• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شَوی‌ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





شَوی‌: (نَزَّاعَةً لِّلشَّوَى)
«شَوى‌» از مادّه‌ «شوی» به معناى دست و پا و اطراف بدن است و گاه به معناى بريان كردن نيز آمده. ولى در اينجا منظور همان معناى اول است زيرا هنگامى كه آتش سوزان و شعله‌ورى به چيزى مى‌رسد، اول اطراف و جوانب و شاخ و برگ آن را مى‌سوزاند و جدا مى‌كند. بعضى از مفسران‌ «شَوى‌» را در اينجا به معناى پوست تن، بعضى به معناى پوست سر، و بعضى به معناى گوشت ساق پا، تفسير كرده‌اند و همه اين‌ها در آن مفهوم وسيعى كه گفتيم جمع است و عجب اين كه با اين همه مصيبت، مرگ و ميرى در كار نيست!



(نَزَّاعَةً لِّلشَّوَى) (كه پوست بدن را مى‌كند و مى‌بَرد.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه شوى به معناى اطراف بدن از قبيل دست و پا و امثال آن است، وقتى گفته مى‌شود: «رماه فَأَشْوَاهُ» معنايش اين است كه او را پرت كرد و دست و پايش را خرد ساخت. اين گفتار راغب بود. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. معارج/سوره۷۰، آیه۱۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۷۰.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۵، ص۳۳.    
۴. معارج/سوره۷۰، آیه۱۶.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۶۹.    
۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۷۱.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۱۲.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۰.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۳۱۱.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۳۴.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «شَوی‌»، ص۳۱۹.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره معارج | لغات قرآن




جعبه ابزار