شَمْخ (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شَمْخ (به فتح شین و سکون میم) و
شامِخ از
واژگان نهج البلاغه به معنای بلند شدن و بالا رفتن و بلند است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
خلقت زمین و توصیف برخی
فرشتگان و... از این واژه استفاده نموده است.
این واژه چهار بار در «
نهج البلاغه» آمده است
شَمْخ و
شامِخ به معنای بلند شدن و بالا رفتن و بلند آمده است. «
شُمُوخِ أَنْفِ» کنایه از
تکبّر است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) درباره خلقت زمین فرموده است:
«وَ سَكَنَتِ الاَْرْضُ مَدْحُوَّةً في لُجَّةِ تَيَّارِهِ، وَرَدَّتْ مِنْ... وَ شُمُوخِ أَنْفِهِ غُلَوائِهِ» «زمین در حال گسترده آرام گرفت در موج دریای آن آب و زمین بالارفتن بینی
دریا و تکبّر و نشاط و تجاوز او را برگردانید.»
غُلَواء (به ضمّ غین و فتح لام) به معنی نشاط و تجاوز حدّ از است.
امام (صلواتاللهعلیه) در توصیف برخی فرشتگان فرموده است:
«وَ في عِظَمِ الْجِبالِ الشُّمَّخِ» «بر فراز كوههاى عظيم و مرتفع.» «
شُمَّخ» جمع
شامخ به معنی مرتفع است.
امام (صلواتاللهعلیه) در وصف
آخرت فرموده است:
«وَ يُنْفَخُ في الصُّورِ، فَتَزْهَقُ كُلُّ مُهْجَة وَ تَبْكَمُ كُلُّ لَهْجَة وَ تَذِلُّ الشُّمُّ الشَّوامِخُ، وَالصُّمُّ الرَّواسِخُ» «در آن هنگام در
صور دميده مىشود، قلبها از كار مىافتد، زبانها بند مىآيد، كوههاى بلند فرومىريزند و سنگهاى محكم درهم مىشكنند و آن سنگهاى سخت چنان متلاشى و صاف مىشود كه همچون
سراب لرزان و متلألئى به نظر مىآيد و جاى آنها، صاف و هموار مىگردد كه گويى هرگز كوهى در آنجا وجود نداشته است.»
این واژه چهار بار در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «شمخ»، ج ۲، ص ۶۱۳.