• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شِمال (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





شِمال (به کسر شین) از واژگان قرآن کریم به معنای چپ و ضدّ یمین است.
جمع آن اشمل، شمل و شمائل می‌آید.
در قرآن فقط شمائل به کار رفته است.



شِمال به معنای چپ و ضدّ یمین است.


به مواردی از شِمال که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - الشِّمالِ‌ (آیه ۱۸ سوره کهف)

(وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْیَمِینِ وَ ذاتَ‌ الشِّمالِ‌)
(و ما آن‌ها را به سمت راست و چپ مى‌گردانديم تا بدنشان سالم بماند.)
جمع آن اشمل، شمل و شمائل می‌آید، در قرآن فقط شمائل به کار رفته است.


۲.۲ - الشَّمائِلِ (آیه ۴۸ سوره نحل)

مثل‌: (یَتَفَیَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْیَمِینِ وَ الشَّمائِلِ سُجَّداً لِلَّهِ)
«سایه‌های آن از راست و چپ سجده‌کنان بر می‌گردد.»
ناگفته نماند: شمال و یمین در قرآن اکثرا در معنی چپ و راست معمولی به کار رفته، چنان‌که نقل شد، ولی چرا به اهل بهشت، اصحاب یمین و به اهل جهنّم، اصحاب شمال گفته شده است؟


۲.۳ - الشِّمالِ‌ (آیه ۲۷ سوره واقعه)

(وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ ما أَصْحابُ الْيَمِينِ‌... وَ اَصْحابُ‌ الشِّمالِ‌ ما اَصْحابُ‌ الشِّمالِ‌)
(و اصحاب يمين و خجستگان، چه اصحاب يمين و خجستگانى ... و اصحاب شمال، چه اصحاب شمالى كه نامه اعمالشان به نشانه جرمشان به دست چپ آنها داده شده است.)


۲.۴ - بِشِمالِهِ‌ ( آیه ۲۵ سوره حاقه)

(فَاَمَّا مَنْ اُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ‌ هاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَهْ‌... وَ اَمَّا مَنْ اُوتِیَ کِتابَهُ‌ بِشِمالِهِ‌)
(امّا كسى كه نامه اعمالش را به دست راستش دهند از شدّت شادى فرياد مى‌زند كه: اى اهل محشر! «نامه اعمال مرا بگيريد و بخوانيد!... امّا كسى كه نامه اعمالش را به دست چپش بدهند...)
و مراد از این آیه چیست؟! آیا چپ واقعا منحوس است که به اهل جهنم سمت چپی‌ها اطلاق شده است؟ هکذا دادن کتاب به دست چپ؟
به‌نظر می‌آید: تقسیم به اصحاب یمین و شمال به جهت آن است که نامه عده‌ای به دست راست و نامه عده‌ای به دست چپ آنها داده می‌شود چنان‌که فرموده‌ است.
و درباره مؤمنان فرموده که نور آنها در پیش رو و سمت راست روان است‌. (یَوْمَ تَرَی الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ یَسْعی‌ نُورُهُمْ بَیْنَ اَیْدِیهِمْ وَ بِاَیْمانِهِمْ) ایضا آیه ۸ سوره تحریم. از این به دست می‌آوریم که در شمال نور نیست و آن طرف جهنم است و آن‌که نامه او به دست چپش داده شده نور نخواهد داشت و چون طرف راست نورانی است و طرف چپ بی‌نور، اولی مبارک و دیگری شوم خوانده شده‌ است. (فَاَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ ما اَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ. وَ اَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما اَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ) در قاموس المحیط و اقرب الموارد شوم را یکی از معانی شمال گفته است.
(اُوتِیَ کِتابَهُ‌ بِشِمالِهِ‌) روشن می‌کند که مراد دست چپ یا سمت چپ است. اما شومی در شمالی‌ها است.


۲.۵ - شَمائِلِهِمْ‌ ( آیه ۱۷ سوره اعراف)

(ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ اَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ اَیْمانِهِمْ وَ عَنْ‌ شَمائِلِهِمْ‌ وَ لا تَجِدُ اَکْثَرَهُمْ شاکِرِینَ)
(سپس از پيش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان مى روم؛ و بيشتر آنها را شكرگزار نخواهى يافت.)
آیه درباره اغواء شیطان است. به‌ نظر می‌آید مراد از (بَیْنِ اَیْدِیهِمْ) مال دنیاست و از (مِنْ خَلْفِهِمْ) اولاد و از(اَیْمانِهِمْ)وسوسه در امور دینی و افراط در آن‌ها و عقائد مختلف و از (شَمائِلِهِمْ) گناهان است که اموال‌ دنیا در پیش‌رو و اولاد در پشت سر و بعد از مرگ‌اند و کارهای ایمانی در سمت راست و گناهان سمت چپی‌اند. یعنی مردم را از جهت اموال، اولاد، افراط در کارهای دینی، عقیده‌های دینی و ارتکاب گناهان فریب داده و اضلال می‌کنم.
ناگفته نماند: شمال یکی از جهات اربعه و مقابل جنوب است، ولی در قرآن کریم در آن به کار نرفته است.
ایضا شمال بادی است که از شمال کعبه می‌وزد. در اقرب الموارد آمده: آن بادی است که از طرف حجر اسماعیل ما بین مشرق و بنات نعش می‌وزد.

به موردی که در نهج البلاغه به کار رفته است، اشاره می‌شود:

۳.۱ - خطبه ۱۱۷

امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید:«فَلاَ أَطْلُبُکُمْ مَا اخْتَلَفَ جَنُوبٌ وَ شَمَالٌ»


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۷۲-۷۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۶۴.    
۳. طریحی نجفی، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۴۰۴.    
۴. کهف/سوره۱۸، آیه۱۸.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص ۲۹۵.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۵۵.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۵۶.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۲۶.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۳۲۱.    
۱۰. نحل/سوره۱۶، آیه۴۸.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۳۸۳.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۲۶۴.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۶۹.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۱۶۲.    
۱۵. واقعه/سوره۵۶، آیه۲۷ و ۴۱    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۵.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۱۳.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۲۴.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۶۱.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۶۷.    
۲۱. حاقه/سوره۶۹، آیه۱۹و ۲۵.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۷.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۶۶۷.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۴۰۲.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۲۷۸.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۱۱۰.    
۲۷. حدید/سوره۵۷، آیه۱۲.    
۲۸. واقعه/سوره۵۶، آیه۸- ۹.    
۲۹. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۱۰۲۰.    
۳۰. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۱۰۱.    
۳۱. حاقه/سوره۶۹، آیه۲۵.    
۳۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۷.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۲.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۳۶.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۳۱.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۶۴.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۲۲۸.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۳۱.    
۳۹. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۶۴.    
۴۰. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۱۰۱.    
۴۱. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۲۷۳، خطبه۱۱۸.    
۴۲. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۲۳۱، خطبه ۱۱۷.    
۴۳. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۱۷۶، خطبه۱۱۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «شمال»، ج۴، ص۷۲-۷۰.    






جعبه ابزار