شَطَن (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شَطَن (به فتح شین و طاء) یکی از
مفردات نهج البلاغه به معنای دور شدن است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
معاویه از این واژه استفاده نموده است.
شَطَن به معنای دور شدن آمده است.
«شطن عنه شطنا: بُعد» واژه «
شیطان» به معنای دور شده از
رحمت و متمرّد است که نون آن اصل کلمه و از ماده «شَطَن یَشطن» است، جمع آن شیاطین است و آن به صورت مفرد و جمع است.
برخی از مواردی که در «
نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
شیطان بعنوان وصف (دور شده از
رحمت خدا) در نهج البلاغه مانند
قرآن مجید در
انس و
جن هر دو بهکار رفته است. امام (صلواتاللهعلیه) شنید که
معاویه به
زیاد بن ابیه نامه مینویسد و میخواهد او را بفریبد، آن
وقت زیاد از کارگزاران حضرت بود در نامهای به وی نوشت:
«وَ قَدْ عَرَفْتُ أَنَّ مُعاوِیَهَ کَتَبَ إِلَیْکَ یَسْتَزِلُّ لُبَّکَ وَ یَستَفِلّ غَربَکَ فَاحذَرهُ فَإِنّما هُوَ الشّیطانُ.» «مطلع شدم كه معاويه به تو نامه نوشته (درباره استلحاق به
ابی سفیان) مىخواهد عقلت را بلغزاند و عزمت را سست كند، از او حذر كن كه او شيطان است.»
بیشتر موارد این واژه در «نهج البلاغه» در شیطان معروف و
ابلیس است، منظور از
«شَیْطانُ الرَّدْهَةِ» به معنی
شیطان گودال همان «ذو الثّدیة» از سران
خوارج است که در
نهروان کشته شد و در گودالی افتاد؛
امام علی (صلواتاللهعلیه) فرموده: من به
قتال اهل
ظلم و بیعتشکن و اهل
فساد مامور شده بودم، با بیعتشکنان (اهل
بصره) جنگیدم و با قاسطون
اهل بغی (اهل
شام) پیکار کردم و از دین خارج شدگان را ذلیل کردم:
«وَ اَمّا شَیْطانُ الرَّدْهَةِ فَقَدْ کُفیتُهُ بِصَعْقَة سَمِعْتُ لَها وَجْبَةَ قَلْبِهِ وَ رَجَّةَ صَدْرِهِ.» «و اما شیطان گودال من از او کفایت شدم با غشوهایکه از آن خفقان قلبش و ارتعاش سینهاش شنیده شد.»
در
خطبه ۱۹۲ «
ذوالثدیه»
از رؤسای
خوارج است.
این واژه چهل و نه بار در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «شطن»، ج۲، ص۵۹۶.