• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شور (مفردا‌ت‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: شور (مفردات‌قرآن)، مشورت.

شَوْر (به فتح شین و سکون واو) یکی از مفردات نهج البلاغه به معنای بیرون آوردن که حضرت علی (علیه‌السلام) درباره استبداد در رأی و پاسخ به عبد‌اللّه بن عباس و... از این واژه استفاده نموده است.



شَوْر به معنای بیرون آوردن آمده است. «شار العسل شورا: استخرجه من الوقبة» یعنی عسل را از شکاف سنگ بیرون کرد. مشورة و مشاوره و تشاور: استخراج رأی با مراجعه برخی به بعضی است. اشاره را از آن اشاره گفته‌اند که در آن یک نوع ایضاح و تبیین هست.


• امام (صلوات‌الله‌علیه) در مورد استبداد در رأی در حکمت ۱۶۱ فرموده است: ««وَمَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ، وَمَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا»؛ کسی که استبداد رأی داشته باشد هلاک می‌شود، و هرکس با مردان بزرگ مشورت کند در عقل و دانش آنها شرکت می‌جوید.»
• امام (صلوات‌الله‌علیه) در پاسخ عبد‌اللّه بن عباس که به آن‌ حضرت توصیه کرد که بصره را به طلحه و کوفه را به زبیر و شام را به معاویه بدهد تا اوضاع آرام شود، فرمود: ««لَكَ أَنْ تُشِيرَ عَلَيَّ وأَرَى، فَإِنْ عَصَيْتُكَ فَأَطِعْنِي»؛ تو حق داری نظر مشورتی خود را به من بگویی و من روی آن بیندیشم و تصمیم نهایی بگیرم، امّا اگر بر خلاف نظر تو تصمیم گرفتم، باید از من اطاعت کنی!.» (اشاره به اين كه مشاوران تنها حقّ اظهار نظر دارند نه اين كه نظرات خود را بر رهبرشان تحميل كنند.)
• امام (صلوات‌الله‌علیه) این اشعار را به ابوبکر که خلافت اسلامی را غصب کرده بود فرموده است: ««وَاعَجَبَاهُ! أَتَكُونُ الْخِلاَفَةَ بِالصَّحَابَةِ وَلاَتَكُونُ بِالصَّحَابةِ وَالْقَرَابَةِ؟
فَإِنْ كُنْتَ بِالشُّورَى مَلَكْتَ أُمُورَهُمْ ••• فَكَيْفَ بِهذَا وَالْمُشِيرُونَ غُيَّبُ
وَإِنْ كنْتَ بِالْقُرْبَى حَجَجْتَ خَصِيمَهُمْ ••• فَغَيْرُكَ أَوْلَى بِالنَّبِيِّ وَأَقْرَبُ»

یعنی: عجبا! آیا خلافت با همنشینی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و خویشاوندی حاصل می‌شود؟
سیّد رضی می‌گوید: از آن حضرت شعری در همین زمینه نقل شده است (خطاب به خلیفه اوّل).
اگر تو از طریق شورا مالک امور مردم شدی. این چه شورایی است که طرف‌های مشورت (امثال من) غایب بودند؟
و اگر از طریق قرابت با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در برابر مخالفانت استدلال کردی دیگران از تو به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نزدیک‌تر و سزاوارترند.
• امام (صلوات‌الله‌علیه) درباره شورای شش نفری که عمر بن خطاب به وجود آورد و گفت بعد از من علی (علیه‌السّلام) عثمان، عبد‌الرحمن بن عوف، طلحه، زبیر و سعد بن ابی‌وقاص مشورت کرده یک نفر را از میان خودشان انتخاب کنند فرموده است: ««فَيَاللهِ وَلِلشُّورَى! مَتَى اعْتَرَضَ الرَّيْبُ فِيَّ مَعَ الاَْوَّلِ مِنْهُمْ، حَتَّى صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَى هذِهِ النَّظَائِرِ! لكِنِّي أَسفَفْتُ إِذْ أَسَفُّوا، وَطِرْتُ إِذْ طَارُوا»؛ سرانجام روزگار او (عمر بن خطاب) هم سپری شد، و آن (خلافت) را در گروهی به شورا گذاشت، به پندارش، مرا نیز از آنها محسوب داشت! پناه به خدا از این شورا! (راستی) کدام زمان بود که مرا با نخستین فرد آنان مقایسه کنند که اکنون کار من به جایی رسد که مرا همسنگ اینان (اعضای شورا) قرار دهند؟! لکن باز هم کوتاه آمدم و با آنان هماهنگی ورزیدم (و طبق مصالح مسلمین) در شورای آنها حضور یافتم.»
• امام (صلوات‌الله‌علیه) به معاویه می‌نویسد: ««إِنَّهُ بَايَعَنِي الْقَوْمُ الَّذِينَ بَايَعُوا أَبَا بَكْر وَعُمَرَ وَعُثْمانَ عَلَى مَا بَايَعُوهُمْ عَلَيْهِ، فَلَمْ يَكُنْ لِلشَّاهِدِ أَنْ يَخْتَارَ، وَلاَ لِلغَائِبِ أَنْ يَرُدَّ، وَإنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَالاَْنْصَارِ، فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُل وَسَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذلِكَ لله رِضىً»...؛ همانهایی‌که با ابو‌بکر و عمر و عثمان بیعت کرده بودند با من بیعت کردند، و آن طوری بود، که در اثر اجتماع کسی به غیر نمی‌توانست رأی بدهد و غائب حق ردّ آن را نداشت، شوری بر عهده مهاجران و انصار است، اگر برای کسی اجتماع کرده و او را به امامت برگزیدند رضای خدا در آن است.»
اهل سنت معتقدند: امام (صلوات‌الله‌علیه) شوری را حق دانسته است، و خلافت انتخابی است نه انتصابی. ولی حق واقع آن است که: آن‌ حضرت با منطق معاویه پیش رفته است و نمی‌شد به معاویه بگوید: من در روز غدیر برای این کار انتخاب شده‌ام و گرنه معاویه قبول نمی‌کرد.


این واژه موارد زیادی در «نهج البلاغه» آمده است. مانند:
««لاَ مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِن مُشَاوَرَة»»
««يَكُونُ السُّلْطَانُ بِمَشُورَةِ الامَاء»»
««وَلاَ ظَهِيرَ كَالْمُشَاوَرَةِ»»
««لاَ تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِكَ بَخِيلاً»»


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۶۱۹.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ط-الحسینی، ج۳، ص۳۵۴.    
۳. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ط-الحسینی، ج۳، ص۳۵۶.    
۴. فیروز آبادی، مجد‌الدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۴۲۰.    
۵. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۶، ص۲۸۰.    
۶. زمخشری، محمود بن عمر، أساس البلاغة، ج۱، ص۳۴۰.    
۷. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۸۱۵، حکمت ۱۵۲.    
۸. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۱۹۲، حکمت ۱۶۱.    
۹. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۰۰، حکمت ۱۶۱.    
۱۰. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۸، ص۳۸۲.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۷۷، حکمت ۱۶۱.    
۱۲. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۸۵۴، حکمت ۳۱۲.    
۱۳. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۲۳۰، حکمت ۳۲۱.    
۱۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۳۱، حکمت ۳۲۱.    
۱۵. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۹، ص۲۲۳.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۸۱۷، حکمت ۳۲۱.    
۱۷. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۸۵۴، حکمت ۳۱۲.    
۱۸. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۸۱۸، حکمت ۱۸۰.    
۱۹. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۱۹۵، حکمت ۱۹۰.    
۲۰. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۰۲، حکمت ۱۹۰.    
۲۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۸، ص۴۱۶.    
۲۲. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۴۳، خطبه ۳.    
۲۳. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۲۹، خطبه ۳.    
۲۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۹، خطبه ۳.    
۲۵. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۱۸۴.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۳۹، خطبه۳.    
۲۷. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۵۸۷، نامه ۶.    
۲۸. صبحی صالح، نهج البلاغه، ج۱، ص۸، نامه ۶.    
۲۹. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۳۶۶، نامه ۶.    
۳۰. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۴، ص۳۵.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۵۷۰، نامه ۶.    
۳۲. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۷۹۸، حکمت ۱۰۸.    
۳۳. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۱۷۷، حکمت ۱۱۳.    
۳۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۸۸، حکمت ۱۱۳.    
۳۵. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۸، ص۲۷۶.    
۳۶. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۷۹۳، حکمت ۹۶.    
۳۷. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۱۷۳، حکمت ۱۰۲.    
۳۸. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۸۶، حکمت ۱۰۲.    
۳۹. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۸، ص۲۶۰.    
۴۰. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۷۸۳، حکمت ۴۹.    
۴۱. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۱۶۴، حکمت ۵۴.    
۴۲. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۷۸، حکمت ۵۱.    
۴۳. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۸، ص۱۸۵.    
۴۴. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۷۰۱، نامه ۵۳.    
۴۵. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۹۷، نامه ۵۳.    
۴۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۳۰، نامه ۵۳.    
۴۷. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۷، ص۳۶.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «شور»، ج۲، ص۶۱۹.    






جعبه ابزار