• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شَدّ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





شَدَد (به فتح شین و دال) از واژگان قرآن کریم به معنای محکم بستن است.
مشتقات شَدَد که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
شَدید (به فتح شین) به معنای سخت و محکم، جمع آن شِداد و اَشِدّاء؛
أَشَدّ (به فتح همزه و شین) اسم تفضیل به معنای قوی‌تر و محکم‌تر؛
اَشُدّ (به فتح همزه، ضم شین و دال مشدد) به معنای استحکام نیروی جوانی و سنّ؛
سَنَشُدُّ (به ضم شین و دال مشدد) به معنای نیرومند خواهیم کرد؛
فَشُدُّوا (به ضم شین و دال مشدد) به معنای محکم کنید؛
اشْتَدَّتْ‌ (به سکون شین و فتح دال مشدد) به معنای سخت بگذرد؛
شِداداً (به کسر شین) به معنای محکم؛
رُشْداً (به سکون شین) به معنای رشد کردن، است.


شَدَد به معنی محکم بستن است.
«شَدَدْتُ‌ الشَّی‌ءَ.» به معنای آن را محکم بستم.


به مواردی از شدّ که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - شَدَدْ (آیه ۲۰ سوره ص)

(وَ شَدَدْنا مُلْکَهُ‌)
«حکومت او را محکم و قوی کردیم.»


۲.۲ - سَنَشُدُّ ( آیه ۳۵ سوره قصص)

(سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِاَخِیکَ‌)
«بازوی تو را حتما به وسیله برادرت قوی و نیرومند می‌کنیم.»


۲.۳ - فَشُدُّوا (آیه ۴ سوره محمد)

(حَتَّی اِذا اَثْخَنْتُمُوهُمْ‌ فَشُدُّوا الْوَثاقَ‌)
«چون آن‌ها را سنگین کردید بندها را محکم کنید.»


۲.۴ - اشْتَدَّتْ‌ (آیه ۱۸ سوره ابراهیم)

(کَرَمادٍ اشْتَدَّتْ‌ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عاصِفٍ‌)
«مانند خاکستری که باد در روز طوفانی بر آن سخت وزیده است.»


۲.۵ - شِداداً (آیه ۱۲ سوره نبأ)

(وَ بَنَیْنا فَوْقَکُمْ سَبْعاً شِداداً )
(و بر فراز شما هفت آسمان محكم‌ بنا كرديم.)
شَدید به معنای سخت و محکم است.
عذاب‌ شدید، رکن شدید، باس شدید، شدید القوی (جبرئیل)، زلزله شدید، حساب شدید و غیره در قرآن مجید آمده است.
جمع آن شداد و اشّداء است، شاید مراد آن است که هر یک در خواص و صفات خود محکم و سخت هستند.


۲.۶ - اَشِدَّاءُ (آیه ۲۹ سوره فتح)

(مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ‌ اَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ)
(محمد فرستاده خداست؛ كسانى كه با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شديدند.)


۲.۷ - أَشَدّ (آیه ۱۵ سوره فصلت)

(وَ قالُوا مَنْ‌ اَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً)
(گفتند: چه كسى از ما نيرومندتر است؟!)
أَشَدّ اسم تفضیل و به معنای قوی‌تر و محکم‌تر است.


۲.۸ - اَشَدُّ (آیه ۲۷ سوره نازعات)

(اَ اَنْتُمْ‌ اَشَدُّ خَلْقاً اَمِ السَّماءُ بَناها)
(آيا آفرينش شما بعد از مرگ مشكل‌تر است يا آفرينش آسمان كه خداوند آن را بنا نهاد؟)


۲.۹ - اَشُدّ ( آیه ۳۴ سوره اسراء)

(وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْیَتِیمِ اِلَّا بِالَّتِی هِیَ اَحْسَنُ حَتَّی یَبْلُغَ‌ اَشُدَّهُ)
(و به مال يتيم، جز به بهترين طريق نزديک نشويد، تا به سر حدّ بلوغ رسد.)
اَشُدّ جمع شدّ است. مثل اضرّ جمع ضرّ و شدّ به معنی قوه است و مراد از اشدّ، استحکام نیروی جوانی و سنّ است. بعضی آن را جمع شدّه دانسته‌اند، مثل: نعمة و انعم.
بعضی از اهل بصره گفته‌اند: آن مفرد است.
در جوامع الجامع فرموده: اشدّ حال اجتماع عقل، کمال خلق، نیرو و تمیز است. آن از الفاظ جمع است که واحد ندارد.
در الصحاح و اقرب آن‌را از هیجده سالگی تا سی سالگی گفته‌اند.
منظور از بلوغ اشدّ، رسیدن به رشد، تعقّل و استحکام جوانی است‌.


۲.۱۰ - رُشْداً ( آیه ۶ سوره نساء)

(وَ ابْتَلُوا الْیَتامی‌ حَتَّی اِذا بَلَغُوا النِّکاحَ فَاِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ‌ رُشْداً فَادْفَعُوا اِلَیْهِمْ اَمْوالَهُمْ)
(و يتيمان را چون به حدّ بلوغ برسند، بيازماييد؛ اگر در آنها رشد كافى يافتيد، اموالشان را به آن‌ها بدهيد)
در آیه دیگر به جای اشدّ کلمه «رشد» آمده‌ است. در آیه اول دفع مال یتیم به بلوغ اشدّ و در دوم به احساس رشدمشروط است. از این روشن می‌شود که هر دو به یک معنی است.
این کلمه هفت بار در قرآن مجید آمده و همه توام با فعل بلوغ است و حکایت دارند اشدّ مرحله‌ای از عمر آدمی است که شخص به آن می‌رسد.


۲.۱۱ - شَدِیدٌ (آیه ۸ سوره عادیات)

(وَ اِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ)
(و به يقين او علاقه شديد به مال دارد.)
بعضی شدید را بخیل معنی کرده‌اند، یعنی انسان چون مال را دوست می‌دارد بخیل است.
راغب‌ گوید: شدید ممکن است به معنی مفعول باشد یعنی انسان به دوستی مال بسته شده است. ممکن است به معنی فاعل باشد، گویا کیسه خود را برای دوستی مال بسته است.
بهتر است آن را به معنی مفعول بگیریم، یعنی انسان طبیعتا به دوستی مال بسته شده است مانند آیه ذیل:
(زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِینَ وَ الْقَناطِیرِ الْمُقَنْطَرَةِ)
یعنی «الانسان معقود لحب الخیر.»



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۱۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۴۷.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۷۵.    
۴. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۳، ص۲۳۳.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۴۷.    
۶. ص/سوره۳۸، آیه۲۰.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۸۹.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۹۰.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۸۳.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۴۹.    
۱۱. قصص/سوره۲۸، آیه۳۵.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۸.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۵.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۹۶.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۳۶.    
۱۶. محمد/سوره۴۷، آیه۴.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۳۴۰.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۲۵.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۴۳.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۶۲.    
۲۱. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۸.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۸.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۶.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۱۶.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۸.    
۲۶. نبا/سوره۷۸، آیه۱۲.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص ۵۸۲.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۶۳.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۶۳.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۲۳۰.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۴۰.    
۳۲. فتح/سوره۴۸، آیه۲۹.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص ۵۱۵.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۴۴۶.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۹۹.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۱۷۶    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۱۲.    
۳۸. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۵.    
۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص ۴۷۸.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۷۱.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۷۶.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۲۷.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۲.    
۴۴. نازعات/سوره۷۹، آیه۲۷.    
۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۴.    
۴۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۰۷.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۹۰.    
۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۸۵.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۶۰.    
۵۰. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۴.    
۵۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص ۲۸۵.    
۵۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۱۲۴.    
۵۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۹۱.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۴.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۱۹۴.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۹۲.    
۵۷. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۲، ص۵۴۸.    
۵۸. جوهری، ابونصر، الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربیه، ج۲، ص۴۹۳.    
۵۹. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۳۴.    
۶۰. نساء/سوره۴، آیه۶.    
۶۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، صص۷۷.    
۶۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۲۷۴.    
۶۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۱۷۲    
۶۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۲۸.    
۶۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۰.    
۶۶. عادیات/سوره۱۰۰، آیه۸.    
۶۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص ۵۹۹.    
۶۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۹۱.    
۶۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۷.    
۷۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۴۰.    
۷۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۲۵.    
۷۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۴۷.    
۷۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «شدد»، ج۴، ص۱۰.    






جعبه ابزار