شهر خلخال
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خلخال،
شهر و ولایت و شهری تاریخی در استان
اردبیل است.
در جنوب استان اردبیل واقع است و از
شمال به شهرستان کوثر (نام سابق آن بخش سَنْجَبِد)، از شمالشرقی و
مشرق به شهرستانهای طوالش، رضوانشهر،
ماسال و فومن در استان
گیلان، از
جنوب به شهرستانهای طارم (علیا) و
زنجان در استان زنجان، و از
مغرب به شهرستان میانه در استان
آذربایجان شرقی محدود میشود و مشتمل است بر بخشهای مرکزی، خُورِش رُستم و شاهرود و هشت دهستان (خانندبیلشرقی، خانندبیلغربی، سنجبد شرقی، خورش رستم جنوبی، خورش رستم شمالی، پَلَنْگا، شال و شاهرود).
علاوه بر شهر خلخال، هَشْتْجین، مرکز بخش خورش رستم، و کُلُور، مرکز بخش شاهرود، از شهرهای قدیمی آن هستند.
نواحی شاهرود، شال، خان ندبیل و سنجبد و برخی آبادیهای آن مانند گیلوان و خمس و درود قدیمیاند
).
برخی از مهمترین کوههای آن عبارتاند از: آقْداغ (بلندترین
قله ح۳۰۳، ۳متر)؛ داشْبلاغ (بلندترین قله ح۱۹۵، ۳متر)؛ عَجَمداغ (بلندترین قله ح۰۱۰، ۳متر)؛ شیراگلیداغ (بلندترین قله ح۸۷۰، ۲متر) و دِلْمادِهداغ (بلندترین قله ح۷۸۵، ۲متر) که مرز طبیعی استانهای گیلان و اردبیلاند؛ پَلَنْگا (بلندترین قله ح۶۴۰، ۲متر)؛ سفید (بلندترین قله ح۳۰۰، ۲متر)، که راه
ماسوله به کلور از دامنه شرقی و شمالی آن میگذرد؛ و آزْنو/ ازنو (بلندترین قله ح۱۳۵، ۲متر) که راه کیوی ـ خلخال از جنوب آن میگذرد.
برخی ریزابههای قزلاوزن (
سفید رود) از جمله رود دائمی شاهرود به همراه ریزابه دائمیاش گیلوان، رود فصلی آرپاچای با ریزابههایش، مانند هِروآباد و رود دائمی زال و رود فصلی کَنْدَرچُو در شهرستان خلخال جریان دارند.
خلخال از مرطوبترین و پربارانترین مناطق
ایران، پس از سواحل
دریای خزر و وسعت جنگلهای آن ۰۰۰، ۱۰۵هکتار است.
گندم،
جو، بنشن،
پنبه و نباتات علوفهای از محصولات زراعی آنجاست.
کشت پنبه از زمانهای دور در آنجا رواج داشته است،
اما
باغداری از جمله پرورش
درختان سیب، گلابی،
انار، بادام،
گردو،
انجیر، هلو، آلو، گیلاس و زردآلو از مشاغل عمده اهالی شهرستان است.
وجود چراگاههای غنی، دامداری خلخال را نیز رونق بخشیده است و سالیانه
پشم،
پوست، روغن و لبنیات فراوان از خلخال به شهرهای مختلف از جمله
تهران صادر میگردد.
ایل شاهسون (ایلسون)، از ایلات قدیمی خلخال
)، امروزه در دهستان خورش رستم جنوبی
ییلاق و
قشلاق و در دهستانهای خانندبیل شرقی و خانندبیل غربی و شال قشلاق دارند. طایفه مستقل شاطرانلو، از طوایف ایل شقاقی، در دهستانهای خانندبیل شرقی و خانندبیل غربی و سنجبدشرقی ییلاق و قشلاق دارند.
از صنایعدستی آن بافت شال، گلیم و جاجیم است که صادر میشود. صنایع چوبی و منبتکاری نیز در خلخال رواج دارد.
حسین آسایش
به ورنیبافی (نوعی گلیم ریزباف فرشنما) در آنجا اشاره کرده است. آب و هوای خنک در تابستانها و وجود آبهای گرم معدنی (گرمخانه، خوشنامه و کیوی) سالیانه افراد بسیاری را از نواحی اطراف به ویژه گیلان، به خود جلب میکند.
جمعیت شهرستان خلخال در سرشماری ۱۳۸۵ش، ۳۱۵، ۹۲تن بوده که از این تعداد حدود ۵ر۴۵% شهرنشین و بقیه روستایی یا غیرساکناند.
بیشتر مردم خلخال به ترکی و ساکنان برخی آبادیهای آن مانند شال و گیلوان به تاتی سخن میگویند.
در ۱۳۱۶ش، بخش خلخال، با نام هروآباد، جزو شهرستان
اردبیل از استان سوم بود.
خلخال در مرداد ۱۳۲۲ شهرستان شد.
در تقسیمات کشوری ۱۳۵۵ش شهرستان خلخال با پنج بخش (حومه، شاهرود، کاغذکنان، سنجبد و خورش رستم) و پنج دهستان و دو شهر (خلخال و کیوی) ضبط شده است.
با تشکیل استان اردبیل در ۱۳۷۲ش، شهرستان خلخال تابع این استان و بخش کاغذکنان از آن جدا شد.
شهرهای هشتجین و کلور نیز در مهر همان سال در شهرستان خلخال تشکیل شدند.
آثار تاریخی شهرستان خلخال عبارتاند از: قبرستانی از
دوره اشکانی و زیارتگاه
شیخ صفیالدین ، در آبادی کاوان؛
قبور قدیمی و دو بقعه
امامزاده عبداللّه و امامزاده هاشم، در آبادی اَسْکِسْتان؛ قبور قدیمی و دو امامزاده به نامهای پیرزمان و سیدابراهیم و دو
مسجد قدیمی در آبادی خَمِس؛ مقبره سیددانیال، مدفن یکی از مشایخ
دوره صفویه، در آبادی خانقاهِ
سادات پل قدیمی پردلیس/ پردلس بر روی قزلاوزن که از تاریخ بنا و بانی آن اطلاعی در دست نیست.
مرکز شهرستان خلخال. در ارتفاع ۱۷۵۰ متری، در ۷۳ کیلومتری جنوبشرقی شهر
اردبیل و در مسیر راه اردبیل به اسالم (در استان
گیلان) قرار دارد. شهر در دامنه غربی کوههای تالش گسترده شده است.
کوهستان آقداغ (با قله معروف پلنگان که از روی آن کل ناحیه خلخال دیده میشود) در جنوب؛ کوههای عجمداغی/ عجمداغ، کرداغی و بَغروداغ در شمالشرقی؛ و ازنو در جنوبشرقی شهر خلخال امتداد یافتهاند.
رود هِرو/ هِروآباد/ خلخال در سه کیلومتری شمالغربی این شهر جریان دارد.
آب و هوای خلخال معتدل مایل به سرد، گرمترین دمای آن ْ۶ر۳۴ در مرداد، سردترین آن ْ۵ر۳۱- در بهمن، و میانگین بارش سالانه آن ۸ر۳۱۳ میلیمتر است.
جمعیت آن در سرشماری ۱۳۸۵ش، ۵۲۱، ۳۸تن بوده است.
خلخال در ۱۳۲۶ش شهر شد.
راههای ارتباطی خلخال و ناحیه آن، بهسبب وجود کوههای حصاری شکل بسیار صعبالعبور است. مهمترین گردنه خلخال، گردنه ناو، در مسیر جاده خلخال به هشتپر و اسالم واقع شده و از داخل جنگلهای تالش به جاده
رشت ـ
آستارا متصل میشود.
اگرچه در شهر خلخال آثار مفرغی متعلق به هزاره اول قبل از
میلاد یافت شده است،
خود شهر قدمت چندانی ندارد. نام آن در منابع به صورتهای هرو، هرآباد، هروآباد، هرآب و قصبه هم دیده شده است.
ژوبر در اوایل قرن دوازدهم/ هجدهم در وصف شهر خلخال به جادهای بسیار کهن که با فاصله کمی از شهر قرار داشته، اشاره کرده است.
در ۱۲۳۶/۱۸۲۱ فریزر
خلخال را ستوده و آن را بیشتر از سنخ شهر دانسته است تا روستا. در ۱۳۲۶ اولین مدرسه آن به نام ناصری احداث شد که در زمان اقامت
میرزا کوچکخان در خلخال (۱۳۳۵)، به مدرسه اتحاد
اسلام تغییر نام داد.
.
شهر خلخال به سبب برخی حوادث تاریخی در معرض ویرانی قرار گرفت، از جمله ورود قوای عثمانی در ۱۳۳۶، به بهانه متحد ساختن ایلات و عشایر خلخال با افراد میرزاکوچکخان برای بیرون کردن انگلیسیها از منطقه، و حمله هوایی روسیه به خلخال در ۳ شهریور ۱۳۲۰.
نزدیک به دو دهه پس از این وقایع قسمت مهم شهر کماکان ویران بود.
ولایت خلخال بهطور عمده جزو
آذربایجان و گاهی
گیلان بود. واژه خلخال به معنای حلقهای زینتی است که
زنان در پا میاندازند.
نام ولایت خلخال از سده هفتم به بعد در منابع دیده شده است؛ اما ضبط «خلخال» قدیمی است و به شهری مهم در ناحیه اوتی، بر ساحل راست رود کر/کورا، در جمهوری آذربایجان اطلاق میشد، که در سدههای دوم و سوم میلادی پایتخت زمستانی پادشاه
ارمنستان بود.
یاقوت حموی ولایت خلخال را کوره و شهری در آذربایجان، متصل به گیلان، در میان کوهها معرفی کرده و نوشته است که بیشتر آبادیها و مزارع آن بر کوههای بلند قرار دارد. در این زمان اسالم گیلان جزو ولایت خلخال بود.
یاقوت حموی
به قلعههای مستحکم این ولایت نیز اشاره کرده، از جمله قلعه فیروزآباد در یک فرسخی از شهر خلخال
که حاکمنشین کوره خلخال بوده است.
امروزه شهر فیروزآباد در ۵۴ کیلومتری خلخال قرار دارد.
حمداللّه مستوفی مکان فیروزآباد را بر سرِ گریوه (گردنه) بردلیز دانسته که حکامش را اقاجریان میگفتند و پس از ویرانی،
شهر خلخال حاکمنشین ناحیه خلخال شد. خلخال شهری متوسط بود
و تا اردبیل دو روز و تا
قزوین هفت روز فاصله داشت
لسترنج
مکان آن را در حدود ۵۸ کیلومتری جنوب شهر اردبیل ذکر کرده است. خلخال در قرن هشتم یکی از دو شهر تومانِ اردبیل بهشمار میرفت، اما به اندازه دیهْ و ویران بود. علت ویران شدن آن معلوم نیست.
شالرود/ شاهرود از دیگر نواحی تابعه خلخال، یکی از قلاع خلخال بود و رکنالدین خورشاه، داعی
اسماعیلیه الموت (متوفی ۶۵۴)، در اولین روزهای حکومتش آن را
تسخیر کرد.
مؤلف ناشناخته حدود العالم
شال، شهر قدیمی شاهرود، را جزو ناحیه گیلان ضبط کرده است. در سده هشتم، حمداللّه مستوفی
شاهرود را ولایتی مستقل از خلخال با دیههایی مانند شال، کلور، حمص (ظاهرآ خمس)، درود و کیلوان/ گیلوان، که همگی امروزه جزو بخش شاهرودِ خلخال هستند، آورده است. مستوفی
همچنین در وصف شهر خلخال به وجود صد موضع (آبادی) و چهار ناحیه خامدهبیل (ظاهرآ خانندبیلکنونی)، سجسرود (ظاهرآ سنجبد کنونی)، انجیلاباد/ زنجلاباد/ زرنجلاباد (؟) و میسجین (ظاهرآ هشتجین) اشاره کرده است.
در ۷۰۶ خلخال یکی از چهار معبر حمله نافرجام
مغولها به گیلان بود.
حمداللّه مستوفی،
اوضاع طبیعی ناحیه خلخال، از جمله چشمههای
آب بسیار سرد و آب گرم و شکارگاههای فراوان آن، را به تفصیل شرح داده است. در سده نهم مرعشی
درباره النگهای (علفزار، چراگاه) خوب و آبهای روان و راههای صعبالعبور آن، مطالبی آورده است.
در
دوره صفوی از خلخال به عنوان ولایت یاد شده و به سبب قرار داشتن در مسیر
تبریز و
اردبیل، دارالسلطنه
قزوین نامیده شده و غالبآ در کنار نام طارم آمده است.
خلخالیها در این دوره به شاهان صفوی، بهویژه شاه اسماعیل اول صفوی (حک: ۹۰۵ـ۹۳۰)، در نبردهایشان در
گیلان یاری میرساندند.
شاه عباس اول در حدود ۱۰۰۲ ناحیه خلخال را که تا آن زمان جزو آذربایجان بود، از توابع ولایت کسکر، در گیلان قرار داد.
از وقایع مهم این دوره کاهش زیاد
جمعیت آن به سبب
شیوع بیماریهای
وبا و
طاعون بود.
در ۱۱۴۰، زینلْ نامی، که بعدها خود را اسماعیلمیرزا، فرزند سلطانحسین، نامید، ناحیه خلخال را اشغال کرد.
در ۱۱۴۵ پس از حمله تیمورپاشا، حاکم وان، به تبریز، لطفعلیبیگ، نایب تبریز، با سپاهیانش به خلخال رفت؛ خلخال در این دوره حکم انبار غله را در منطقه داشت بهطوری که در ۱۱۵۴
سیورسات لشکریان را برای جنگ با فرقه لکزیه برعهده گرفت.
فریزر در ۱۲۳۶/۱۸۲۱ منطقه وسیع خلخال را بسیار مرتفع و کوهستانی، دارای مزارع وسیع دیم و دامداری ذکر کرده و از تولید فراوان کره و پشم آنجا سخن گفته است،
در زلزله ۱۳۱۴/۱۸۹۶ بیشتر آبادیهای خلخال ویران شد.
در سالهای ۱۳۲۴ـ۱۳۳۰/ ۱۹۰۲ـ۱۹۰۶ بسیاری از اهالی خلخال برای کار به گیلان میرفتند. در این زمانها از آبادی پونل، از توابع شهرستان طوالش گیلان، دو راه به سوی خلخال میرفت، یکی راه تابستانی آردِه و دیگری راه زمستانی سینْدِه.
در جریان نهضت جنگل خلخالیها از جمله ایلات و عشایر شاهسون و فولادلوها از متحدان
میرزاکوچکخان بودند.
پس از هجوم بولشویکهای روسیه به
رشت و انزلی و درگیری با قزاقان ایرانی، میرزاکوچک که تحت تعقیب قوای دولتی بود، به خلخال رفت و در گیلوانِ خلخال به
شهادت رسید.
برخی از بزرگان خلخال عبارتاند از:
حسین بن حسن خلخالی، عالم
کلام و
تفسیر سده یازدهم؛
ادهم خلخالی، با تخلص عزلتی، واعظ قرشی، شاعر سده یازدهم
ملا محمدصالح خلخالی، شارح قصیده
میرفندرسکی در قرن دوازدهم؛
محمدباقر خلخالی، شاعر و
عارف و فاضل
دوره ناصری، صاحب
مثنوی ثعلبیه؛
سید عبدالرحیم خلخالی، روزنامهنگار و سیاستمدار صدر
مشروطه سده چهاردهم.
(۱) حسین آسایش، آذربایجان دیروز و امروز: بررسی پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی آذربایجان شرقی در عصر پهلوی، تبریز ۱۳۵۵ش.
(۲) محمدمهدیبن محمدنصیر استرآبادی، جهانگشای نادری، چاپ عبداللّه انوار، تهران ۱۳۴۱ش.
(۳) اسکندرمنشی.
(۴) اطلس راههای ایران، تهران: گیتاشناسی، ۱۳۸۵ش.
(۵) ایران در اشغال متفقین: مجموعه اسناد و مدارک ۲۴ـ ۱۳۱۸، به کوشش صفاءالدین تبرّائیان، تهران: رسا، ۱۳۷۱ش.
(۶) ایران قوانین و احکام، مجموعه قوانین سال ۱۳۱۶، تهران: روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران، (۱۳۱۶ش).
(۷) ایران وزارت کشور، تقسیمات کشور شاهنشاهی ایران، تهران ۱۳۵۵ش.
(۸) ایران وزارت کشور معاونت سیاسی دفتر تقسیمات کشوری، عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری: آذر ۱۳۸۵،) تهران ۱۳۸۵ش (.
(۹) ایران وزارت کشور معاونت سیاسی نشریه تاریخ تأسیس عناصر تقسیماتی به همراه شماره مصوبات آن، تهران ۱۳۸۲ش.
(۱۰) ایران وزارت کشور معاونت سیاسی و اجتماعی دفتر تقسیمات کشوری، سازمان تقسیمات کشوری جمهوری اسلامی ایران، تهران ۱۳۷۴ش.
(۱۱) محمدحسینبن خلف برهان، برهان قاطع، چاپ محمدمعین، تهران ۱۳۶۱ش.
(۱۲) جمال ترابی طباطبائی، آثار وابنیه تاریخی شهرستانهای اردبیل، ارسباران، خلخال، سراب، مشکینشهر، مغان، در آثار باستانی آذربایجان، ج ۲، تهران: انجمن آثار ملی، ۱۳۵۵ش.
(۱۳) عباس جعفری، گیتاشناسی ایران، تهران ۱۳۶۸ـ۱۳۷۹ش.
(۱۴) محمدجواد جوینی، چشمههای معدنی ایران، ج ۱، تبریز ۱۳۴۸ش.
(۱۵) حدودالعالم.
(۱۶) جمیل حسنوف، فراز و فرود فرقه دموکرات آذربایجان به روایت اسناد محرمانه آرشیوهای اتحاد جماهیر شوروی، ترجمه منصور همامی، تهران ۱۳۸۳ش.
(۱۷) حمداللّه مستوفی، نزهةالقلوب.
(۱۸) بهروز خاماچی، فرهنگ جغرافیای آذربایجان شرقی، تهران ۱۳۷۰ش.
(۱۹) حاجعلی رزمآرا، جغرافیای نظامی ایران: آذربایجان خاوری، تهران ۱۳۲۰ش.
(۲۰) حسینعلی رزمآرا.
(۲۱) پیر ژوبر، مسافرت در ارمنستان و ایران، ترجمه علیقلی اعتماد مقدم، تهران ۱۳۴۷ش.
(۲۲) سازمان هواشناسی کشور، سالنامه آماری هواشناسی: ۷۶ـ ۱۳۷۵، تهران ۱۳۷۸ش.
(۲۳) عبداللّه طهماسبی، یادداشتهایی از آشوبهای عشایری و سیاسی آذربایجان،) تهران (۱۳۸۶ش.
(۲۴) فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج :۱۵ بندرانزلی، تهران: سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح، ۱۳۷۷ش.
(۲۵) عبدالفتاح فومنی، تاریخ گیلان: در وقایع سالهای ۹۲۳ـ۱۰۳۸ هجری قمری، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۴۹ش.
(۲۶) عبداللّهبن محمد کاشانی، تاریخ اولجایتو، چاپ مهین همبلی، تهران ۱۳۴۸ش.
(۲۷) علیبن شمسالدین لاهیجی، تاریخ خانی: شامل حوادث چهل ساله گیلان از ۸۸۰ـ۹۲۰ قمری، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۵۲ش.
(۲۸) ظهیرالدینبن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۴۷ش.
(۲۹) مرکز آمار ایران، سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده :۱۳۷۷ جمعیت عشایری دهستانها، کل کشور، تهران ۱۳۷۸ش.
(۳۰) همو، سرشماری عموی نفوس و مسکن ۱۳۸۵.
(۳۱) نتایج تفصیلی کل کشور، ۱۳۸۵ش.
Retrieved Feb۲۱, ۲۰۱۰, from http://wwwsciorgir/ portal/faces/public/census۸۵/census۸۵natayej/census۸۵rawdata;
(۳۲) نقشه کامل ایران امروز، مقیاس ۰۰۰، ۰۶۰، ۱:۱، تهران: گیتاشناسی، ۱۳۸۶ش.
(۳۳) عبداللّه نورانی، «مشرقالتوحید ادهم خلخالی»، تحقیقات اسلامی، سال ۹، ش ۱ و ۲ (۱۳۷۳ش).
(۳۴) یاقوت حموی.
(۳۵) Nicholas Nicholas Ambraseys and Charles Peter Melville, A history of Persian earthquakes, Cambridge ۱۹۸۲.
(۳۶) James Baillie Fraser, A winter's journey (Tatar) :from Constantinople to Tehran، London ۱۸۳۸, reprNewYork ۱۹۷۳.
(۳۷) Guy Le Strange, The lands of the Eastern Caliphate, Cambridge ۱۹۳۰.
(۳۸) Joseph Marquart, ,Eransahr nach der Geographie des Ps Moses Xorenac`i، Berlin ۱۹۰۱.
(۳۹) Hyacinth Louis Rabino, Les provinces caspiennes de la Perse: Le Guilan, Paris ۱۹۱۷.
(۴۰) ابراهیم ناصر دفتر روائی، خاطرات و اسناد ناصر دفتر روائی: انقلاب مشروطیت، نهضت جنگل، دوره ناامنی خلخال، به کوشش ایرج افشار و بهزاد رزاقی، تهران ۱۳۶۳ش؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «شهر خلخال»، شماره ۷۱۸۲.