شهر بزده
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَزْدَه، شهر کوچکی در شش فرسنگیِ مغرب
نخشب (نَسَف) بر سر راه
بخارا، در
ماوراءالنهر است.
بَزْدَه، شهر کوچکی در شش فرسنگیِ مغرب
نخشب (نَسَف) بر سر راه
بخارا، در
ماوراءالنهر.
در نیمه اول
قرن چهارم،
بزده با کَسْبَه، یکی از دو قصبه نخشب به شمار میآمد.
ابن حوقل فاصله
بزده تا نسف را شش
فرسخ نوشته است.
در نیمه دوم قرن چهارم «
بزده شهرکیست کم مردم و بسیار کشت و بَرْز (
زراعت) و ایشان را یکی خشک رودست کی اندر وی بعضی از
سال آب رَوَد، و بیشتر آبشان از
چاهها و دولابهاست».
مقدسی بزده و کسبه را از شهرهای نسف میداند.
به نوشته
ادریسی در قرن ششم «
بزده و کسبه، شهرهای کوچک و آباد بودند و در آنها،
مساجد و منبرها و جماعات» وجود داشت.
بارتولد نیز به
مسجد جامع بزده اشاره کرده است.
به نوشته
سمعانی،
بزده قلعهای استوار بود در شش فرسنگی نسف بر کنار راه
بخارا، و علمای مشهور آن علی بن محمد بَزدَوی فقیه حنفی، و محمدبن محمد بزدوی (
ابوالیسر)
فقیه و
قاضی حنفی بودهاند.
در قرن هفتم،
بزده را،
بَزْدَوَه نیز میگفتهاند؛ و از متقدمین منسوب به آن عزیزبن سُلَیم بن منصور، از مردم
بصره بود که با
قتیبه بن مسلم (باهلی) به
خراسان آمد و در آنجا اقامت گزید.
(۱) ابن حوقل، صورة الارض، چاپ کرامرس، لیدن ۱۹۶۷.
(۲) محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهة المشتاق فی افتراق الا´فاق، قاهره.
(۳) ابراهیم بن محمد اصطخری، کتاب مسالک و ممالک، ترجمة فارسی قرن پنجم/ ششم هجری، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۸ ش.
(۴) واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، ترکستان نامه: ترکستان در عهد هجوم مغول، ترجمة کریم کشاورز، تهران ۱۳۵۲ ش.
(۵) حدودالعالم من المشرق الی المغرب، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۴۰ ش.
(۶) عبدالکریم بن محمد سمعانی، الانساب، چاپ عبدالرحمن بن یحیی معلمی یمانی، حیدرآباد دکن ۱۳۸۳/۱۹۶۳.
(۷) محمدبن احمد مقدسی، کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۸) یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بزده»، شماره۱۲۷۲.