شَفَتین (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شَفَتین:
(وَ لِساناً وَ شَفَتَیْنِ) شَفَتین: مفرد آن
«شفة» به معنى «لب» و جمع آن
«شفاه» است.
نسبت آن را
«شفهىّ» و گاه
«شفوىّ» گويند.
به همين مناسبت گروهى آن را «واوى» يعنى از مادّه
«شفو» مىدانند كه در اين صورت جمع آن
«شفوات» مىشود. (تبيين اللغات) ولى «المعجم الاحصائى» و عدهاى از ارباب لغت،مادّه آن را در «ش ف ه» ضبط كردهاند.
به موردی از کاربرد
شَفَتین در
قرآن، اشاره میشود:
(اَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ. وَ لِساناً وَ شَفَتَیْنِ) (آيا براى او دو چشم قرار نداديم، و يک زبان و دو لب؟!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: يعنى آيا ما برايش زبان و دو لب قرار نداديم، تا به وسيله آنها تواناى بر سخن گفتن شود، آن هم با وسعت دامنهاى كه دارد و به وسيله سخن گفتن هر يک بر باطن و ضمير ديگرى آگاه گردد، علم خود را به او منتقل كند، و آن ديگرى از اين راه به امورى كه غايب از ديدگان است راه يابد.
آيه مورد بحث، بخشى از مهمترين نعمتهاى مادى و معنوى الهى را بر
انسان مىشمرد تا از يکسو غرور و غفلت او را بكشند. از سوىديگر وادار به تفكر در خالق اين نعمتها كند و با تحريک حس شكرگزارى در درون جانش او را بهسوى معرفت خالق سوق دهد، مىفرمايد:
«آيا ما براى انسان دو چشم و يک زبان و دو لب قرار نداديم؟»
در اين آيات از اوصاف چشم و زبان كه بگذريم مىبينيم كه «لبها» نقش مؤثرى در تكلم دارند، چرا كه بسيارى از مقاطع حروف بهوسيله لبها ادا مىشوند و از اين گذشته لبها كمک زيادى به جويدن غذا و حفظ رطوبت دهان و نوشيدن آب مىكند و اگر نبودند مسئله خوردن و آشاميدن انسان، و حتى منظره چهره او براثر جريان آب دهان به بيرون و عدم قدرت بر اداى بسيارى از حروف وضع اسفانگيزى داشت.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «شَفَتین»، ج۲، ص۵۰۹.