمری به زادگاهش رشت مراجعت کرد و مورد استقبال عموم مردم، بویژه علما قرار گرفت و به وظایف شرعی، اعم از تبلیغ و ترویج
دین خدا و تدریس و تربیت
طلاب محترم همت گماشت تا آنکه در
محرم الحرام سال
۱۳۱۷ قمری در رشت دار فانی را وداع گفت.
به خاطر محبوبیتی که در نزد خاص و عام داشت، جنازهاش را سه روز در شهر طواف دادند تا همه مردم موفق به تشییع جنازه این عالم بشوند. سپس جنازه وی را به نجف اشرف منتقل کردند و در
قبرستان وادی السلام و در جوار
حرم علی بن ابیطالب (علیهالسلام)، مدفون گردید.
(صادق احسان بخش
تاریخ رحلت آیت الله شیخ عیسی رشتی را به اشتباه
۱۳۲۰ هجری قمری نقل کرده است.)
شیخ عبدالحسین رشتی در رشت، تهران و نجف تحصیل کرده است.
شیخ عبدالحسین رشتی درحالیکه بیش از چهار سال از عمرش نگذشته بود به همراه والدین خود
عتبات عالیات را ترک کرد و به زادگاه پدری خود، یعنی رشت عزیمت کردند. او مقدّمات علوم الهی را در همان رشت پی گرفت.
۱ ـ آیت الله
سید محمود روحانی رشتی در سال
۱۲۵۵ قمری در رشت متولد شد و بعد از طی کردن مراحل علمی، به نجف اشرف مهاجرت کرد و از دانش بزرگانی چون میرزا حبیبالله رشتی و
سید علی طباطبایی بحرالعلوم (صاحب
البرهان القاطع) بهره برد و از شاگردان مورد توجه
میرزای رشتی بود.
پس از فراغت از تحصیل، به گیلان مراجعت کرد. و به وظایف دینی، از قبیل امامت جماعت و
ارشاد و افتاء و قضا و تدریس و حل خصومات و نشر احکام پرداخت.
وی در امور سیاسی نیز صاحبنظر بود. چندی با عضویت در «
هیئت اتحاد اسلام» ـ که در مرکز کار جنگلیان تشکیل شده بود ـ با
میرزا کوچک خان همکاری داشت. وی پس از سال ۱۳۰۰ شمسی مرجع حل اختلافات و دعاوی بود. وی به نمایندگی مجلس موسّسان و نمایندگی مجلس شورا انتخاب شد و ریاست سنی اولین جلسه آن دوره را عهدهدار شد.
وی در زمان بازگشت، از عتبات عالیات در
قزوین بیمار شد و دار فانی را وداع گفت و در وادی السلام نجف مدفون گردید. سال رحلت آن بزرگمرد را ۱۳۲۳ شمسی ذکر کردهاند.
۲ ـ آیت الله آقا
سید صادق رشتی، فقیه و عالم بود ـ که سالها از محضر بزرگان علمی نجف اشرف، به ویژه علامه میرزا حبیبالله رشتی به تحصیل و کسب کمالات پرداخت و پس از مدتی به رشت مراجعت کرد و به تدریس و سایر وظایف دینی پرداخت. سال رحلت آن بزرگوار در حدود سال
۱۳۳۶ قمری و مدفن وی،
شهر قم است.
۳ ـ آیت الله
ملا محمد خمامی از رهبران
نهضت مشروطیت در
گیلان (متوفای
۱۳۲۷ قمری) و از شاگردان برجسته شیخ انصاری و میرزای رشتی بود. بعد از کسب اجازات اجتهاد، به گیلان بازگشت و در رشت مقیم شد. وی در مدتی کوتاه توانست به اشتهار و محبوبیت دست یابد. اوقات خویش را صرف تدریس فقه و اصول کرد.
نفوذ کلام و وجاهت مقام مرحوم خمامی را در گیلان کمتر شخصیتی از علما و روحانیان داشته است. وی زعامت دینی مردم را بر عهده داشت واز روحانیانی بود که در جنبش مشروطیت از مشروطه مشروعه جانبداری میکرد و رهبری آنان را در گیلان برعهده داشت. یک بار توسط مخالفان مشروطه، مورد سوء قصد ناموفق قرار گرفت. مرحوم خمامی در میان مردم و در میان طرفداران مشروطهخواهان و مخالفان مشروطه، به قدری محبوبیت داشت که در مراسم تشییع جنازه وی در سال ۱۳۲۷ قمری شرکت کردند. این فقیه نامدار در نجف اشرف مدفون است.
شیخ عبدالحسین رشتی در سال
۱۳۱۲ قمری برای تکمیل علوم و معارف گیلان را ترک کرده و به
تهران مهاجرت کرد. فقه و اصول و
حکمت را از محضر استادان حوزه تهران استفاده کرد.
اساتید وی در تهران عبارتاند از:
۱-حکیم
میرزا ابوالحسن جلوه (متوفای
۱۳۱۴ قمری).
وی به مدت دو سال در محضر این حکیم فرزانه تلمّذ کرد.
۲ ـ حکیم
میرزا هاشم اشکوری (متوفای
۱۳۳۲ قمری)
این عالم بعد از رحلت میرزای جلوه، مهمترین کرسی تدریس را در تهران در اختیار داشت و بزرگانی زیادی را همانند آیت الله شیخ
محمدعلی شاهآبادی، آیت الله میرزا
ابوالحسن رفیعی قزوینی ـ که هر دو از اساتید
امام خمینی (قدسسره)، در معقول بودند ـ و.... . در مکتب علمی خویش تربیت و پرورش دادند. میرزا عبدالحسین رشتی به مدت ده سال در تهران و در نزد این استاد، مشغول
علوم معقول گردید. مدفن وی،
شهر ری است.
۳- آیت الله
میرزا محمدحسن آشتیانی (متوفای
۱۳۱۹ قمری)، این فقیه در تهران، در مدرسه صدر، واقع در میدان منیریّه، به تدریس میپرداخت و صدها نفر از عالمان و فقیهان، از اقصی نقاط
کشور ایران، به پای جلسات وی حاضر میشدند و از دانش او بهرهمند میگردیدند. آیت الله شیخ عبدالحسین رشتی، در این مدرسه، علاوه بر تحصیل و فراگیری علم و دانش نیز سطوح پایینتر را برای جمعی از فضلا و
طلاب ساکن در مدرسه و بیرون از مدرسه تدریس میکرد.
۴- آیت الله
سید عبدالکریم لاهیجی (متوفای
۱۳۲۳ قمری). او متولی و از مدرسان بزرگ مدرسه مروی بود. وی، داماد آیتالله حاج
ملا علی کنی تهرانی است.
آیت الله شیخ عبدالحسین رشتی در سال ۱۳۲۳ قمری و بعد از حدود یازده سال تحصیل در تهران، برای تکمیل معارف به نجف اشرف مشرّف شد و از مهمترین استادان مشهور
حوزه نجف بهرهمند گردید. مهمترین اساتید آن بزرگوار عبارتاند از آیات عظام:
۱ ـ ملا
محمدکاظم خراسانی، صاحب
کفایه الاصول (متوفای
۱۳۲۹ قمری)، شرححال و نحوه تدریس و شاگردان و مبارزات این فقیه مبارز و نامور، در کتب مختلف از جمله در کتاب مرگی در نور تالیف شیخ
عبدالحسین کفایی آمده است.
۲ -
سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، صاحب
العروه الوثقی (متوفای
۱۳۳۷ قمری).
۳ ـ
ملا فتحالله شریعت اصفهانی معروف به «شیخ الشریعه» (متوفای
۱۳۳۹ قمری) (شرححال اساتید آن مرحوم در مجموعه
گلشن ابرار آمده است.)
۴ ـ
ملا عبدالله مازندرانی (متوفای
۱۳۳۰ قمری) (شرححال آیتالله شیخ عبدالله مازندرانی، در مجموعه گلشن ابرار، جلد ۷ آمده است.)
وی از شاگردان برجسته میرزای رشتی و
میرزای شیرازی بود. بعد از رحلت آن دو بزگوار، از شهرت خوبی برخوردار شد. خصوصاً اینکه عالمی آگاه و مرجع متقی و معتقد به پیوند
دین و
سیاست بود و عملاً رهبری جریانات سیاسی را همراه با یاراناش آیات عظام آخوند خراسانی و
میرزا خلیل تهرانی، برعهده داشت. متاسفانه، نقش وی در نهضت مشروطه، در کتب مربوطه، بسیار کمرنگ بیان شده است
۵ ـ میرزا
محمدعلی مدرس چهاردهی گیلانی (متوفای
۱۳۳۴ قمری)، ایشان از نوادگان دختری حکیم ملا
عبدالرزاق فیاض لاهیجی صاحب
گوهر مراد،
سرمایه ایمان، ... متوفای
۱۰۷۲ قمری و از شاگردان شیخ انصاری و
سید حسین کوه کمرهای و میرزای رشتی به شمار میآیند.
وی به مدت ۶۰ سال صاحب کرسی تدریس بود و موفق شد شاگردان بسیار موفقی را به جامعه اسلامی تحویل دهد که برخی از آنان، بعدها از مراجع تقلید شدند. این مدرس فروتن برخلاف سیره معمول بزرگان، تا آخر عمر به تدریس متن کتب درسی متداول حوزه در فقه و اصول و
کلام و ریاضیات پرداخت. جلسات درس وی به اعتراف شاگردان، از شلوغترین و پرجمعیتترین حوزه درسی نجف اشرف به شمار میرفت.
مرتضی مدرس چهاردهی در اینباره مینویسد:
«آقا میرزا محمدعلی در زمان تحصیل خود، متوجه شد که اکثر
طلاب علوم دینی، بدون تکمیل دروس سطح و بدون استعداد لازم علمی، به درسهای خارج حاضر میشوند و زحمات و عمرشان را به هدر میدهند و از طرفی دیگر اساتید عالیمقام نجف اشرف هم حاضر نبودند متون کتب درسی حوزه را تدریس کنند، لذا میرزای چهاردهی بعد از تکمیل مراتب علمی
نذر شرعی کردند که تدریس خود را منحصر به کتب درسی حوزه کنند و هرگز اقدام به تدریس خارج نکنند. وی بر همین اساس تا آخرین ساعات زندگانی خود، وفای به نذر شرعی خود کرده و بیشتر کتب درسی متداول آن عصر حوزه را تدریس کرد. به همین جهت به «مدرس» شهرت یافت.
۶ ـ شیخ
شعبان گیلانی (متوفای
۱۳۴۹ قمری)، وی از شاگردان میرزای رشتی و
فاضل شرابیانی و ملا عبدالله مازندرانی بوده و به علت شدت قدس و تقوا و پرهیزگاری و صفای باطن، در میان معاصران به «سلمان عصر» شهرت داشت. بعد از رحلت مرحوم مازندرانی، عدهای از مردم نواحی شمال ایران و لنکران و
قفقاز و
هندوستان، از وی تقلید کردند. رساله عملیّهاش هشت بار به طبع رسید.
آیت الله شیخ عبدالحسین رشتی در طول دوران طلبگی، با تمام توان به فراگیری دانشهای گوناگون اسلامی پرداخت و نزد مجتهدان بزرگ با راههای به دست آوردن احکام شرعی از لابهلای آیات و احادیث آشنا شد. او در زمان تحصیل در تهران، به تدریس
ادبیات عرب پرداخت که برخی از حکمای مشهور تهران، از شاگردان این دوره معظم له به شمار میآیند. قدرت بیان، اندیشه عمیق، استدلال قوی، تسلط بر متون، شیوایی سخن وی، باعث جذابیت تدریس وی گردید، به گونهای که مشتاقان فراوانی برای فراگیری دانشهای بیکران او به محضرش میشتافتند. نبوغ و پشتکار او موجب شد تا آوازه علمیاش در جوانی در حوزه علمیه نجف شهره شود. او در بین همکلاسیهایش به عمق فکر و دقتنظر معروف بود. در زمان حیات آخوند خراسانی بر کتاب
کفایه او شرح نوشت. وسعت آگاهی و معلومات وی در این شرح به خوبی هویدا است.
وی حدود بیست سال به تدریس فقه و اصول و
فلسفه و دیگر علوم اسلامی پرداخت. صدها دانشجوی ترک و هندی و عرب و ایرانی گرداگردش حلقه زدند و از دانش بیکرانش بهره جستند. برخی از آنان جزء مراجع تقلید
جهان تشیع شدند.
سالهای آخر عمرش با اینکه پیری، تاب و توانش را ربوده بود و نای راه رفتن نداشت، باز هم درس گفتن را رها نساخت.
مجالس درس وی در مسجد هندی،
محفل شاگردانی بوده که سعی داشتند بهتر بفهمند و بیشتر بدانند و
مطالب عمیق و دقیق علمی را از زبان شیوای استاد بشنوند و کلام وی را در عمق جان خویش رسوخ دهند. او خوب درس خواندن و خوب فهمیدن را مهم میدانست.
با نگاهی گذرا به اسامی برخی از شاگردان برجسته و نامدار آن بزرگوار، در مییابیم که روش تدریس ایشان، مجتهدپرور و محققپرور بوده است. وی به راستی در شاگردپروری و تدریس و بلکه در استادپروری، موفق و کمنظیر و شاید بتوان گفت بینظیر بودند.
نام برخی از افرادی که در مکتب علمی آیت الله شیخ عبدالحسین رشتی تربیت یافتند چنین است:
۱ ـ آیت الله العظمی
سید شهابالدین مرعشی نجفی (م
۱۴۱۴ قمری)؛
۲ـ آیت الله العظمی
سید ابوالقاسم خویی (م
۱۴۱۳ قمری)؛
۳ ـ آیت الله العظمی
سید محمدهادی میلانی (م
۱۳۹۴ قمری)؛
۴ ـ آیت الله العظمی
سید محسن حکیم (م
۱۳۹۰ قمری)؛
۵ ـ آیت الله
سید یوسف طباطبایی حکیم؛
۶ ـ آیت الله
سید نصرالله مستنبط؛
۷ ـ آیت الله
سید عبدالکریم رضوی کشمیری (م
۱۴۱۹ قمری)؛
۸ ـ علامه
سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی (م
۱۴۱۶ قمری)؛
۹ ـ آیت الله شهید
سید محمدعلی قاضی طباطبایی (م
۱۳۹۹ قمری)؛
۱۰ ـ آیت الله شیخ
ابوالقاسم حجتی رشتی (متوفای
۱۳۸۵ قمری)؛
۱۱ ـ آیت الله شیخ
مهدی مهدوی لاهیجانی (متوفای
۱۴۱۳ قمری)؛
۱۲ ـ آیت الله شیخ
محمد سعیدی مهدوی لاهیجانی (متوفای
۱۴۰۷ قمری)؛
۱۳ ـ آیت الله شیخ
مجتبی لنکرانی (متوفای
۱۴۰۶ قمری)؛
۱۴ ـ آیت الله شیخ
محیالدین مامقانی (متوفای
۱۴۲۹ قمری)؛
۱۵ ـ آیت الله
سید حسین رودباری (متوفای ۱۴۰۶ قمری)؛
۱۶ ـ آیت الله شیخ
محمدحسین کلباسی (متوفای
۱۴۱۸ قمری)؛
۱۷ ـ آیت الله شیخ
عبدالحسین فقیهی رشتی (متوفای
۱۴۱۱ قمری)؛
۱۸ ـ آیت الله شیخ
جواد فومنی حائری (متوفای
۱۳۸۳ قمری)؛
۱۹ ـ آیت الله میرزا
محمدعلی ادیب تهرانی؛
۲۰ ـ آیت الله شیخ
محمدصادق جعفری اشکوری؛
۲۱ ـ آیت الله شیخ
غلامحسن صالحی کشمیری؛
۲۲ ـ آیت الله شیخ
محمدکاظم صادقی فومنی؛
۲۳ ـ آیت الله
سید علی حسینی اشکوری؛
۲۴ ـ آیت الله شیخ
محمدصادق تهرانی قمی؛
۲۵ ـ آیت الله حاج سید حسین طباطبایی بحرالعلوم؛
۲۶ ـ آیت الله
سید علیاصغر خویی صادقی (متوفای
۱۳۷۳ قمری)
وی فرزند علامه
سید مجتبی و نوه
سید صادق حسینی خویی صادقی از علمای سرشناس و متقی
تهران بود که در ۱۳
محرم ۱۳۱۲ قمری در خوی متولد شد. وی مقدمات و ادبیات را در زادگاهش فرا گرفت و برای تکمیل معلومات رهسپار نجف اشرف گردید و در نزد شیخ عبدالحسین رشتی سطح را به اتمام رسانید و
خارج فقه و اصول آیات
سید محمد حجت،
میرزا علی ایروانی و
نایینی و عراقی و غروی اصفهانی و... را درک کرد. در سال
۱۳۵۰ قمری به امر آیت الله
سید ابوالحسن اصفهانی به زادگاهش مراجعت کرد و منشا آثار و برکات فراوانی شد.
وی در سال
۱۳۶۳ قمری به تهران مهاجرت کرد و به تدریس و اقامه جماعت و سایر خدمات دینی و علمی اشتغال ورزید.
آثار قلمی دارند که مطبوع نیست. وی در ۱۴
ربیع الثانی ۱۴۰۲ قمری در سن ۹۰ سالگی در تهران درگذشت و پیکرش در مسجد موزه
حرم حضرت معصومه (سلاماللهعلیها)، به خاک سپرده شد.
۲۷ ـ آیت الله شیخ
محمد غروی رشتی (فرزند ارشد آن بزرگوار و متوفای ۱۴۰۲ قمری)؛
۲۸ ـ آیت الله میرزا
محمدعلی احمدیان نجفی (متوفای
۱۴۱۷ قمری)؛
۲۹ ـ آیت الله
سید محمدمهدی اصفهانی کاظمی (متوفای
۱۳۹۱ قمری)؛
۳۰ ـ علامه شیخ
آقا بزرگ تهرانی (مؤلف
الذریعه)؛
۳۱ ـ علامه میرزا
محمدعلی مدرس تبریزی (مؤلف
ریحانة الادب و متوفای ۱۳۷۳ قمری)؛
۳۲ ـ حاج شیخ
حسن شمس گیلانی مولف (
تاریخ علما و شعرای گیلان)؛
۳۳ ـ
سید محمدحسین طباطبایی حکیم؛
۳۴ ـ
سید محمدباقر شیرازی؛
۳۵ ـ شیخ
مرتضی مدرس گیلانی (متوفای
۱۴۲۲ قمری)؛
(اسامی و شرححال اغلب شاگردان معظم له در کتب
گنجینه دانشمندان،
تربت پاکان قم،
آثار الحجه، ریحانة الادب، مجموعه گلشن ابرار،
مجموعه ستارگان حرم، تاریخ علما و شعرای گیلان، ... آمده است.)
برخی از ویژگیها و امتیازات عبدالحسین رشتی را ذیلاً اشاره میکنیم.
شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره اوصاف و کمالات وی مینویسد:
«نبوغ و پشتکار او موجب شد تا آوازه علمیاش در جوانی، شهره
حوزه علمیه نجف شود. او در بین همکلاسیهایش به عمق فکر و دقتنظر معروف بود. همیشه در سلام گفتن بر دیگران پیشی میگرفت و به کوچک و بزرگ احترام میکرد. او در راه ایجاد اسلوب نو و پویا در نظام حوزه علمیه نجف، کوشش بسیار کرد. بیش از هشتاد سال از عمرش میگذشت و هنوز شاداب به تعلیم دانشپژوهان و آشنا کردن آنان با راههای
خداشناسی و پرهیزگاری مشغول بود تا اینکه در سال ۱۳۷۳ قمری به دیدار
خداوند شتافت. آنان با مرگ او مدارس علمیّه نجف سیاهپوش شد. بسیاری از مردم نجف، بویژه دانشجویان و استادان حوزه، در تشیع پیکر پاکش اشک ریختند. مراجع تقلید نجف برای او مجلس فاتحه گرفتند.»
صاحب
موسوعة طبقات الفقهاء درباره ایشان مینویسد:
«عبدالحسین بن عیسی بن یوسف بن عبدالغنی، فقیه و اصولی و عالمی بزرگ بود و در رشتههای
فلسفه و
کلام هم ید طولایی داشت.
آیت الله احسان بخش درباره وی مینویسد:
«آیت الله حاج شیخ عبدالحسین رشتی، در اوان جوانیش، به دقتنظر و فکر و اندیشه و تحقیق مشهور بود. در حوزه نجف از رجال فقه و یکی از متفکران عصر و یکی از استوانههای حوزه علمیه از حیث فضل شناخته میشد. آدم خلیق و با
سعه صدر بود. در تدریس تعابیر لطیف و زیبا داشت. با همه مقامات علمی که داشت، در تواضع و فروتنی و
حسن خلق نمونه بود. هر که به ملاقات او میرفت، هرگز نمیتوانست از او در سلام پیشی بگیرد. او با همه ملکات نفسانی، جزء علمای اصلاح
طلب بود. نظم در تدریس، یکی از مهمترین ویژگیهای این بزرگوار در طول عمر شریف به شمار میآمد.»
آیت الله شیخ عبدالحسین رشتی، از لحظه لحظه عمر خود بهره جسته و در راه تالیف و نشر علوم آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از هیچ کوششی دریغ نکرد. وی در اثر هوش سرشار و جدیّت فراوان، دست به خلق آثار زیبایی زد که بیان گر نبوغ ذهنی و بعد علمی و فکری او است. اسامی برخی از آثار قلمی و فکری ایشان بدین قرار است:
۱ ـ
شرح کفایة الاصولاین کتاب در سال
۱۳۷۰ هـجری قمری چاپ شد. آخوند ملا کاظم خراسانی، عالمی مبتکر و صاحبنظر و صاحب کتاب
کفایة الاصول، بیش از یک قرن است که نام وی در جلسات تدریس سطوح عالی و خارج اصول با عظمت یاد میشود و کتابش نیز از عالیترین کتب درسی
علم اصول است. وی بزرگترین مدرس اصولی نجف اشرف بود که در علم اصول، ابداعات و ابتکاراتی داشت، فهم کتاب و دقیق کفایه را که در سالهای
۱۳۲۱ قمری به بعد تالیف شده، و برخی از بزرگان، ملاک اجتهاد به معنای مصطلح میدانند.
این اثر مهم، بر اثر ایجاز و جامعیت و دشواری فهم و
مطالب عمیق، از آغاز انتشار، مورد توجه فقها و مدرسان بزرگ و محور مبانی علمی و بحثهای عالی اجتهادی در حوزههای علمی
شیعه واقع گردید. به همینجهت، بسیاری از دانشمندان محقق برای حل معضلات و توضیح مقاصد نویسنده، بر آن شرح یا حاشیه نگاشتهاند.
آیت الله شیخ عبدالحسین رشتی نجفی که خود در اصول، مهارت ویژه و نبوغ ابتکاری داشت، شرح جامعی کفایة الاصول در دو جلد نوشت که در سال ۱۳۷۱ قمری در چاپخانه حیدریه نجف به طبع رسید. این دو جلد وزیری سربی که اصل کفایه بین پرانتز گذاشته شده، شامل جلد اول تا پایان المجمل و المبین در ۳۶۸ صفحه و جلد دوم تا آخر کتاب در ۳۷۳ صفحه است که مورد عنایت ویژه پژوهندگان و محققان ارجمند حوزههای علمیه است.
مؤلف تاریخ علما و شعرای گیلان درباره مؤلف نوشته است:
«از افاضل علما و اکابر اهل تحقیق و تدقیق و سلمان المجتهدین است. شرح کفایهاش بسیار مرغوب و مورد پسند بعضی از افاضل نجف واقع شده است.»
آیت الله
سید محمدحسن مرتضوی لنگرودی (قدسسره) درباره شرح بر کفایة الاصول فرمودهاند: «بهترین شرح توضیحی بر کفایة الاصول، شرح شیخ عبدالحسین رشتی است. و شرح مرحوم حاج شیخ محمدحسین اصفهانی هم شرح علمی خوبی است.»
۲ ـ حاشیه بر کتاب طهارت شیخ انصاری؛
۳ ـ تعلیقه بر شرح المطالع؛
۴ ـ ثمرات الاصول؛
۵ ـ اصول دین؛
۶ ـ حاشیه بر
اسفار ملاصدرا؛
۷ ـ حاشیه بر تصدیقات شرح الشمسیه؛
۸ ـ
الاطوار: تفسیر، حدیث، تاریخ.....؛
۹ ـ
کشف الاشتباه فی اجوبة موسی جارالله. که چاپ دوم آن در ۶ جلد به سال ۱۳۷۰ هجری توسط شاگردش آقای
علی نقی منزوی، فرزند شیخ آقا بزرگ طهرانی، در تهران صورت پذیرفت. شاگردش علامه
سید محمد مجتبی نوکانوی هندی این کتاب را به زبان اردو برگرداند و در سال
۱۳۵۶ هجری قمری چاپ کرد؛
۱۰ ـ الوجیزة؛
۱۱ ـ رساله در غیبت؛
۱۲ ـ رساله در رهن؛
۱۳ ـ رساله در وقف؛
۱۴ ـ رساله در بداء؛
۱۵ ـ رساله در
علم صرف؛
۱۶ ـ رساله در
علم نحو؛
۱۷ ـ رساله در
علم منطق؛
۱۸ ـ تعلیقات بر مطول؛
۱۹ ـ تعلیقات بر
جواهر الکلام؛
۲۰ ـ تعلیقات بر مکاسب شیخ انصاری؛
۲۱ ـ کتاب القضاء؛
۲۲ ـ حاشیه بر
مجمع البیان؛
۲۳ ـ موضوع العلم؛
۲۴ ـ تعلیقات بر
رسائل شیخ انصاری؛
تمامی این آثار خطی و مطبوع، در نزد فرزندش آیت الله شیخ محمد غروی رشتی موجود است.
بعد از رحلت آن بزرگوار، از سرنوشت این آثار اطلاعی در دست نیست.
شیخ عبدالحسین رشتی، همواره آرزو داشت در نجف اشرف کتابخانهای بزرگ و با عظمت تاسیس کردند و کتب و منابعی را که درباره فضایل و مناقب علوی در آن گرد آمده است، آورد و آنرا در اختیار دانشپژوهان قرار دهد. علامه شیخ آقا بزرگ طهرانی در اینباره مینویسد:
«شیخ عبدالحسین رشتی برای تاسیس کتابخانه بزرگ و چاپخانه که بتواند آثار علما و فضلا را به چاپ برساند و نیز مرکز دائرةالمعارف بزرگ فقه، قدمهای مؤثری را برداشت و آثار با ارزشی را آورد، اما وقتی علامه شیخ
عبدالحسین امینی (صاحب الغدیر)
کتابخانه امیرالمؤمنین را در نجف اشرف تاسیس کرد. شیخ عبدالحسین رشتی با اظهار خرسندی و شعف از ایجاد چنین مرکز تحقیقی و پژوهشی، همه آثار و کتب را در اختیار علامه امینی گذاشت تا محققان و پژوهندگان بتوانند از آن بهرهمند شوند. از خدمات او در حوزه بزرگ نجف میتوان به اصلاح و تنظیم دروس دینی حوزه اشاره کرد.»
آیت الله شیخ عبدالحسین رشتی فرزندانی داشت که همگی از عالمان برجسته دوران خود بودند.
۱ ـ آیت الله شیخ محمد غروی رشتی از مهمترین آنان بود. در اینجا شمهای از زندگانی او را میآوریم:
آیت الله شیخ محمد رشتی از علماء و مجتهدان معاصر در ۲۳
جمادی الآخره ۱۳۳۶ قمری برابر ۱۲۹۷ شمسی در نجف اشرف متولد شد. و در همین شهر مقدمات و سطوح را خدمت پدر فرا گرفت. تفسیر را نزد
سید احمد شوشتری و فلسفه را خدمت شیخ
عبدالکریم فیض گنابادی و خارج فقه و اصول را در محضر آیات پدر بزرگوارش و
سید عبدالهادی شیرازی و شیخ
محمدکاظم شیرازی و
میرزا حسن بجنوردی و
میرزا باقر زنجانی و سید محسن حکیم به پایان برد.
از آیات
غروی کمپانی و سید ابوالحسن اصفهانی و سید محسن حکیم و
سید محمود شاهرودی و سید ابوالقاسم خویی و پدر بزرگوارش
اجازه اجتهاد و روایت داشت.
حسن تدبیر و بینش و علم و دانش وی، موجب شد که از نزدیکان و مشاوران آیتالله حکیم درآید و سالیان متمادی از سوی ایشان به امور
طلاب غیر عرب رسیدگی کرد و به نامهها و استفتائات پاسخ میداد.
و به منظور رسیدگی به امور شیعیان
ایران و
هند و کشورهای اسلامی دیگر، به این کشورها مسافرت کرد.
او اخلاق پسندیده و سعه صدر داشت. و به رفع مشکلات مردم مسلمان و مؤمن اهتمام میورزید.
در جوانی به مصاحبت علامه مامقانی درآمد و نسبت باجناقی با آیت الله سید محمدهادی میلانی پیدا کرد.
استاد
عمید زنجانی در خاطراتش مینویسد:
«آقا شیخ محمد رشتی آدم خوشطینت و فاضلی بود و بیشتر کارهای تدبیری بیت آیت الله حکیم به وسیله ایشان حل و فصل میشد. خیلیها در آن زمان معتقد بودند که ایشان مغز متفکر بیت آیت الله حکیم است.»
آیت الله شیخ محمد رشتی در تاسیس
کتابخانه آیت الله حکیم در نجف و تاسیس بیش از پنجاه شعبه فرعی آن، نقش اساسی داشت و همه کتابهای خود را موقع مراجعت به ایران، به این کتابخانه واگذار کرد.
از آثار قلمی ایشان میتوان به تعلیقات رجالیه او بر کتاب
فهرست منتجبالدین و
معالم العلماء اشاره کرد.
آیت الله شیخ محمد رشتی تا سال ۱۳۹۱ قمری در نجف بود و همین سال بر اثر تعدی و ظلم دولت مردان بعث عراق، به ایران آمد. مدتی را در
کرمانشاه اقامت داشت. سپس رهسپار
مشهد شد، و به تدریس پرداخت تا اینکه در روز ششم آبان ۱۳۵۲ هجری شمسی دعوت حق را لبیک گفت و پیکرش پس از تشییع با شکوه در محل دارالزهد
حرم امام رضا (علیهالسلام) دفن شد.
۲ ـ آیت الله شیخ
عبدالرسول رشتی. وی از شاگردان آیات عظام غروی اصفهانی و حکیم و خویی و... بوده است.
۳ ـ آیت الله شیخ
عبدالله رشتی که عالمی جلیل و حکیمی فاضل بود.
آیت الله شیخ عبدالحسین رشتی سرانجام در سال ۱۳۷۳ قمری از دنیا رفت. با مرگ او، مدارس علمیه نجف سیاهپوش شد و بسیاری از مردم نجف، بویژه دانشجویان و استادان حوزه، در تشییع پیکر او اشک ریختند. پیکرش را در کنار قبر پدرش در
وادی السلام دفن کردند.
مجالس فواتح فراوانی برای وی منعقد شد. از جمله مراجع تقلید نجف برای او مجلس فاتحه گرفتند.
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «عبدالحسین رشتی»، تاریخ بازیابی ۱۴۰/۱۰/۲۳.