شِسْع (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شِسْع (به کسر شین) یکی از مفردات
نهج البلاغه به معنای بند کفشی که در کفش عربی بندی و محلی است و انگشت دوّم و سوّم پا در آن داخل میشود،
حضرت علی (علیهالسلام) در مورد
منذر بن جارود عبدی از این واژه استفاده نموده است.
شِسْع (به کسر شین) یکی از مفردات نهج البلاغه به معنای بند کفشی که در کفش عربی بندی و محلی است و انگشت دوّم و سوّم پا در آن داخل میشود آمده است. «الشسع: زمام بین الاصبع الوسطی و التی بلیها»
امام (صلواتاللهعلیه) در خصوص منذر بن جارود عبدی که از کارگزاران حضرت بود و در کارش
خیانت کرد نوشته است: «
«وَ لَئِنْ کَانَ مَا بَلَغَنِی عَنْکَ حَقّاً لَجَمَلُ أَهْلِکَ وَ شِسْعُ نَعْلِکَ خَیْرٌ مِنْکَ»؛
اگر آنچه از خیانت تو به من رسیده، درست باشد
شتر خانواده و بند کفشت از تو بهتر است.» «لَجَمَلُ أَهْلِکَ وَ شِسْعُ» حاکی از بیاعتباری و حقارت است.
این واژه فقط یک بار در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «شسع»، ج۲، ص۵۹۶.