• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شور (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




شَوْر (به فتح شین و سکون واو)، از واژگان قرآن کریم و به معنای بیرون آوردن است.



شَوْر به معنای بیرون آوردن است. در اقرب الموارد گوید: «شَارَ الْعَسَلُ‌ شَوْراً: استخرجه من الوقبة و اجتناه» یعنی عسل را از شکاف سنگ بیرون کرد.
[۲] شرتونی، سعید، اقرب الوارد، ماده شقاق.



مشورة و مشاوره و تشاور استخراج رای است با مراجعه بعضی به بعضی. در مجمع البیان فرموده: مشورت‌ استخراج رای است از مستشار زیرا که از او اخذ می‌شود. (فَاِنْ اَرادا فِصالًا عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما) (فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ‌ فِی الْاَمْرِ) خطاب به حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است که در نحوه اجرای کار با آنها مشورت کند.
ایماء و اشاره هر دو به یک معنی است، خواه با دست باشد، یا با چشم و ابرو و غیره‌ (فَاَشارَتْ‌ اِلَیْهِ قالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا) ظاهرا این از برای آنست که در اشاره یک نوع ایضاح و تبیین هست.


(وَ الَّذِینَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ اَقامُوا الصَّلاةَ وَ اَمْرُهُمْ‌ شُوری‌ بَیْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ) یعنی «آنان‌که دستور خدا را اجابت کرده و نماز بپا داشتند و کارشان در میان آنها به مشورت است و از آنچه داده‌ایم انفاق می‌کند.» شوری اسم است به معنی مشورت و به قول راغب اصفهانی شوری کاری است که در آن مشورت می‌کنند.
این آیه و آیه‌ (وَ شاوِرْهُمْ‌ فِی الْاَمْرِ) (و در كارها، با آنان مشورت كن.)
موضوعیّت شوری را در اسلام معیّن می‌کند ولی به موجب آیه‌ (وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ اِذا قَضَی اللَّهُ وَ رَسُولُهُ اَمْراً اَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ اَمْرِهِمْ وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا مُبِیناً) (هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش فرمانى صادر كنند، اختيارى در برابر فرمان خدا در كار خود داشته باشد؛ و هر كس خدا و پيامبرش را نافرمانى كند، به گمراهى آشكارى گرفتار شده است.) و نیز به ضرورت دین، شوری در نحوه اجراء امور دینی است نه در اصول و احکام، آنچه از جانب خدا تعیین شده نمی‌شود با مشورت آن‌را از بین برد و یا تغییر داد، مثلا دستور جنگ و دفاع از جانب خدا صادر شده، آن‌وقت درباره آن مشورت می‌شود چنان‌که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در جنگ احد با مسلمانان مشورت کردند که در مدینه با دشمنان بجنگیم یا در خارج از آن؟ و چون اکثریّت خارج را تصویب کردند و مصلحت دیدند، آن حضرت به «احد» تشریف بردند، چنان‌که از کارهای دیگر آن حضرت و همچنین از کارهای علی (علیه‌السّلام) روشن‌ است.
و اگر اصول و احکام با شوری تعیین شود، عبارت اخرای لغو دین خواهد بود وانگهی به نظر می‌آید در شوری اکثریّت موضوعیّت ندارد، چنان‌که فعلا در دنیا مرسوم است، بلکه شوری برای یافتن راه اصلح است، خواه اکثریت صلاح بداند یا نه، مثلا آن‌گاه که رئیس مسلمین پس از شوری کاری را به صلاح دید ظاهرا نمی‌تواند به عذر این‌که اکثریت صلاح نمی‌دانند از آن چشم بپوشد.
درباره خلافت و تعیین جانشینی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اگر نصّی و تعیینی در میان نبود، لازم بود که بگوییم خلافت مورد شوری واقع می‌شود، ولی به موجب ادلّه قاطعه خلافت مثل نبوّت منصب خدایی است، همانطور که مردم حق انتخاب پیغمبر ندارند، هکذا حق انتخاب جانشین پیامبر را هم ندارند. خلافت همچون نبوّت از جانب خدا است با این فرق که خلیفه از جانب خدا به وسیله پیغمبر تعیین می‌گردد، چنان‌که خلافت بلافصل علی (علیه‌السّلام) از جانب خدا به وسیله آن حضرت به مردم ابلاغ گردید، کافی است که در این‌باره به الغدیر و المراجعات رجوع شود.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۸۸-۹۰.    
۲. شرتونی، سعید، اقرب الوارد، ماده شقاق.
۳. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۴۷۰.    
۴. شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۱۱۲.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.    
۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۹.    
۷. مریم/سوره۱۹، آیه۲۹.    
۸. شوری/سوره۴۲، آیه۳۸.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۶۳.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۹۲.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۵۰.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۵۴.    
۱۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ص۴۷۰.    
۱۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۹.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۷۱.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۵۷.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۸۷.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۸۶۹.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۳۱۴.    
۲۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۶.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۲۳.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۲۱.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۸۰.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۶۴.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۲۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «شَور»، ج۴، ص۸۸-۹۰.    






جعبه ابزار