شیخ بهایی (سفرها)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بهاءالدین محمد بن عزّالدین حسین حارثی عاملی (۹۵۳-۱۰۳۰ یا ۱۰۳۱ ه.
ق)، متخلص به بهائی و معروف به
شیخ بهایی،
فقیه، دانشمند ذوفنون،
محدث،
حکیم، شاعر و ریاضیدان
شیعه در
عصر صفویه بود.
او سفرهای بسیاری به مناطق و کشورهای مختلف داشته که مهمترین آنها، سفر به
مشهد با پای پیاده، همراه
شاه عباس صفوی است. کسب علم، تبلیغ دین اسلام، دیدار با علمای
اهل سنت و مناظرات را حاصل سفرهای او شمردهاند.
شیخ بهایی حدود ۳۰ سال از عمر خود را در سفر گذراند و به شهرها و کشورهای گوناگون سفر نمود.
اما این مسئله با توجه به اشتغالات اجتماعی و تألیفات فراوان او و عهدهداری منصب شیخ الاسلامی و قضاوت، اغراقآمیز مینماید. بعضی منابع
سفر ممتد و طولانی بهائی را قبل از شیخ الاسلامی او در
اصفهان دانستهاند.
از مسافرتهای بهائی اطلاع دقیقی در دست نیست. مستندترین گزارش سفر بهائی را شاگرد او سید حسین بن سید صدر کرکی عاملی معروف به
مجتهد کرکی (متوفی
۱۰۷۶) که چهل سال ملازم وی بوده، به دست داده است.
متاسفانه جز چند یادداشت مختصر توسط بعضی اطرافیان و همراهان شیخ، سفرنامهای از این سفرهای ۳۰ ساله به دست ما نرسیده است.
او مبلّغ
تشیّع بود و رنج سفر را به جان خرید و برای زنده نگه داشتن فرهنگ شیعی زحمت فراوان متحمل شد. مشکلات سفر در آن دوران فراوان بود. خطر حمله دزدها، گرگها، گمکردن راه، تشنگی و در بیابان ماندن و دهها خطر دیگر در برابر اراده پولادین او ناچیز مینمود. او دل به حجره مدرسه، دربار، مقام شیخ الاسلامی، ریاست علمای شیعه و مرجعیت مردم نبست و برای مبارزه با شبیخون دشمنان اسلام به فرهنگ تشیّع در کنج حجره سنگر نگرفت. بلکه میان توده مردم شتافت، با دردها آشنا شد و آنگاه به مداوای جامعه مریض اسلام پرداخت. او لحظهای از تحصیل،
تدریس،
تبلیغ،
عبادت و تالیف غافل نبود و برخی از کتابهایش را در سفرها نوشت.
پس از دوران رشد و تحصیل، از اصفهان به
عراق و
حجاز رفت و
عتبات عالیات را زیارت نموده و
حج خانه خدا را نیز به انجام رساند. بهائی در
۹۹۱ به حج و در
رمضان ۹۹۲ ق در راه بازگشت از حج به
تبریز رفت و مدتی (تا
۹۹۳) در آنجا ماند. اشاراتی به این سفر در
کشکول و نیز در سفینهای که چند صفحه آن به خط بهائی بوده آمده است.
از سفرهای مهم و تاریخی بهائی، سفر پیاده او به مشهد به همراه شاه عباس است. در ۲۵
ذیحجه ۱۰۰۸ ق، شاه عباس به شکرانه فتح
خراسان، پیاده از
طوس به مشهد رفت. سه سال بعد در
۱۰۱۰ ق نیز به موجب نذری که داشت به همین کیفیّت از اصفهان به مشهد رفت و سه ماه در آنجا ماند. احتمالاً بهائی در هر دو سفر شاه عباس همراه او بوده است.
شیخ بهایی سفری هم به کَرْک نوح در
جبل عامل داشته و در آنجا با شیخ حسن
صاحب معالم (متوفی ۱۰۱۱) دیدار کرده است.
از آثار وی چنین برمی آید که وی به شهرهای دیگری چون
کاظمین (
۱۰۰۳ ق)،
هرات (
شوال ۱۰۱۰ ق)،
آذربایجان و اران (
۱۰۱۵ ق)، گنجه (
صفر ۱۰۱۵ ق)،
قم (ذیقعده
۱۰۱۵ ق، سالی که شاه عباس برای جنگ گرجستان به شمال غربی ایران رفته بود)، شیروان و آمِد نیز مسافرت کرده است.
سفری به کشور
مصر داشت و در آنجا کتاب معروف خود، کشکول را تالیف کرد. سفر به کشورهای
روم و
شام و
بیتالمقدس را پس از مراجعت از مصر در برنامه خویش داشت.
از شام عازم
حلب شد و در پایان عمر خویش به اصفهان برگشت و سالیانی چند در آن دیار ساکن شد.
یکی از عواملی که باعث این سفر شد، علاقه شیخ به سیاحت و دیدن و تجربهاندوزی بود.
عامل دیگر که سهم مهمی در این سفرها داشت، حسادت اطرافیان بود که نمیتوانستند موقعیت و احترام شیخ را در دربار صفوی تحمل کنند. شیخ بهایی از ایـنرو كـه به كشورهای مختلف مسافرت كرده و محضر اساتید متعدد در رشتههای مختلف را درک كـرده، و بـه عـلاوه دارای اسـتـعداد و ذوقی سرشار بوده است، مردی جامع بوده و تالیفات مـتـنوعی دارد هم ادیب بوده و هم شاعر و هم فیلسوف و هم ریاضیدان و هم فقیه و هم مفسر از طـب نیز بـیبهره نبوده است اولین كسی است كه یک دوره فقه غیر استدلالی به صورت
رساله عملیه به
زبان فارسی نوشت آن كتاب همان است كه به نام
جامع عباسی معروف است شیخ بـهـایـی چون فقه رشته اختصاصی و تخصصیاش نبوده، از فقها طراز اول به شمار نمیرود، ولی شاگردان زیـادی تربیت كـرده اسـت
ملا صدرای شیرازی و ملا
محمدتقی مجلسی اول (پـدر
مجلسی دوم، صاحب
کتاب بحار الانوار)
فاضل جواد صاحب
آیات الاحکام از شاگردان اویند.
شیخ بهائی در سفرهای خود، ناشناس و در کسوت فقر و درویشی سیر کرده و با ارباب ادیان و
مذاهب اسلامی به بحث و
احتجاج پرداخته و در بعضی موارد
تقیه میکرده است.
به گزارش
محبّی،
در مصر با
محمد بن ابیالحسن بکری (متوفی ۹۹۳) از علمای شافعی، دیدار کرد؛ به هیئت سیّاحان درآمد و به خواهش
رضی بن ابیاللّطیف مقدسی هیئت و هندسه را به شرط کتمان به او آموخت. در
دمشق، با
حافظ حسین کربلایی یا تبریزی مؤلّف
روضات الجنان، دیدار نمود، و همچنین با بورینی ملاقات و مباحثه کرد. همچنین در حلب، با شیخ
عمر عرضی (متوفی
۱۰۲۴)، مفتی شافعی، ملاقات کرد و به نوشته محبّی
اظهار تسنن نمود. در همین حال، مردم
جبل عامل از حضور بهائی در حلب آگاه شدند و به دیدارش شتافتند، اما شیخ برای آنکه شناخته نشود از حلب خارج شد. در شام نیز به
مذهب شافعی شناخته شد و از روی تقیّه کتابی را که در تفسیر به نام شاه عباس صفوی نوشته بود، به نام
سلطان مراد سوم، سلطان عثمانی (متوفی ۱۰۰۳) تغییر داد.
منابع دیگر در شرح این سفر به ناشناس بودن و کسوت فقر و درویشی شیخ اشاره کردهاند، اما از اظهار تسنن او سخن نگفتهاند.
•
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «بهاءالدین محمد عاملی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۰/۱۷. •
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «بهاءالدین محمد بن حسین عاملی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۰/۱۷. •
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بهاءالدین عاملی»، شماره۲۱۵۴.